رضا شاه رفته بود حرم عبدالعظیم برای زیارت ، یهو میبینه صدای هیاهو بلند شده میگه ؛ چه خبره ...؟!
بهش میگن یه کور مادرزاد شفا پیدا کرده ...
دستور میده طرف رو بیارن ، وقتی مرد رو میارن
رضاشاه بهش میگه تو کورِ مادرزاد بودی...؟
مرد جواب میده: بله من کور مادرزاد بودم ...! از ته دل از حضرت خواستم اونم منو شفا داد الان میبینم ...
رضاشاه میگه این شالی که من به کمرم بستم چه رنگیه ...؟
مرد جواب میده ؛ سبز ...!
رضاشاه فریاد میزنه ...!
۱۰۰ ضربه شلاق به این پدرسوخته متقلب بزنید ...!
مامور کناریش میگه قربان اینکه رنگ رو درست گفت ،
رضاشاه میگه ؛ بخاطر همینم میگم که شلاق بزنید ،
چون کسی که کور مادرزاد بوده چطور رنگها رو تشخیص میده که این الان داره تشخیص میده ...!
مرد با التماس و زاری میگه آخوندی به من پول داد و گفت برو بگو کور بودم شفا پیدا کردم
رضاشاه ۸۰سال پیش میخواست یاد بده که نزارید به نام دین روتون سوار بشن و ازتون استفاده کنند و... اما نفهمیدیم
#رضاشاه_روحت_شاد@Akhondkhar 👳♂