در پی صحبتهای اخیر
#ناخدا_صمدی فرمانده تکاوران
#خرمشهر، بازخوانی مطلبی قدیمی در مورد پاسخ های
#ارتش به اتهامات چند دههای بیمناسبت نیست.
بخش هایی از مقاله "پاسخهای ارتش ایران به اتهام ناکارآمدی در جنگ با عراق":
- سرهنگ بازنشسته مهدی کتیبه فرمانده رکن دو (ضد اطلاعات) ارتش در زمان جنگ می گوید که وی دو ماه قبل از شروع جنگ اطلاعات حاکی از آماده شدن عراق برای حمله به ایران را به نزد رهبر وقت برده و آیت الله خمینی توصیه کرده که این اطلاعات، به آقایان بهشتی و خامنه ای ارائه شود. به گفته سرهنگ کتیبه: "حدود ۱۰ روز قبل از شروع جنگ آقای رجایی از ما دعوت کرد که اتفاق ایشان به مجلس برویم... آقای رجایی و آقای خامنه ای و آقای رفسنجانی حضور داشتند. من برایشان شرح دادم که ما به این نتیجه رسیده ایم از قرائن و شواهد که ارتش عراق تا هفته دیگر به ما حمله می کند." این تلاش، البته به جایی نمی رسد.
- به گفته سرتیپ دوم بازنشسته ستاد سعید پور داراب: "در ۲۶ شهریورسال ۱۳۵۹، ماموریتی به لشکر [۲۱] ابلاغ شد که یک گروه رزمی [از تهران] اعزام بشود به منطقه جنوب برای کمک به لشکر ۹۲ . این یگان به پل ستارخان که رسید تیراندازی های هوایی می شود و جلوی این ستون را میگیرند. [می گویند] کجا دارید می روید؟ کودتا می خواهید بکنید؟ هرچقدر التماس می کنند بابا عراق دارد حمله می کند [بی فایده است]."
- سرتیپ عبدالحسین مفید معاون اطلاعاتی قرارگاه خاتم الانبیا در زمان جنگ می گوید به دنبال جلوگیری از حرکت واحدهای کمکی ارتش در تهران به سمت مرزها، یک روز قبل از شروع جنگ "اطلاعیه شماره ۱۳ ارتش" خطاب به مردم تهران صادر می شود و از انقلابیون می خواهد که جلوی حرکت واحدهای نظامی را نگیرند، اما چون به نتیجه نمی رسد بعد از دو ساعت "اطلاعیه شماره ۱۵" صادر می شود و از پرسنل ارتش می خواهد حالا که امکان حرکت به سمت مرز را ندارند، از پادگان ها خارج نشوند. سرتیپ مفید می افزاید: "در حالی که عراق ۱۲ لشکر را در مرزها مستقر کرده... ما میبینیم و گزارش می کنیم و حتی قدرت نداریم یک گردان را جا به جا کنیم."
- سرتیپ دوم بازنشسته محمود آذین می گوید: "کودتاهای به زعم من مصنوعی [کشف شدند]. مثلا در اهواز کودتا کشف شد. با حدود هزار و پانصد کیلومتر [فاصله] تا پایتخت. مثلا می خواهند چه بکنند؟ کودتا معمولا در مرکز حکومت انجام می شود که حکومت را براندازی کنند. حاصل این کودتاهایی که خیلی هم راحت کشف می شد - چه بسا کسانی که ترتیب توطئه را می دادند خودشان هم خبر میکردند -حاصلش این بود که عناصر بسیار زیادی از متخصصین گرفتار شدند."
- تراب ذاکری رئیس وقت اطلاعات لشکر ۹۲ روایت می کند که بعد از شکست ایران در عملیات خیبر، سپاه اصرار داشته که دومین عملیات در همان منطقه انجام شود در حالی که علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش معتقد بوده که تکرار عملیات در این منطقه، به شکست مجدد منجر می شود. او می افزاید که صیاد شیرازی به خاطر بر هم نزدن روابط ارتش و سپاه، شخصا در مقابل عملیات بدر ایستادگی نکرده اما آقای ذاکری را برای متقاعد کردن مقام های پایتخت به جلوگیری از عملات به تهران فرستاده است. تراب ذاکری میگوید وقتی از مجموعه رایزنی های خود با مقامات نتیجه نمیگیرد، به سراغ لطف الله اتابکی دادستان نظامی می رود: "حرفهایم را گوش کرد، گفت حالا من چه کاری میتوانم بکنم؟ گفتم هیچی، فقط یادت باشد که من این حرفها را به تو گفتهام. از اینجا دیگر فکر خودم بود که اگر مشکلی پیش بیاید، سر و کار ما با این فرد خواهد بود".
- بخشی از نامه ۳۲ نفر فرمانده ارشد ارتش در اعتراض به "تحریف" تاریخ جنگ در تلویزیون: "[تلویزیون] از شکست کربلای ۴ ساده رد می شود... هیچ شخصی مورد اتهام قرار نمی گیرد و هیچ سازمانی ضعیف معرفی نمی شود و هیچ تاکتیکی هم زیر سوال نمی رود. در حالی که شکست ۴ عملیات سال اول جنگ تمام کیان و هستی ارتش را زیر سوال برده است... تحلیل گران سال اول جنگ [در تلویزیون] چرا سال آخر جنگ را با سکوت سپری می کنند؟... هیچ تحلیلی از حملات عراق در آخر جنگ ارائه نمیشود، هیچ سازمانی مورد مواخذه قرار نمی گیرد و هیچ تاکتیکی مورد استهزاء واقع نمی شود."
متن کامل مطلب در لینک زیر:
http://www.bbc.com/persian/iran/2016/09/160920_l39_file_artesh_iran-iraq_war