https://t.center/thestarsshining قو، روحی شاد که انتظار دستان غم را میکشد. چون تنها حسرتش این بود که دیگران درکی از شادیای که از درد نشات میگیرند نداشتند.
https://t.center/sureiseddie خرس های سفید روح سیاهی دارند. گمشده میان خورشیدهایی که مردگان میپرستند. چون تنها سوالی که از خود نپرسید این بود که آیا واقعا سزاوارش هستم؟
https://t.center/welcomtomyhome28 گنجشکها با خاکی که دیگران را دفن میکند، روح خود را پاک میکنند. وقتی روحهای دیگر پرواز میکنند، گنجشکان شنا میکنند. وقتی بقیه در عذابند، آنها پرواز را به یاد میآورند.
https://t.center/thebrazenben پاندا روحیست که از استخوان های شکسته دیگران، خانه هایشان را میسازد. کوبیدن حقیقت بر سینه آنها، مانند پنبه ای که سرشان را میبرد.
https://t.center/SoundsfuckedImin مارها روحهایی هستند آماده برای بلعیدن ضعیفان. چه اهمیتی دارد سرگذشت ما چه بوده؟ تنها مهارت من استفاده درست از ترس دیگر سرگردانان است. فقط تظاهر کن با آنها فرق داری.
https://t.center/Moonabla روح هایی که شمایلی مانند کرمهای ابریشم دارند معتقدند ترحم و عشق هردو عذابآورند، اما با هویت مختلف. عشق پیلهایست که این کرمهای تنفرآمیز را پروانه میکند، و ترحم پیلهای سوراخ است، هرچقدر هم کرم را در آغوش بگیرد، درنهایت موجب مرگ اوست.
https://t.center/zehi_art پنگوئنها روح هایی هستند که در انزوای مشترکی با رهگذران غوطهور میشوند. چرا که ترس آنها از عمق دریای گناهان نیست، از این است که تنها گمشدهی آنجا نباشند.