📍 قانون فعلی از زنان
خشونتدیده حمایت نمیکند| تعداد قربانیان
خشونت در ایران کم نیست
✍فرانک جواهری، ثمر فاطمی
مرجان رستگار وکیل خانه امن آتنا:
🔺در پروندههای
خشونت خانگی سختترین کار این است که ثابت کنم که این
خشونت از سوی همسر رخ داده؛ چراکه
خشونت خانگی در خانه و فضای خصوصی رخ میدهد و عموما هیچ شاهدی وجود ندارد و اکثر مواقع هم که دادسرا همسر را برای ادای توضیحات فرامیخواند، همسر بهراحتی ادعای قربانی را رد میکند.
🔻برای مثال در یکی از نمونهها قربانی از ناحیه سر دچار شکستگی شده بود و همسر هم در دادگاه مدعی شد که حادثه در باشگاه ورزشی رخ داده و سر همسرش در باشگاه ورزشی بر اثر اصابت به یکی از دستگاهها شکسته است. قاضی که بازپرس هم بود، قبول کرده بود و گفت شما شاهدی ندارید که ثابت کند همسر، سر زن را شکسته است. متأسفانه حتی فرزندانشان هم در خانه نبودند که برای توضیحات تکمیلی آنان را در دادگاه بخواهیم. در این مورد خاص از دادگاه خواستم تحقیق محلی از اهالی آن ساختمان انجام دهد؛ چون شوهر این زن بارها سابقه
خشونت خانگی نسبت به همسرش را داشت و حتی پیشازاین هم با کتکزدن همسرش به پرده گوش او آسیب رسانده بود یا یک بار آب جوش روی صورت خانم ریخته بوده یا بار دیگر در پاسیو خانم را هل داده و شیشهها را شکسته بود که به بدن این قربانی، آسیب رسانده بود.
🔺این خانم هرگز شکایت نکرده بود و هر بار هم بزرگترهای خانواده سعی کرده بودند کدخدامنشانه موضوع را حل کنند تا خانم سر زندگیاش برگردد و هیچ مدرکی برای اثبات
خشونت همسر وجود نداشت.
🔻در نتیجه من از قاضی خواستم تحقیقات محلی انجام دهد که شاید اهالی ساختمان علیه
خشونت همسر این زن شهادت دهند که خوشبختانه خانمهای همسایه در همان ساختمان شهادت دادند و کلانتری اظهاراتشان را گرفت و قاضی هم با توجه به سابقه خشونتی که شوهر داشت، جرم همسر را پذیرفت.
🔺اما نکته مهم اینجاست که در خیلی از موارد، قاضی شاهدِ در صحنه میخواهد و حتی در صورت نرمش قاضی، همسایگان که میتوانند به
خشونت صورتگرفته شهادت دهند، به دلایل مختلفی ازجمله ترس از فرد خشونتگر و دلایل دیگر حاضر نمیشوند شهادت دهند و پرونده منع تعقیب میخورد و تکرار این منع تعقیبها هم باعث تبرئه خشونتگر و حتی گستاخی او میشود. خانمها چون میدانند هیچ شاهدی ندارند، عملا اصلا شکایت نمیکنند یا اگر شکایت هم بکنند، پرونده را پیگیری نمیکنند که این موضوع به مختومهشدن پروندهها منجر میشود
▫️ما یک موردی داشتیم که قربانی یک دختر ۲۱ساله بود که پدرش از هفتسالگی به او تجاوز میکرد و در ۲۱سالگی قربانی جرئت پیدا میکند که شکایت کند و به خانه امن آتنا معرفی میشود و من وکالت او را بر عهده گرفتم. پدر در کلانتری یک بار به ارتکاب جرم اقرار کرد و گفت که به دخترش تجاوز کرده است. حتی جملهای که این پدر به کار برد این بود: «من به دخترم تجاوز کردم؛ چون سادیسم دارم». این جمله با خط پدر در کلانتری نوشته شده بود؛ ولی قانون میگوید اقرار باید نزد قاضی باشد و حتی خود قاضی در جلسه به من گفت کلانتری اشتباه کرده از این آقا اقرار گرفته است، این آقا باید نزد من اقرار میکرد و بعدها پدر منکر شد که من چنین کاری نکردهام. حتی شهودی که ما برای این پرونده معرفی کرده بودیم که صداهای این ارتباط جنسی را شنیده بودند؛ ولی تجاوز را ندیده بودند؛ اما وقتی به ارتکاب تجاوز هم شهادت دادند، قاضی شهادت این افراد را چون به چشم خود شاهد عمل جنسی نبودند، نپذیرفت و در نهایت قاضی آقا را به شلاق محکوم کرد و جرم تجاوز را محرز ندانست و در حد یک رابطه نامشروع با دختر خودش، متهم را به ۹۹ ضربه شلاق محکوم کرد.
🔺نمونه دیگری داشتیم که در آن پدر به دختر تجاوز کرده بود و در نتیجه این تجاوز، دختر حامله و بچهای هم به دنیا آمده بود که در این مورد پدر به اعدام محکوم شد. در این پرونده هم به دلیل اینکه دختری به دنیا آمده بود، دیگر نمیشد آن را کتمان کرد و برهمین اساس مدرکی وجود داشت که بر علم قاضی تأثیر گذاشته بود و قاضی مستند بر آن، حکم بر اعدام داد. ولی متأسفانه ما یک جاهایی حکم اعدام میگیریم ولی خود این دختر خانم میگفت من نمیخواهم پدرم اعدام شود بلکه میخواهم به زندان برود، چرا پدرم را به زندان نمیفرستند؟ این دقیقا از خلأ قانون ماست که یا شلاق است یا اعدام و حد وسط ندارد./ شبکه شرق
#خشونت_علیه_زنان https://lnk.pw/fkyx@womenwatcher