ولی امروز به این نتیجه رسیدم که تاریخ انقضای ما تموم شده برای همینه اینقدر بدبختیم و کم مونده از بین بریم برای همینه همه چیز بیمعنیه چون یه بار همش رو گذروندیم. مثل کسی که هر روز ۳تا پیک میندازه بالا و دیرتر از بقیه مست میشه. یا کسی که ۳ تا پاکت سیگار میکشه در حالی که یه نخ سیگار برای بعضیا زیاده
وقتی دارم از خواب میمیرم یه چیزایی تایپ میکنم اصلا خواندنی چیزایی که عمرا با فکر کردن بتونم بنویسم جالبه بدونید بیشتر سناریو هایی که رمانشون کردم رو قبل خواب پیدا کردم