#کودتای_۲۸_مرداد_۱۳۳۲ یکی از مهم ترین تحولات تاریخ معاصر ایران است. این کودتا باعث شد تا دولت دکتر محمد
#مصدق، پس از سه ساله از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات عدیده ای که از ناحیه ی داخل و خارج بر آن تحمیل شده بود، از بین رفته و پهلوی ها و شخص
#محمد_رضاشاه_پهلوی به حکومت مطلقه بازگردد. اما بواقع چه اتفاقی افتاده است که کشورهای خارجی و همدستان داخلی آن ها توانسته اند بدون ایجاد هیچ مشکلی به انجام کودتا پرداخته و حکومت مصدق را از بین ببرند؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این سوال می بایست دو دسته دلایل را عنوان کرد:
۱: دلایل و عوامل
#خارجی۲: دلایل و عوامل
#داخلیاین روزها که بحث
#اسناد جدید منتشر شده توسط
#دولت_آمریکا و وزارت خارجه این کشور بر سر زبان ها افتاده و هر کس تفسیر خود را نسبت به این اسناد بیان می کند، ما فعالان دانشجویی
#انجمن_اسلامی_پیشرو #تربیت_مدرس بر آن شدیم که با پرهیز از متن های کلیشه ای و عبارات اغراق آمیز و شعار گونه و تعریف و تمجید از شخص خاصی و یا کوبیدن گروه های مختلف داخلی آن دوره به معرفی یک منبع ارزشمند برای مراجعه دانشجویان حقیقت جو بپردازیم تا خود آنها با بررسی منابع موجود و تفکر عمیق در آنها اندکی از واقعیات آن دوران و دلایل آن کودتا را دریابند.
کودتا؛
#۲۸_مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن نوشته
#یرواند_آبراهیمیان با ترجمه محمد ابراهیم فتاحی.
کتاب «
#کودتا» جدیدترین اثر پروفسور
#یرواند_آبراهامیان، نویسنده سرشناس تاریخ ایران معاصر است که با استفاده از تازهترین اسناد موجود به موضوع کودتای 28 مرداد 1332 و تاثیر آن بر روند روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن پرداخته است.
این کتاب در چهار فصل «
#ملی_شدن_صنعت_نفت»، «
#مذاکرات_انگلیس_ایران»، «
#کودتا» و «
#میراث» نوشته شده است.ناشر این اثر در معرفی این کتاب مینویسد: «مروری تاریخی و بسیار مهم از رویدادی سرنوشتساز... نویسنده در این اثر به صورتی عالمانه نشان میدهد که کودتای ۲۸ مرداد بیشتر در مخالفت سرسختانه آمریکا و انگلیس با «
#کنترل_منابع_نفتی» توسط ایران ریشه داشت تا «
#لجاجت» دولت ایران یا «الزامات جنگ سرد».
ناشر همچنین به نقل از استاد خارجی آورده است: «
#رشید_خالدی، استاد مطالعات عرب دانشگاه کلمبیا؛ کودتای آمریکایی انگلیسی سال ۱۳۳۲، رویدادی اساسی در تاریخ ایران مدرن است... این بررسی تازه به همراه درکی عمیق و پژوهشی بینقص، به شکلی مستدل نشان میدهد که بررسیهای پیشین موجود چندان مطمئن نیستند».
آبراهامیان در این اثر از اسنادی کمنظیر و سابقا دستهبندیشده و آثار جدید برای نشاندادن این لحظه بسیار مهم در تاریخ خاورمیانه بهره گرفته است... بنابراین اثری است شایسته طیف وسیعی از خوانندگان ».
نویسنده هدف خود را از تالیف این کتاب با وجود این همه نوشته درباره کودتای 28 مرداد، اینچنین مینویسد: «هدف این کتاب به چالشکشیدن دو موضوع جداگانهی مطرحشده در آثار قبلی در این باره است. یکی ادعای حسن نیت بریتانیا در مذاکرات نفتی با دولت مصدق و ادعای تلاش آمریکا برای ایفای نقش به عنوان یک میانجی صادق صلح و تلاش برای ناتوان نشاندادن مصدق از رسیدن به یک مصالحه، به دلیل لجاجت شخصی او و دیگری به چالش کشیدن این تعبیر است که کودتا صرفا در مقولهی
#جنگ_سرد بود و ربط چندانی به منافع نفتی ایران و تسلط بر آن توسط قدرتهای بزرگ غربی نداشت».
این کتاب بر خلاف ادعاهای دیگران «تلاش میکند تا جایگاه کودتا را مشخصا و در درون مناقشهی میان
#امپریالیسم و
#ملیگرایی، بین جهان اول و جهان سوم، بین شمال و جنوب و میان اقتصادهای صنعتی توسعهیافته و کشورهای توسعهنیافته متکی به صادرات مواد خام، شناسایی کند.» نویسنده تاکید دارد که «با وجود به کاربردن زبان جنگ سرد و ادعای تلاش برای کنترل نفوذ کمونیسم در منطقه خاورمیانه، این موضوع هرگز نمیتوانست توجیهی برای اقدام نظامی و انجام کودتا در ایران تلقی شود».
از آنجا که موضوع مورد مناقشه در این میان
نفت است، کتاب حاضر چنین استدلال میکند که ایالات متحده آمریکا نیز به اندازه بریتانیا در این بحران سرمایهگذاری کرده بود. بنابراین، علت مشارکت آمریکا در کودتا صرفا خطر
#توسعه_کمونیسم نبود، بلکه مساله تبعاتی مطرح بود که
#ملی_شدن_نفت میتوانست بر مناطقی به دوردستی اندونزی و آمریکای جنوبی و خلیج فارس به جا بگذارد. کنترل تولید
نفت که در اختیار شرکتهای غربی بود، در اوایل دهه ۱۹۷۰/۱۳۵۰ به دولتهای بومی واگذار شد اما چنین زیانی در اوایل دهه ۱۹۵۰/۱۳۳۰ امری کاملا غیرقابل پذیرش بود.
به اعتقاد آبراهامیان،
ملیکردن
صنعت نفت ایران بر سر «کنترل» بود و شرایط «مناقشه بر سر همه یا هیچ» را برای طرفین ایجاد کرد.