حجاب و عفاف شیوهنامهای
چرا در تربیت مدرس؟#شیوهنامه_عفاف_و_حجابتحمیل کردن سبک پوشش
و تعامل اجتماعی به شکل قانون، توهین به دانشجویان
و اهانت به جایگاه دانشگاه است. بدین معنی است که دانشجو نه حق، نه صلاحیت
و نه توانایی
و اختیار تصمیمگیری برای سبک زندگی خود را دارد. قطعا دانشجویان تحصیلات تکمیلی خود قابلیت تشخیص هنجارهای اجتماعی را دارند
و نیازی به نهاد یا کمیته
و شورایی برای تعیین تکلیف این مسائل ندارند. تعرض به حریم شخصی دانشجو به بهانههای واهی
و به منظور نمایش اقتدار
و خودنمایی سیطرهی فرهنگی به هیچ عنوان پذیرفته نیست. سبک پوشش احتمالا در میان همهی مشکلات گریبانگیر دانشجویان، آخرین دغدغهی دانشجویان باشد. حتی یکبار از دانشجویان پرسیده نشده که آیا حس میکنید معضل
و مشکلی در این زمینه وجود دارد، که نیاز باشد نهادی نظارتی در این موضوع ورود کند. ضمن مذموم بودن اصل تصویب
شیوه
نامه برای مداخله در حریم دانشجویان
و گریز از برخورد فرهنگی با مسائل فرهنگی، اگر
شیوه
نامهای تصویب میشود
و به شخصیترین مسائل دانشجویان ورود میکند حداقل انتظار ممکن مطلع کردن دانشجویان از جزييات آن است؛
«محور اول
شیوه نامه،
شیوهي پوشش
و هنجارهای دانشگاهی به شرح زیر است:
۱- پوشش دانشگاهیان باید از مدلهای ساده
و متناسب با فرهنگ اسلامی-ایرانی باشد.
۲- پوشش متناسب با فرهنگ اسلامی-ایرانی برای بانوان شامل چادر، مانتو، مقنعه، روسری
و شلوار ساده میباشد.
۳- رنگ پوشش دانشگاهیان نباید غیرمتعارف باشد.
۴- استفاده از هرگونه آرایش غلیظ
و زیورآلات که در ظاهر مشخص باشد ممنوع است.
۵- ظاهر
و مدل موی سر
و صورت
و لباس آقایان باید متناسب با عرف ایرانی
و فرهنگ اسلامی
و عاری از فرهنگ گروههای منحرف
و بیگانه باشد.
محور دوم،
شیوه معاشرت:
ضروری است هنجارهای اخلاقی
و دینی مراودات در محیط دانشگاه اعم از تشکیلات درون دانشگاه، بخشهای خدماتی نظیر شرکت
و بانک
و مراکز مشاوره
و نیز بازدیدهای علمی رعایت شود.»
اگر به نفوذ گفتمان
حجاب معتقد هستید باید آن را آموزش دهید؛ همانگونه که در محور سوم،
شیوههای ترویج
و آموزش
و محور چهارم، آسیبشناسی با روشهای پیمایش میدانی به عنوان تنها بخشهای قابل قبول
شیوه
نامه مطرح شده است، فعالیتهای فرهنگی از قبیل برگزاری مسابقات کتابخوانی، تقویت مراکز پاسخگویی به شبهات دینی
و برگزاری کارگاه آموزشی البته اگر اختیاری باشند، قابل تقدیر است
و نیازی به قانون
و شیوه
نامه ندارد. اما در محور پنجم
شیوه
نامه تحت عنوان
شیوه پایش
و نظارت، تشکیل کمیته توسعه
و صیانت از
حجاب و عفاف و تعیین نحوه برخوردهای آتی بر اساس تصمیم کمیته
و شیوه برخورد قهری، نشان از اهداف دیگر این
شیوه نامه دارد
و دیگر ذیل عنوان ترویج نمیگنجد.
طبق مصوبه، «حراست دانشگاه موظف است بر اساس
شیوه
نامه و با رعایت دستورالعملهای کمیتهی صیانت از
حجاب و عفاف در هنگام ورود مراجعان به دانشگاه، ضمن رعایت همهی جوانب اخلاقی
و حسن برخورد نسبت به افراد متخاطی
و دارای
حجاب نامناسب از ورود آنها به دانشگاه ممانعت نماید
و با متخاطیان بعد از ورود نیز مطابق آیین
نامه و دستورالعملهای کمیته عمل کند.»
از مسئولان دانشگاه انتظار میرود به جای دخالت در شخصیترین امور دانشجویان
و تصویب قانون با دانشجویان همدل باشند
و از دغدغههای اصلی آنان غافل نشوند. در حالی مشکلات صنفی گریبانگیر دانشجویان شده
و بسیاری از تسهیلاتی که سالهای گذشته در اختیار آنان بوده از آنها سلب شده
و وضعیت خوابگاهها نیازمند رسیدگی فوری است، رسیدگی به دغدغهی رفاهی دانشجویان اولویت بیشتری دارد. زمانی که یک استاد به خود اجازه میدهد تا دانشجویی را مورد ضرب
و شتم قرار دهد
و با وقاحت این موضوع را تکذیب کند
و هیچ برخورد درخوری با او نشود صحبت از معضل فرهنگی میان دانشجویان عبث است.
ترویج
عفاف و حجاب با کار فرهنگی میسر میشود
و ای کاش بانیان پادگانی کردن فضای دانشگاه از تجربههای گذشته درس بگیرند
و بدانند این مداخلهجوییها در نهایت نتیجه عکس خواهد داد. تصویب
شیوه
نامه با الزام برخورد حراست برای امری فرهنگی
و متخاطی خطاب کردن دانشجویان
و ایجاد حس تخلف خود بحرانزا
و عملی از جنس جرمانگاری است. هیچ الزامی وجود ندارد که نتیجه این اقدامات چیزی جز تشدید
و گسترش این پدیدهها نباشد. زمانی که ریشههای یک مسئله نادیده گرفته میشود با زدن شاخ برگ نتیجهای حاصل نمیشود
و به شکلی دیگر بروز پیدا میکنند.
🔰🔰🔰ادامه متن
@tmuanjoman