مالِ توآخرین شعر تلخی که آنجا سرودم
هدیهام مال تو!
آه یادم نماندهست
کهنه یا نو؟!
زندگی را تو در عکس و من در میان رباعی فشردم
جادههای درازی که در عکسهای تو جایی نداشت
من به کوتاهتر مصرعی بازبردم
وه که یادم نماندهست
شعر تلخی که گفتی
شعرهایم تماما در این سالها تلخ بود
مثل اوهام یک مرغ
در نهانگاه مرموز مشتی پر و کاه و برگ
باغ را دوره کردم
زندگی جبر پروازهای مکرّر
در مسیر غمانگیز از غرّه تا سلخ بود
مال تو، کهنه یا نو
مال من، آسمان غریبی که در عکس افتاده بود
چشمهای ترا دوست دارم
آه آری، مدتی مال من!
چشمهایی که هر گوشه باغ را روی تاریخ مغشوش اوراق جاوید کردهست
وه که پرواز من حدّ و مرزی ندارد
مال تو بالِ من!
سپتامبر ۲۰۰۰
شاعر: استاد سیروس شمیسا
مجموعه شعر:
زندگانی قدیمیست#شعر_پارسی #اشعار_استادشمیسا #زندگانی_قدیمیست#ادبیات_معاصر@Siroosshamisa