شورای هماهنگی اعتصابات و اعتراضات

#پاکدامنی
Канал
Новости и СМИ
Политика
Социальные сети
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شورای هماهنگی اعتصابات و اعتراضات
@ShuoraПродвигать
208
подписчиков
2,1 тыс.
фото
2,64 тыс.
видео
232
ссылки
@shuora مردم آزادیخواه ; برای پیشبرد اعتراصات و اعتصابات لطفا اخبار ،گزارشات و نظرات خود را با ما در میان بزارید @Aram260
#ارسالی

" بکارت مقدس"

📍آدرس را یادداشت کردم؛ باز هم پیت نفت و قوطی کبریت؛ چون بختک به جانِ، به لب رسیده ی زنی افتاده بود و پیکرش را در آتش شعله های جهل و نادانی به تَلی از گوشت سوخته تبدیل کرده بود. 

📍مگر چه بر سر این زنان آورده اند که دردناک ترین نوع مُردن و سوختن در شعله ها را بر زندگی پر رنجشان ترجیح می دهند! گویی شعله های آتش بر جان آنان چون گلستان ابراهیم سرد و فرح بخش شده است که چونان با رقص مرگ در میان شعله ها به زندگی بدرود می گویند!

📍تمام خانه را بوی گوشت و لباس و زلف سوخته گرفته بود. صدای شیون زنان و مویه مردان روز قیامت را جلوی چشم میاورد. با هدایت ساکنان به سمت حمام محل خودسوزی مریم ۱۷ ساله رفتیم. پیکر نحیف دخترک با آرنج هایی قفل شده رو به آسمان در کف حمام دود آلود افتاده بود. درب حمام از داخل قفل داشت و شیشه اش شکسته شده بود. در گوشه ی حمام پیت قرمزرنگ نفت با قوطی کبریتی در کنارش خودنمایی می کرد. کارهای لازم انجام شد با معاینه پزشک و تایید قطعی مرگ، جنازه ی دخترک در میان ضجه ی دلخراش زنان و های های ... گریه ی مردان در خودروی مرگ قرار گرفت. 

📍با دستور بازپرس پدر و مادر مریم بازداشت و جهت انجام تحقیقات به اداره ی آگاهی منتقل شدند. خود بازپرس از شدت اندوه شخصا برای تحقیق به آگاهی آمد داخل اتاق بازجویی به میرزا مراد پدر ۶۰ ساله ی مریم تشّر زد: " چرا مواظب بچه هایتان نیستید ! این همه بچه درست کردی"!

📍- آقای قاضی مریم یک هفته نمی شد که شوهرش دادم ، فرامرز از فامیل های خودمان بود، به خواستگاری مریم آمد جوان خوب و کاری بود چوب بُر بود ،شهرستان بالایی با پدر و مادرش زندگی می کنند، مریم را به خانه شوهر که فرستادیم دو روز پیش برای پاگُشا به خانه خودمان آمد، نمی دانم چه اتفاقی بینشان افتاده بود که امروز اینطور بدبختمان کرد! 

📍آثار تردید و کذب گویی در چهره میرزامراد هویدا بود؛ بازپرس با زیرکی موضوع را فهمید و با لحن کاملا جدی به پیرمرد گفت:

📍 حاج آقا دخترت علت فوت و خودکشی اش مشخص نیست هنوز، جواب پزشکی قانونی هم هنوز مشخص نیست! از کجا معلوم خودتان مریم را آتش نزده باشید! اگر راستش را نگویی مجبور می شوم به عنوان متهم به قتل خودت و زنت را به زندان بفرستم، چه می گویی؟

📍- آقای قاضی به خدا ما بی تقصیریم ، دخترم خودش خودسوزی کرده. حقیقتش حاضرم به زندان بروم و ننگ بی ناموسی بر پیشانی ام مُهر نشود. ما رسم داریم بعد از ازدواج دختر، فردای شب عروسی، خانواده پسر دستمال عروس را به خانه ی پدر دختر می برند تا مژدگانی #عفت و #پاکدامنی دختر را دریافت کنند. فردای عروسی ما هر چقدر منتظر ماندیم دستمال دخترمان را نیاوردند ، دو روز هم از این قضیه گذشت تا اینکه روز سوم مادر و خواهر فرامرز دامادمان ، با ناراحتی مریم را با جهازش به خانه امان برگرداندند. کلی حرف بار ما کردند چرا دختر بی عصمتتان را به ما انداخته اید و ... مریم را جا گذاشتند و راهشان را گرفتند و رفتند.

📍آبرو و حیثیتمان بین مردم رفته بود آقای قاضی ، به مریم گفتیم چرا پیش از ازدواج بی ناموسی کردی و اینچنین آبروی ما را بردی! برادرهایش نزدیک بود دق کنند خواستند مریم را بکشند که من وساطت کردم و اجازه ندادم. مادرش به مریم گفته بود اگر خودت را بکشی از این ننگ که درست کردی بهتر است...

📍بازپرس حرف های میرزامراد را قطع کرد و گفت: " آقا جان شما که اینقدر تعصبی هستید چرا دختر را پیش پزشک و ... نبردید "! 

📍میرزامراد و زنش انگار حرف عجیبی شنیده باشند با تعجب نگاهی به بازپرس انداختند و پیرمرد گفت : " مگر چنین چیزی می شود آقای قاضی"!!! 

📍بازپرس از سر تاثر سری تکان داد و طی نامه ای از پزشکی قانونی درخواست معاینه بکارت متوفی را نمود که پس از معاینه، پزشکی قانونی "ارتجاعی بودن بکارت متوفی" را اعلام نمود. با دستور قاضی مجوز دفن مریم ۱۷ ساله صادر شد و پیکر دخترک شبانه و بی صدا توسط خانواده اش در سینه ی سرد خاک مدفون شد.
 
#خودسوزی
#آبرو
#بکارت
#ناموس

#زندگی زیر سایه ی #پرده ی بکارت توهین بزرگ به انسانیت زنان

#اعتراض سراسری
#اعتصاب سراسری
#نان،رفاه،آزادی
@shuora