شورای هماهنگی اعتصابات و اعتراضات

#جای_معلم_زندان_نیست
Канал
Новости и СМИ
Политика
Социальные сети
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شورای هماهنگی اعتصابات و اعتراضات
@ShuoraПродвигать
208
подписчиков
2,1 тыс.
фото
2,64 тыс.
видео
232
ссылки
@shuora مردم آزادیخواه ; برای پیشبرد اعتراصات و اعتصابات لطفا اخبار ،گزارشات و نظرات خود را با ما در میان بزارید @Aram260
‌#اوین نامه /

محمد حبیبی/ ۳۱ شهریور ۹۸


تَهِ ذهنم، نجوایی‌است آرام از یک کلاس نیمه خالی

1. چشمهام بسته‌اند. نشسته‌ام روی صندلی.
چشم بندم را بالا زده‌ام و دستم را گذاشته‌ام روی پیشانی. صدای پایش به گوش می‌رسد.
می‌پرسد: خوابیدی؟
جوابی نمی‌دهم. برنمی‌گردم. نباید برگردم. برگه را می‌گذارم روی میزش. چند دقیقه‌ای می‌گذرد و دوباره برگه را برمی‌گرداند. باز هم همان سوالات تکراری.
می‌گویم: «شش دفعه‌ی قبل جواب همین سوال را داده‌ام.»
می‌گوید: « برای هفتمین بار بنویس.» جوابم همان است.
او هم می‌داند، بعید است که نداند.

می‌پرسم: « دنبال چی هستی؟ » می‌گوید: « دنبال تَهِ ذهن توام.»
از اتاق که بیرون می‌رود، باز چشمانم را می‌بندم. تَهِ ذهنم را می‌کاوم. کلاسی است شلوغ. همهمه‌ای است از هزاران گفت و گو.
خودکارم را برمی‌دارم و برای هفتمین بار همان جواب را می‌نویسم.

2. چشمهام بسته‌اند. نشسته‌ام روی صندلی. سَرَم را خم کرده‌ام و با دست، روی پایم ریتم گرفته‌ام.
منتظرم تا ماشین بیاید و همراه بقیه بروم. همان مینی بوس سفید رنگ
همیشگی.
سرم را که بلند می‌کنم چهره‌ی آشنایی را می‌بینم.تَهِ سالن ایستاده‌است. تکیه داده به دیوار.
سرش پایین است و با دستهایش بازی می‌کند. خودش است، گیرم حالا کمی پیرتر شده باشد. حالا هر دو اینجاییم.

من در زندان و او در سوییتی با همه‌ی امکانات به اسم زندان.
اسمم را می‌خوانند. از جایم بلند می‌شوم و از مقابلش می‌گذرم. هر دو لباس زرد رنگ ملاقات را پوشیده‌ایم. روزگاری او وزیر وزارتخانه‌ای بود، که من معلمش بودم.
بودم؟! یعنی حالا نیستم؟!

تَهِ ذهنم را می‌کاوم. نجوایی آرام از یک کلاس نیمه‌خالی است.

3. چشمهام بسته‌اند. نشسته‌ام روی صندلی. انتهای کتابخانه، کنار پنجره. نسیمی خنک تنم را مور مور می‌کند. چشم باز می‌کنم و کتاب را ورق می‌زنم.

عمران صلاحی نوشته است:
« گفتم بیا با هم "پاییزبازی" کنیم. پرسید: "پاییزبازی" دیگر چه جور بازی ای است؟
گفتم: تو می‌شوی درخت، من هم می‌شوم باد پاییزی.
من هِی می‌آیم برگهای تو را می‌ریزم زمین....»

دوباره چشمانم را می‌بندم و فکر می‌کنم.

این دومین مِهری است که اینجایم. پنج پاییز دیگر هنوز مانده. حالا شبها بلندتر می‌شود و 2296 روز باقی مانده، زودتر می‌گذرد. تَهِ ذهنم را می‌کاوم. صدایی نیست. همچون کلاسی خالی است.

#محمد_حبیبی
#جای معلم زندان نیست .معلم زندانی آزاد باید گردد.

#اعتراض سراسری
#اعتصاب سراسری
#نان،رفاه،آزادی
@shuora
متاسفانه با خبر شدیم در دادگاه بدوی یک سال حبس تعزیری برای #آقای_امیرزادگان فعال صنفی دلسوز اعتلای آموزش وپرورشِ استان فارس صادر شده است .
فعالان صنفی فرهنگیان سراسر کشور این رویه قضایی را قویا" محکوم می کنند .
#رفیق ما نگران هستیم دست تقدیر دستش از آستین نامهربانان به آموزش در بیاید و بهترینها را برای به سکوت واداشتن انتخاب کرده و آنها را دربند کند!!

#جای معلم زندان نیست .معلم زندانی آزاد باید گردد.


#اعتراض سراسری
#اعتصاب سراسری
#نان،رفاه ،آزادی
@shuora
🔴 یک داستان واقعی

آتوسا شهریاری

🔹 به دعوت مدیر مدرسه فرزندم، امروز در جلسه اولیا و ‌مربیان شرکت کردم. سالن بزرگی بود پر از مادرها و پدرهایی که در این شلوغی زندگی، برای مدرسه ی فرزندانشان وقت گذاشته بودند و خوشحال از اینکه در جمعی بودم که برای #مشارکت_در_آموزش گرد هم آمده بودند.

🔹مانند هر جلسه رسمی دیگری صدای تلاوت قرآن و سرود ملی آغازگر برنامه بود. مدیر مدرسه همانند همیشه، توضیحات را بسیار خوب و کامل ادا نمود و از رئیس انجمن سال گذشته خواست پشت تریبون حاضر شود. مرد بلند قد و خوش پوشی با موهای جوگندمی و عینک با تشویق حضار پشت تریبون قرار گرفت. بعد از گفتن درود و احوالپرسی های مرسوم، با گفتن یک جمله ‌سالن را به سکوت دعوت کرد! باور نداشتم که درست شنیده ام! که دوباره و با لحنی محکم تر تکرار کرد:
#جای_معلم_زندان_نیست

و اینگونه ادامه داد:
«در همین زمان که ما اینجا گردهم آمده ایم معلمان شریفی تنها به خاطر بیان خواسته های صنفی خود از جمله کیفیت آموزشی، ظرفیت دانش آموزان در هر کلاس و غیره به ناحق در زندان بسر میبرند و وظیفه همه ما اطلاع رسانی این موضوع و احترام به این قشر خستگی ناپذیر است.
معلمان این روزها اعتراض خود را به شرایط موجود با #تحصن - حضور در مدرسه و نرفتن به کلاس ها- بیان کردند و ما باید قدردان زحمات این عزیزان باشیم. اینک هر کدام از شما که با صحبت های من موافقید به پا خیزید و همبستگی تان را با معلمان با یک دقیقه سکوت نشان دهید.»

🔹اشک در چشمانم حلقه زده بود، بلند شدم. آرام به پشت سرم نگاه کردم. همه حضار سرپا ایستاده بودند و سالن غرق در سکوت... .

🔹دیگر صحبت های بعدی رئیس انجمن را درباره سال گذشته نشنیدم. غرق در این فکر بودم که هیچ رسانه ای به اندازه #اتحاد_معلمان در دو روز تحصن نمی توانست به این خوبی مشکلات و مسائل معلمان را اطلاع رسانی کند.

مردم آگاه می شوند و جسارت پیدا میکنند تا یکدیگر را آگاه کنند.
و این درسی است که معلمان با اتحادشان در روزهای اخیر به جامعه دانش آموزان و اولیای آنها دادند.

🔹انتخابات انجمن انجام شد و آن مرد دوباره رای آورد.
و من خوشحال از اینکه فرزندم در مدرسه ای درس می خواند که تمام اولیا توسط چنین رئیس انجمنی با این نگاه و وسعت دید آزاد منشانه، در جریان اخبار روز فرهنگیان٬ #معلمان_زندانی ، #مشکلات_آموزش_و_پرورش و #مطالبات_جامعه_معلمان قرار می گیرند.

‌ ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۷

#اعتراض سراسری
#اعتصاب سراسری
#نان ،رفاه ،آزادی
@shuora