‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری

#لاله
Канал
Логотип телеграм канала ‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
@ShahidEngineerhosseinhaririПродвигать
100
подписчиков
45,5 тыс.
фото
3,52 тыс.
видео
1,05 тыс.
ссылок
کانال رسمی مهندس شهید حسین حریری(تحت نظارت خانواده شهید) 🔰فرازے از وصیتنامه 🥀من حاضرم مثل علے اڪبر امام حسین(ع) #ارباً_اربا بشم... ولے #حجاب ناموس اسلام #حفظ بشه ... #شهیـدمدافع‌حرم‌حسیـن‌حریرے
🥀🕊#لاله_های_زینبی

🌾حرفهایش به دل می نشست.حتی اگر هزار بار هم حرفی راشنیده بودےاما شنیدنش از زبان او لطفی دیگر داشت. اصلاسخنران قابلی بود.منبرهایش همه گل میکرد.قبل از سخنرانی کلی مطالعه و تحقیق میکرد تاهمه حرف هایش سند داشته باشد.موضوعی انتخاب میکرد که کارایی داشته باشد ودردی ازمردم دوا کند.

💐یک روز دوستی تماس گرفت واز او برای سخنرانی درمجلس یک مداح اسم و رسم دار دعوت کرد.سخنرانشان نیامده بود ودنبال یک منبری خوب بودند.قبول کرد.کلی مطالعه کرد.منبرش حسابی سر وصدا کرد.خودش هم فکر نمیکرد بتواند آنقدر پرشور سخنرانی کند.

🌷ازطرف هیات بااو تماس گرفتند و میخواستند براےمراسمهای بعدی وسال بعد هم او سخنرانی کند.بااینکه کلی اصرار کردند،قبول نکرد.گفت:ازشهرت میترسم.من هنوز دراین قد وقواره نیستم.آن یک جلسه هم عنایت حضرت زهرا(س)بود.

به نقل از:همسرشهید

🥀🕊سرباز اسلام ڪہ باشی
گاه درحجرهٔ طلبگی با مباحثه
و گاه در معرڪہ‌ جهاد با مبارزه
سرباختۂ اسلام ڪہ باشی،
#شهید میشوی . . .

🌹#روحانی_مدافع_حرم
#طلبه_شهید_محمد_پورهنگ
#سالروز_شهادت🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐یادم هست یک روز دیدم محمد نوروزی در منطقه با اضطراب و دوان دوان داخل اتاق می‌آمد.باعجله تجهیزات مربوط به پانسمان را برداشت و رفت. همراه او رفتم دیدم دو تا از بچه‌های کوچک سوری بیرون از مجموعه زمین خورده بودند و زیر زانوی یکی از آن‌ها شیشه فرو رفته بود.چند نفر دیگر او را به زور نگه داشته بودند که با حرکت شیشه آسیب بیشتری به بدنش وارد نشود. محمد سریع رفت شیشه را از پای بچه بیرون کشید.جای آن را بخیه و پانسمان کرد.با حس پدرانه با این بچه‌ها برخورد و آن‌ها را نوازش میکرد.

🌷شهید محمد نوروزی آنقدر برای این بچه‌ها نگران بود که انگار از خانواده خودش هستند.می‌گفت خدا را شکر که این توانایی را به من داده که بتوانم به وسیله آن به مردم خدمت کنم حالا چه سوری و چه ایرانی و همیشه شکرگزار این موضوع بود.

به نقل از:همرزم شهید

🥀با تمام معرفت . . .
می گویم اینڪ یا حسین"ع"
عاقبت این جان ناقابـل
فدای زینب "س" است🕊😔

🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهـیدجانبازمحمدنوروزی
#سالـروز_شهـادت......🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💢 #لاله_های_زینبی

سال ۱۳۴۲ در چالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانی‌اش با جنگ تحمیلی باعث شد در جبهه‌های نبرد حضور پیدا کند و به سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا بپیوندد. او در این دوران در عملیات‌های متعددی از جمله عملیات والفجر۸ و والفجر۲ شرکت کرد.

حمله تکفیری‌ها به سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده کهنه کار تخریبچی عزم رفتن به جبهه‌های جهاد را کند، از این رو از طریق تیپ۴۵ جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵ و تخریبچی حرفه‌ای به سوریه رفت. او در طی سال‌ها جنگِ سوریه بارها برای نبرد با تروریست‌های تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این ڪشور رفت و از دی‌ماه سال ۱۳۹۵ چندین بار به به جبهه‌های سوریه اعزام شد.

او سرانجام در مرداد سال ۹۶ پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود ، نزدیک مرز سوریه و عراق به درجه شهادت رسید . پیکر مطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در شهر گرگان به خاک سپرده شد.

#رزمنده_دیروز_مدافع_‌امروز
#شهید_حاج‌مصطفی_‌خوش‌محمدی

#سالروز_شهادت...🕊🕊🌸

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊🕊🌹🌹🌹🕊🕊

🌹🕊#لاله_های_زینبی

💐پدر بزرگوار شهید نقل میکند:شهید رضا صفدری همیشه به روزه و نمازش📿 تاکید فراوان داشت و تو عزاداریهای امام حسین(ع)شرکت میکرد و از جوانی که وارد سپاه شد و حتی پدر شهید که تو منطقه های جنگی در دفاع مقدس بود و شهید رضا صفدری از پدرش درخواست میکرد:که آن را به مناطق جنگی ببرد،این شهید یک آدم مذهبی و متفاوتی بود و به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و به کشورش علاقه داشت.

🌷مادر شهید نقل میکند:پدر شهید هر موقع که از جبهه برمیگشت و وقتی که از مناطق جنگی تعریف میکرد شهید علاقه نشان میداد.و شهید رضا صفدری در هر جایی که بود به سپاه و بسیج میرسید و علاقه نشان میداد.

💐ولادت: ۱۳۵۸/۱/۱ ترکمانچای
🌷شهادت: ۱۴۰۰/۴/۱۵سوریه(حلب)

🌹#بسیـجی_مدافـع_حـرم
#شهـید_رضا_صفدری
#سالــروز_شهـــادت.....🕊🌹

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🕊#لاله_های_زینبی

🌹هنگام اعزام به سوریه همه مایحتاج منزل به غیر از خرما را خریده بود،گفتم: حسن آقا فقط خرما نخریدید که آن را خودم تهیه می‌کنم،با هم خداحافظی کردیم و رفت،اما چنددقیقه بعد بازگشت، دو جعبه خرما خریده بود،گفت:فاطمه خانم،این هم آخرین خرید من برای شما و بچه‌هایم.

📿قرآن آوردم و گفتم:حالا که بازگشتید، از زیر قرآن رد شوید،گفت:اول شما و بچه‌ها رد شوید،رد شدیم،گفتم:حالا نوبت شماست،گفت:می ترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد،گفتم:به خاطر دل من از زیر قرآن رد شوید،از زیر قرآن ردشان کردم و همسفر زندگی‌ام را به خداوند سپردم و گفتم:خدایا هرچه خیر است،برای من بفرست.

🌷همیشه می‌گفت:دوست دارم با زبان روزه و تشنه‌لب مثل آقا اباعبدالله(ع) شهیدشوم،همان شدکه ایشان میخواست، در ماه رمضان اعزام و با زبان روزه و بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.😭

به نقل از:همسر شهید

🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_حسن_غفاری
#سالـروز_شهـادت......🕊🌹

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💢 #لاله_های_زینبی

وقتی ۱۵ساله بود ...
با دستکاری شناسنامه‌اش راهی جبهه شد
سن زیادی نداشت اما ایمان قوی و توکلش به خدا او را راهی جبهه کرد .

زمانیکه خبر دادند خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده ،خودش را از جبهه به بیمارستان رساند و یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد و به جبهه برگشت.

با تمام شدن جنگ ...
همواره حسرت این را می‌خورد ڪه شهادت بین او و دوستانش فاصله انداخته است، سعادتی که می‌دانست قسمت هر کسی نمی‌شود. در برنامه‌های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل شد و از هیچ خدمتی در سنگر مسجد کوتاهی نمی‌کرد. سال ۸۱ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲فرزند به نام‌های حسین ۹ساله و زینب ۲ساله شد.

وی از جمله ڪسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد و با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور درسوریه ڪرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این ڪشور اعزام شد. او از فرماندهان لشڪرفاطمیون درمنطقه بود. و سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ به شهادت رسید، درحالی ڪہ پیڪرش برای همیشه درمنطقه ماند.

#رزمنده_دفاع‌مقدس
#شهید_‌مدافـع‌_حــرم
#جاویدالاثر_اسدالله_ابراهیمی
#سالروز_شـهادت....🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌷🕊#لاله_های_زینبی

🥀آخرین شب جمعه ی قبل از اعزام آقا مهدی به سوریه برای دعای کمیل به گلستان شهدای اصفهان رفتیم.قرارمون بعد از دعا قطعه شهدای مدافع حرم بود. کنار قطعه مدافعان بودیم که بهشون گفتم:آقا مهدی چقدر اینجا باصفاست خوش به حال شهدایی که اینجا خوابیدند.میخواستم غیر مستقیم بهشون بگم که اگه شهید شدی دوست داری گلستان پیش شهدای مدافع حرم باشید.

🌷آقا مهدی که منظورم رو خوب می دونست واز طرفی ایشون همیشه دنبال گمنامی بودند بهم گفت؛خانم ولی من دلم نمیخواد قبری داشته باشم چه برسه به اینجا.دلم میخواد پودر بشم برم تو آسمون.اما از آنجا که عاشق گمنامی بودند خداوند برای ایشون جور دیگری مقدر ساخت.😭

به نقل از:همسر شهید

🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_اسحاقیان
#سالروز_شهــادت🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐ویژگی بارز محمدمهدی شوخ طبعےو شیطنت‌هاےاوبود؛درتمام جمع‌ها شادی می‌آورد وهمه آن رادوست داشتند.تمام خاطرات مااز محمد به خنده وشادی است؛حتےبه گونه‌اےشده که وقتےبر سرمزار محمد میرویم شروع به گریه کرده امابایادآورےخاطرات مشترکمان و شیطنت‌هایش،گریه‌مان ناخودآگاه بند می‌آید وباشادےبه خانه بازمیگردیم.با این که دوستانش وهم‌محلی‌هامان شبیه به اونبودند امامحمد دراخلاق،رفتار و درس به هیچ عنوان ازآن‌ها تاثیر نمی گرفت ودردرس‌هایش بسیارموفق و نمره‌های خوبی راکسب میکرد.

🌷اوبسیارباهوش بود،پدرمن ترک و مادرم عرب است وهیچکدام ازمااین دو زبان رایاد نگرفتیم به ‌جزمحمد.اومتعلق به خانواده نبود،همه جاحضورداشت وبه همه کمک میکردهرموقع که به اونیاز داشتیم بدون هیچ هماهنگےواطلاع قبلی انگارکه نیرویےاورا به آنجابکشاند،سر میرسید ودرعوض تمام کمک‌هایش هیچ انتظارےازما نداشت.محمدارادت ویژه‌ای به امام رضا(ع)داشت وهرسال۶تا۷بار براے زیارت راهےمشهد میشد.

به نقل از:خواهرشهید

🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
#سالروز_شهادت🕊

📎 انتشار با #ذکر_منبع

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
🌹🕊با تمام معرفت . . . می گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این جان ناقابـل فدای زینب "س" است🕊🌹 🌹#پاسـدار(‌جانباز)_مدافع_حـرم #شهـید_حسن_عبدالله زاده #سالـروز_شهـادت.....🕊🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🕊#لاله_های_زینبی

🌾سال ۹۴ که شهید محمدخانی شهید شدن،توی همون عملیات،حسن آقا هم یه تیر کنار قلبشون خورد.حسن آقا شب قبل عملیات،زنگ زدن با من صحبت کردن و تو حرفاش گفتن:خانوم منو حلال کن...
من همون روزا مشهد،خونه خواهرم بودم.توی تماس بهشون گفتم:مگه چیکار داری میکنی که میگی من حلالت کنم؟ (چون حسن آقا اون ماموریت برای آموزش رفته بود،برای همین من تعجب کردم)بعد تماس دلشوره عجیبی سراغم اومد و حال عجیبی شدم.صبحش تصمیم گرفتم برم حرم و با امام رضا درد و دل کنم.چندین ساعت توی حرم نشستم و دعا کردم.خود حسن آقا هم توی خاطراتشون گفتن که:خانومم چون پدرشون رو هم از دست داده بودن،بعد حرف من خیلی دلشون گرفت،و چون از ته دل از امام رضا خواست،من با وجود اینکه نزدیک قلبم تیر خورد اما موندم و برگشتم.حسن آقا اون عملیات شهید نشدن.😔


🌹اما سال ۱۴۰۰ ...حسن آقا عادتی که داشتن توی همه ماموریت هاشون تا جایی که میشد روزانه تماس میگرفتن و با تک تک بچه ها و من صحبت میکردن، حتی با عباس که اون موقع نمیتونست حرف بزنه!۱۲ خرداد ۱۴۰۰،یک روز قبل شهادت که تماس گرفتن،با اینکه از صداشون کامل مشخص بوده خسته ان طبق معمول با تک تک بچه ها یک ربع حدودا حرف زدن.با عباس هم حتی حرف زدن و براش مداحی خوندن پشت تلفن.درست یادمه که شب موقع خواب، به تابلو"و ان یکاد"که روی دیوار خونه مون بود زل زدم و به دلم افتاد بگم گ: خدایا به اون اسم الله که توی بسم الله تابلو هست قسم،من حسن رو از ته دلم حلال کردم،با اینکه آنقدر خسته اس، زنگ میزنه با صدای گرمش با بچه ها صحبت میکنه و وقت میذاره.

🌹این رو هم اضافه کنم روزهای عید سال ۱۴۰۰ بود که با هم رفتیم مقبره شهدای شهرک محلاتی،من به حسن آقا گفتم:دعاهای خوب بکن مثلا اینکه با هم زندگی طولانی داشته باشیم.یه وقت دعا نکنی شهید بشی هااا ! حسن آقا هم بهم گفت:من دعا میکنم خدا مرگ منو با شهادت قرار بده.و که همینطور هم شد و خدا حسن آقارو خرید و به فیض شهادت نائل آمد.😭

🌹ولادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ اهواز
🌹شهادت: ۱۴۰۰/۰۳/۱۳ تدمر،سوریه

🌹🕊با تمام معرفت . . .
می گویم اینڪ یا حسین"ع"
عاقـبت این جان ناقابـل
فدای زینب "س" است🕊🌹

🌹#پاسـدار(‌جانباز)_مدافع_حـرم
#شهـید_حسن_عبدالله زاده
#سالـروز_شهـادت...🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🥀🕊#لاله_های_زینبی

🌾امیر مردی فداکار،پرتلاش و قدردان بود که همیشه من راهمسری قانع،مهربان و حسابگری دقیق در زندگی می‌دانست. در تمام لحظات برای رسیدن به اهداف و ساخت زندگی عاشقانه خود تلاش میکردیم.در طی سه سال زندگی مشترک با شهید،هر شب دو رکعت نماز📿به نیت سلامتی امام زمان(عج) و سپس همسرم می‌خواندم و وی را بیمه امام زمان(عج) کرده بودم.حتی گوسفندی خریدم و عقیقه کردم؛اما سرنوشت ما تقدیر دیگری بود.

💐امیر علاقه بسیاری به اهل بیت(ع) و به خصوص امام حسین(ع)داشت؛به نحوی‌که در ایام محرم پس از پایان ساعت اداری مستقیم به مسجد رفته و در آشپزخانه کمک می‌کرد.با شروع مراسم عزاداری نیز به عنوان میان‌دار سینه‌زنان در مسجد حضور پیدا می‌کرد و برای مظلومیت آقا اشک می‌ریخت.😭

🌷بهترین خاطرات ما زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شرکت در مراسمات و تکیه‌های آقا اباعبدالله حسین(ع)بود.

به نقل از:همسر شهید

🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_امیر_ڪاظم زاده
#سالروز_شهـادت🕊

📎 انتشار با #ذکر_منبع

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🥀🕊#لاله_های_زینبی

💐مدتی بعداز عقدمون💍به قم رفتیم سعید دانشجوی شهرقم بود.بعداز زیارت خانم حضرت معصومه(س)ومسجد مقدس جمکران ومکان های زیارتی گفت: باید یجای دیگه هم بریم باهم به سمت گلزارشهدای شهرحرکت کردیم بین مزار شهدا قدم میزدیم تامن وبه سمت مزار شهیدی برد وگفت:بشین خانم:باشهید سلام واحوالپرسی کرد لبخندی زد من و به شهید معرفی کرد.میگفت:گفته بودم خانمم ومیارم پیشت خب الان آوردمش من باتعجب نگاهش میکردم.به من نگاه کرد وگفت:خانم این حسین آقادوستمه تواین شهر هروقت دلم میگیره میام پیشش وباهم صحبت میکنیم هروقت مشکلی دارم بهش میگم وکمکم میکنه خلاصه اینکه رفیقمه وهوامو داره.بهش گفته بودم که قرارِ ازدواج کنم خیلی هم کمکم کرد وقول دادم که شماروبیارم پیشش که الانم شمااینجایی.

🌷خیلی خوشحال بود وازشهدا صحبت میکرد.که همه باسن کم رفتن تاما الان راحت ودرامنیت باشیم میگفت مامدیون این شهداهستیم.طوری باشهید صحبت میکرد که انگارشهید روبروش نشسته و نگاهش میکنه.

به نقل از:همسر شهید

🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_حاج_سعید_کمالی
#سالروز_شهادت🕊

📎 انتشار با #ذکر_منبع

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌷🕊#لاله_های_زینبی

💐اولین روز عید پس از لحظه سال تحویل زنگ زد و تبریک گفت.اما روز بعد زنگ زد و گفت:برای جنگ میروند و همه دعا کنند تا پیروز برگردند.تا روز نهم منتظرش بودیم،تا اینکه روز دهم فروردین خبر شهادتش🕊را آوردند و بالاخره به آرزوی سی ساله اش رسید. همیشه می گفت:که از قافله هم قطارانش جامانده است😔

🌹بسیار متاثر بود که به فیض شهادت🕊 نرسیده است و این را از کم سعادتی خویش میدانست.اما اکنون میفهمم که او لیاقت شهادت راداشته است،اما نه در آن زمان!بلکه اکنون که شرایط حساس تر است و دشمن تمام قد وارد میدان شده. امروز که حرم آل الله مورد هتک و هجمه واقع شده و نیاز به دفاع از موجودیت شیعه بیش از پیش احساس میشود.او به امروز تعلق داشت.هر کجا و هر زمان انسانی که لیاقت شهادت داشته باشد خداوند متعال او را بهره مند میگرداند و جهان پور امسال نصیبش را از سفره شهادت برد.

🕊شهید قدرت الله عبودی(جهانپور )در روز ۸ فروردین ۱۳۹۶ بین ساعت ۷و۳۰ الی ۹ صبح به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرپاک و مطهرش در گلزارشهدای شیخ عبود به خاک سپرده شد.

🌹#بسیجی_مدافع_حرم
#شهید_قدرت_الله_عبودی
#سالروز_شهادت.....🕊🌹

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
آتـش هجـرِ تـو با اشڪ روان بنشانیم سوزِ دل را بہ جز این ؛ مایه ی تسڪینی نیست ... #بسیجی_مدافع_حـرم #شهید_عباس_کردانی #سالروز_ولادت....🌿🌺🌸🌺🌿
💢 #لاله_های_زینبی

در سحرگاه ۲۰ اسفند ماه سال ۱۳۵۸ در شهر اهواز دیده به جهان گشود. او هفتمین فرزند خانواده‌ای متدین و از نظر اجتماعی متوسط بود.

از دوران کودکی با همه همسالان و حتی برادرانش فرق داشت، شیطنت و بازی‌های کودکانه‌اش به دفاع از کودکان ضعیف‌تر محله می‌انجامید، و این روحیه او را در آغاز دوران نوجوانی به بسیج و سپس به خدمت در شغل سپاه انقلاب اسلامی سوق داد، ولی هرگز نتوانست بنا به دلایلی به استخدام سپاه در بیاید و نیروی پاسدار شود، ولی رشادت و لیاقت وی سبب شد پس از مدت اندکی به عرصه فرماندهی آموزشی نیروهای بسیج شهر اهواز گام بگذارد. او از مربیان بسیجی بنام اهواز بود و در اکثر دوره های آموزشی و عملیاتی حضوری فعال داشت و حتی در یکی از این دوره ها در یک عملیات آموزش در اثر یک انفجار شنـوایی یکی از گوش هایش رو از دست داد.

عشق و اردات وی به اباعبدالله (ع)، قلب پراوج او را آنچنان انباشته بود که هرسال بهمراه عده‌ای از همراهانش بسوی حرم شش گوشه سالار خویش پر می‌کشید و در این راه فقیرنوازی و یتیم‌نوازی بی‌ریای او شهرت همراهانش شده بود.

علاقه‌ی بسیـار زیادی به حضرت عباس و حضرت زهــرا داشت و هرجا روضه این دو بزرگوار بود ولو پنح دقیقه در روضه شرکت می‌کرد. او در بسیاری از هیئت های شهر هم فعالیت کرده بود.
به خانواده های فقیر و یتیم سرکشی می کرد و او هیچ چیز را از این دنیای مادی برای خودش نمیخواست و مانند مولایش علی در زمان بیکاری و وقتی اهواز بود کشاورزی می‌کرد. همچنین در برخی مدارس هم مشغول تدریس برخی دروس ازجمله ، دفاعی ، دینی ،عربی بود.

بسیاری از دانش اموزان و سربازان زیردستش و حتی همکاران و دوستانش مجذوب و تحت تأثیر وی قرار می‌گرفتند. وی حتی با وجود اصرار خانواده تجرد را برگزید چرا که خود را وقف عشق و ارادتش به ولایت فقیه می دانست و سرباختن آستان ایشان را بر هر چیز دیگر ترجیح می‌داد.


اما در نگاه آخر مولایش حسین (ع) به حرم و حریم حضرت فاطمه صغری و مظلومیت مردم سوریه او را به دفاع از حریم حضرت ارباب (ع) ڪشاند. و سرانجام در سحرگاه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در عملیات آزادسازی دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا سر به سجده بر پای سرور شهیدان به فیض رفیع شهادت نائل شد.

#بسیجی_مدافع_حــرم
#شهید_عباس_کردانی
#سالروز_ولادت

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💐#لاله_های_زینبی

✏️#خاطرات_شهدا📄

🌷روزی ڪه باهم از درب منزل ما
میخواستیم حرڪت کنیم .مادرم برای بدرقه آمده بود ڪاسه آبی آورد تا ما را راهی ڪند.گفت:مواظب هم باشید ان شاءالله که سالم و زود برگردید.

🌹شهید اصغر الیاسی خنده ای کرد و گفت:کجا برگردیم ما میریم که شهید بشیم شهید...🕊

🌴وقتی اعزام هم شدیم یک سری البسه و وسایل تحویل دادند.و ساکی که برده بودیم جا نداشت .دوستان گفتند بریم یه ساک دیگه بخریم تا موقع برگشت به زحمت نیوفتیم.و ساک جا داشته باشه.

🥀شهید اصغر الیاسی با عصبانیت گفت: مگه قراره برگردیم که شما دنبال ساک و به فکر برگشت هستید.اصغر کاملا مهیای شهادت بود.گویاشهداء منتظرش بودند.🕊

#راوی:همرزم شهید


💐تاریخ تولد:۱۳۷۳/۱۲/۱۸
🌷تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸
🕊محل شهادت: سوریه_حلب_شغیدله
نام جهادی:مقداد

🌹#پاسدار_مدافـع_حرم
#شهـید_اصغر_الیاسی
#سالــروزولادت..🌿🌺🌿

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
🥀🕊ای شهید ؛ گـذر زمــان ، همه چیز را با خود می‌برد جز ردّ نگاه تــو را ..... 🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم #شهـید_مهران_خالدی #اولین_سالروز_شهادت🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🕊#لاله_های_زینبی

شهید مهران خالدی متولد ۲۶ خرداد سال ۱۳۵۲ درتهران متولد شد پدرش متولد همدان و  سرهنگ بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی و مادرش خانه دار است.یک برادر بزرگتر از خودش و برادری کوچکتر از خود داشت.شهید خالدی از همان سنین کم مشغول خدمت در گروه های جهادی بود از ۱۶ سالگی به عضویت جمعیت هلال احمر ایران در آمد و سال های متوالی درتعطیلات عید نوروز و ۳ ماه تعطیلات تابستانی بین شروع کلاس و درس و مدرسه به همراه دوستانش در هلال احمر به جاده ها رفته وبه مسافران خدمت می کردند.پدرش می گفت:علاقه زیادی به کار و فعالیت در هلال احمر و خدمت رسانی به مردم داشت و در تعطیلات عید و تعطیلات تابستانی که هم سن و سالانش مشغول تفریح و خوشگذرانی بودند او باشوق به ماموریت های جهادی هلال احمربه جاده های شمال اعزام می شد و به مسافران خدمت می کرد. وی در ماجرای زلزله سهمگین رودبار هم حضور داشت و همیشه از اتفاقات آن دوران صحبت می کرد برای سربازی به سپاه رفت و سپس هم در همان جا استخدام و مشغول به فعالیت شد در سال ۱۳۷۲ به استخدام رسمی سپاه پاسداران در قسمت سپاه قدس در آمدند در دانشگاه به آموختن مترجمی زبان انگلیسی پرداخت و بعد از دریافت کاردانی به دلیل مشغله های بالا کاری درس دانشگاه را رها کرد.سال ۱۳۷۵ ازدواج کرد و در پاییز  ۱۳۷۷ صاحب فرزند دختر به نام فاطمه  شد و ۸ سال بعد در زمستان سال ۱۳۸۵ برای بار دوم پدر شدند و صاحب پسری به نام محمدحسین شدند. 

🌴با آغاز جنگ در سوریه عزم رفتن به میدان کرد و از سال ۹۰ بصورت مقطعی و چند روزه عازم سوریه میشدند تا اینکه مهر ماه سال ۹۵ بود که به مدت ۹ ماه برای دفاع از حرم عمه سادات و سه ساله اباعبدالله الحسین به سوریه رفت ودر شهر های حلب و تدمر مشغول جهاد شد. به دلیل شهادت دوستانشان به شدت بهم ریخته و ناراحت بودند.بعد از پایان این ۹ ماه به تهران بازگشتند.ایشان همش ناراحت بودند و بهم ریخته و می گفتند حتما یک اشکالی در من وجود دارد که رفتم و برگشتم و هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. آرزوی شهادت در سر داشتند و ذکر همیشگی قنوتشان" اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک"بود.همیشه می گفتند که اول و آخر که همه قرار است بمیریم حیف نیست که همینطوری و بی معنی از دنیا برویم؟ به همسرشان همیشه می گفتند که برایم دعا کن شهید شوم تو اگر دعا کنی میشود. 

🌾بعداز آن ۹ ماه که بازگشتند پوستشان دچار حساسیت شد به طوری که روی گردن و پاها تاول های بزرگ میزد و زخم میشد چندین بار به دکتر پوست مراجعه می کردند و آزمایش های مختلف دادند اما پزشکان تشخیص و علتی برای این زخم ها پیدا نمیکردند تا اینکه در سال ۹۸ بود که بعداز آزمایش های متعدد مشخص شد که  به دلیل حضور در مناطق جنگی و بمب های شیمیایی گروه ملعون داعش شیمیایی شده اند  و ۳۵ درصد از ریه شان از بین رفته است.تیر ماه سال ۹۹ مجدد به سوریه اعزام شدند و در دمشق مستقر بودند و به شهرای مختلف مثل بوکمال و دیر الزور و حماه ماموریت می رفتند در این مدت این زخم های پوستی شدت شان چند برابر شد اما بخاطر مشغله شدید کاری شون نتوانستند پیگیری کنند. 

🌷هفته آخر بهمن ماه بود جراحت و زخم ها به اوج خود رسید و تنفسشان دچار مشکل شد در دمشق شروع به درمان و مداوا کردند اما بی اثر بود و حالشان به شدت وخیم و در نهایت در بامداد روز پنج شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ به علت مجروحیت ناشی از  فیض رفیع شهادت نائل آمدند.

🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهـید_مهران_خالدی
#اولین_سالروز_شهادت.....🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
ای شهیــد ... با همین هوشیـاری ؛ دیـده‌بـان قلـب‌مان بـاش که از هجوم شیاطین روزگار در امــان بمانــد ... #پاسدار_مدافع_حـرم #شهید_جبار_عراقی #سالروزولادت‌‌.....🌸🎉🌸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💢 #لاله_های_زینبی

در دهم اسفند ماه سال ۱۳۴۷ به عنوان تنها پسر خانواده پرجمعیت خود در روستایی از بستان دیده به جهان گشود. در سن نوجوانی عراق به بستان حمله کرد و او به همراه خانواده به اهواز و بعد به سوسنگرد برگشت و تا سال  ۱۳۸۵ در شهر کوت سیدنعیم زندگی کرد.

در جوانی وارد سپاه پاسداران لشکر ولیعصر (عج) شد ، بعد از اتمام جنگ در تیپ لشکر در قسمت بسیج صادقانه ایفای خدمت کرد و در سال ۱۳۸۸به عنوان فرمانده‌ی گردان امام حسین (ع) در منطقه‌ی کوت عبدالله اهواز منصوب شد که طی خدمتش در گردان جوانان زیادی را جذب بسیج کرد و جان تازه‌ای به این گردان بخشید.

سال ۱۳۹۲ به لشکر بازگشت و به مسؤلیتهای مختلفی منصوب شد و در دی‌ماه ۱۳۹۳ برای اولین بار با درخواست کتبی خود برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه اعزام شد.

سرانجام این مجاهد خستگی ناپذیر در سومین اعزامش به سوریه در روز یکشنبه سوم آبان ماه ۱۳۹۴ مطابق با یازدهم محرم سال ۱۴۳۷ هجری قمری در جاده‌ رقه در استان حماه سوریه بطور ناجوانمردانه ‌ای به دست تڪفیری ‌ها به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد.

پیکر پاک و مطهرش پس از روزها غربت به وطن بازگشت و در ۱۷ آبان سال ۹۴ در اهواز تشییع شد و پس از انتقال به گلزار شهدای اهواز در کنار مزار شهیدان حسونی‌زاده ، فاطمی‌اطهر و جهانگرد اهوازی آرام گرفت و مزارش زیارتگاه عارفان و عاشقان شد.

#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_جبار_عراقی


#سالروزولادت: ۱۳۴۷/۱۲/۱۰
#سالروزشهادت:۱۳۹۴/۸/۳

#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🕊#لاله_های_زینبی

🌹آخرین دیدارمان در بیستم دیماه بودفرودگاه امام(ره) با لبخند همیشگیما رو بوسید و پر کشید.تولد حضرت زینب (س) بود که شب بهم زنگ زد و گفتن خانوم نایب الزیاره شما شدم در حرم حضرت رقیه،فردا جایی داریم میریم شاید نتونم با شما تماس بگیرم شما رو اول به خدا سپردم.۱۰ روزی بود که بی خبر بودم دل تنگی عجیبی داشتم،یه شب دختر کوچکم از خواب پرید و گفت: مامان خواب دیدم بابا شهید شده،دخترم رو آروم کردم و گفتم:انشالله به زودی میاد نگران نباش،درست در ۴ اسفند ماه بود بچه‌ها تازه از مدرسه آمده بودن، با صدای در قلبم از جا کنده شد،وقتی دوستانم رو دیدم همه با هم اوندن پاهام لرزید فقط نگاهشون میکردم،حقا که شهادت لیاقتش بود،اگر جوری دیگر میرفت و ما رو تنها میزاشت باید شک میکردیم.🕊😭

به نقل از:همسر شهید

🌹#سردار_مدافع_حرم
#شهید_حمزه_کاظمی
#سـالروز_شهـادت.....🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
آتـش هجـرِ تـو با اشڪ روان بنشانیم سوزِ دل را بہ جز این ؛ مایه ی تسڪینی نیست ... ای شهید گـذر زمــان ؛ همه چیز را با خود می‌برد جز ردّ نگاه تــو را . . . #پاسـدار_مدافع_حـرم #شهـید #عباس_کردانی ◻️تاریخ ولادت : ۱۳۵۸/۱۲/۲۰ ◻️محل ولادت : اهواز ◻️تاریخ…
💢 #لاله_های_زینبی

در سحرگاه ۲۰ اسفند ماه سال ۱۳۵۸ در شهر اهواز دیده به جهان گشود. او هفتمین فرزند خانواده‌ای متدین و از نظر اجتماعی متوسط بود.

از دوران کودکی با همه همسالان و حتی برادرانش فرق داشت، شیطنت و بازی‌های کودکانه‌اش به دفاع از کودکان ضعیف‌تر محله می‌انجامید، و این روحیه او را در آغاز دوران نوجوانی به بسیج و سپس به خدمت در شغل سپاه انقلاب اسلامی سوق داد، ولی هرگز نتوانست بنا به دلایلی به استخدام سپاه در بیاید و نیروی پاسدار شود، ولی رشادت و لیاقت وی سبب شد پس از مدت اندکی به عرصه فرماندهی آموزشی نیروهای بسیج شهر اهواز گام بگذارد. او از مربیان بسیجی بنام اهواز بود و در اکثر دوره های آموزشی و عملیاتی حضوری فعال داشت و حتی در یکی از این دوره ها در یک عملیات آموزش در اثر یک انفجار شنـوایی یکی از گوش هایش رو از دست داد.

عشق و اردات وی به اباعبدالله (ع)، قلب پراوج او را آنچنان انباشته بود که هرسال بهمراه عده‌ای از همراهانش بسوی حرم شش گوشه سالار خویش پر می‌کشید و در این راه فقیرنوازی و یتیم‌نوازی بی‌ریای او شهرت همراهانش شده بود.

علاقه‌ی بسیـار زیادی به حضرت عباس و حضرت زهــرا داشت و هرجا روضه این دو بزرگوار بود ولو پنح دقیقه در روضه شرکت می‌کرد. او در بسیاری از هیئت های شهر هم فعالیت کرده بود.
به خانواده های فقیر و یتیم سرکشی می کرد و او هیچ چیز را از این دنیای مادی برای خودش نمیخواست و مانند مولایش علی در زمان بیکاری و وقتی اهواز بود کشاورزی می‌کرد. همچنین در برخی مدارس هم مشغول تدریس برخی دروس ازجمله ، دفاعی ، دینی ،عربی بود.

بسیاری از دانش اموزان و سربازان زیردستش و حتی همکاران و دوستانش مجذوب و تحت تأثیر وی قرار می‌گرفتند. وی حتی با وجود اصرار خانواده تجرد را برگزید چرا که خود را وقف عشق و ارادتش به ولایت فقیه می دانست و سرباختن آستان ایشان را بر هر چیز دیگر ترجیح می‌داد.


اما در نگاه آخر مولایش حسین (ع) به حرم و حریم حضرت فاطمه صغری و مظلومیت مردم سوریه او را به دفاع از حریم حضرت ارباب (ع) ڪشاند. و سرانجام در سحرگاه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در عملیات آزادسازی دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا سر به سجده بر پای سرور شهیدان به فیض رفیع شهادت نائل شد.

#بسیجی_مدافع_حــرم
#شهید_عباس_کردانی
#سالروز_شهادت...🕊🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
🔹پدر شهیدم مرد روزهای سخت بود، از مرگ هیچ هراسی نداشت و آرزوی دیرینه‌ی او شهادت بود. وقتی به دیدار خانواده شهدا می‌رفت یا خبری از شهادت احدی برای او می‌آوردند، چهره‌اش آشفته و دگرگون می‌شد و اشک در چشمانش جاری می‌شد. یاد ایام دفاع مقدس همیشه برایش زنده بود.…
🌹🌹🌹🕊🕊🕊
🌷🕊#لاله_‌های_زینبی

🌴سردار سید عبدالحمید طاهری یکی از همرزمان سردار ستاد اورنگ افزود: شهید اورنگ سال ها به عنوان مربی و فرمانده آموزشی در پادگان آموزشی تیپ ۴۸ فتح و به عنوان فرماندهی لایق در رده های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول خدمت بود و در آموزشهای تخصصی و هدف گیری یک رزمنده ای فوق العاده بود.


💐این جانباز و فرمانده دوران دفاع مقدس اظهارداشت: سردار اورنگ جزو اولین های عرصه مجاهدت و اولین های نمونه بودن در شایستگی، لیاقت ترفیع وکارآمدی بود و به عنوان اولین شهید مدافع حرم از کهگیلویه وبویراحمد است.

🌷سردار اورنگ این مجاهد خوشنام که یاد و خاطرش در کهگیلویه وبویراحمد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زبانزد عام وخاص بود، در حین ماموریت مستشاری در سوریه به فیض عظمی شهادت نائل آمد.

🌾شهید اورنگ در زمان جنگ جانشین فرماندهی معاونت آموزش تیپ مستقل ۴۸ فتح و آخرین مسئولیتش فرماندهی تیپ سوم دانشگاه امام حسین(ع) بود و به عنوان فرمانده نمونه ازدست مقام عظمای ولایت جایزه گرفت.

🌹به گفته سردارجواد عظیمی فر،ستار اورنگ در سوریه در درگیری با تروریست های وهابی به دیدار حق شتافت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.

🌹#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#سـردار_مدافـع_حــرم
#شهید_ستار_اورنگ
#سالـروز_شهـادت.....🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌹🌹🕊🕊🕊🕊🌹🌹

🌹🕊#لاله_‌های_زینبی

🌹تولدحضرت فاطمه(س)بود.آقاسجاد مثل همیشه باروی خندون ازسرکاراومد. بعدازچنددقیقه گفت:خانوم اشکال نداره،توراضی هستی که من هدیه ای که پادگان برای روز زن داده،بدم به بنده خدایی که لازم داره؟گفتم نه چه اشکالی داره.من ازخدامه.من تازه چادرگرفتم فعلا لازم ندارم.من اون روزنپرسیدم چادر رو برای کی میخای،تااینکه بعدازشهادت همسرم،یکی ازدوستانش بهم گفت که موضوع چی بوده.

🌹گفت که تودانشگاهمون یک دختر خانم بود که حجاب خوبی نداشت.آقا سجادبه دوستش میگه برو بااین خانم صحبت کن ببین چراحجابش اینجوریه. همسرمربه دلیل حیای زیادخودش با دخترخانم حرف نمیزنه.دخترخانمم گفته بودبه دلیل مشکلات مالی نمیتونم چادر تهیه کنم.که اتفاقا همون روزچادر رو به ماهدیه دادن.آقاسجادهم همون روز چادر رومیبره برای این خانم وخداروشکر از اون روز تاحالااستفاده میکنن.خوشحالم که تونستم قدمی ناچیزبرای چادری شدن یه دختر مسلمان بردارم.انشالا حضرت فاطمه(س)ما روشفاعت کنن😔

#راوی:همسر شهید

🌹شهادت:۱۳۹۴/۱۱/۱۶سوریه
عملیات آزادسازی نبل و الزهرا

🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_سجاد_دهقان
#سالـروز_شهـادت........🌹 🕊

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
Ещё