#بازنشر گفتوگو با دکتر
#طاهر_روشندل_اربطانیهنوز تا تألیف یک متن اصیل
#مدیریت_رسانه فاصله داریم (۱)
♦️ بحث درباره روند شکلگیری ادبیات این رشته میتواند به فهم ما از بافت تکامل و توسعه رشته کمک کند. مدیریت رسانه به همت استاد عزیز و فرهیخته جناب آقای دکتر
#فرهنگی و دوستانی از دانشکده صدا و سیما راهاندازی شد. در آن زمان، یعنی سالهای ۷۸-۷۷،
#دانشکده_صدا_و_سیما کانون اصلی این تلاش بود.
♦️ دوستان در دانشکده صداوسیما توجه ویژهای به راهاندازی این رشته داشتند. آقایان دکتر
#رضی، دکتر
#جبلی، دکتر
#دادگران و دکتر
#زورق تلاش زیادی در این جهت کردند.
♦️ اولین ورودیهای دکترا این رشته مربوط به سال ۱۳۸۲ هستند و فاصله ما با
#غرب در حد چهار، پنج سال بود. وقتی روند اجرایی آغاز شد، مهمترین دغدغه این بود که منابع و
#ادبیاتی برای دانشجویان موجود نبود. این کمبود موجب میشد برداشتهای مختلفی درباره مفهوم، قلمرو و مرز رشته بین علوم انسانی به عنوان یک حوزه میانرشتهای نوپدید به وجود آید.
♦️ تعابیر و برداشتهای مختلفی وجود داشت و حتی میشود گفت در سالهای اولیه تعریف روشن و مشخصی از این رشته نداشتیم.
♦️ سؤال اساسی از همان ابتدا این بود که آیا در مدیریت رسانه بیشتر به دنبال
#مدیریت_محتوا هستیم یا مدیریت سازمانی؟ که به نظر من منابع علمی و متون درسی ترجمه شده در این چند سال اخیر به این سؤال اساسی پاسخ داده است.
♦️ بررسی روند رشته در دانشگاههای معتبر خارجی و تأمین منابع شاید میتوانست به این سؤال هم پاسخ بدهد. به همین دلیل جستوجو در ادبیات موجود شروع شد. مقاله من با عنوان «چیستی مدیریت رسانه» محصول همین بررسیها و ارزیابی دیدگاههای مختلف بود.
♦️ آن زمان متوجه شدیم که این رشته در کل دنیا هم آنقدرها استخواندار و دارای قوام نیست. یک بررسی تطبیقی روی منابعی کردیم که در بیشتر دانشگاههای
#اروپا و
#آمریکا ارائه میشد، یعنی مدیریت رسانهای که در غرب وجود داشت را بهتر شناختیم. شاخصترین منبع در آن زمان، کتاب مدیریت رسانه
#لوبلان_ویکس و همکاراناش (ویرایش ۲۰۰۴) بود که بعداً ترجمه کردم.
♦️ قبل از آن هم کتابهای دیگری نوشته شده بود. مثلاً یک کتاب به نام
#مدیریت_در_رسانه در ۲۰۰۱ توسط
#پیتر_بلاک و همکارانش منتشر شده بود که اساساً به صنعت رادیو و تلویزیونی و فیلم در بریتانیا میپرداخت اما مهمترین مرجعی که میتوانست کاربرد عام داشته باشد، همین کتابی بود که ترجمهاش با نام «مدیریت رسانه» منتشر شد.
♦️ این کتاب را پنج استاد آمریکایی از پنج دانشکده معتبر
#روزنامه_نگاری و
#ارتباطات_جمعی ایالات متحده نوشته بودند. مقدمه و فهرست مطالب در همان نگاه اول توجه مرا جلب کرد. این اساتید به حوزه
#مدیریت اشراف داشتند. بهعلاوه اینکه رسانه فقط رادیو و تلویزیون نیست. این کتاب نوعی جامعیت داشت.
♦️ به گمان من ما هنوز تا تصنیف به معنای نوشتن یک متن اصیل (نه تلفیقی از ترجمهها) فاصله داریم. برای توسعه چنین ادبیاتی باید کلاس رفت، تجربه کرد، به میدان رفت، خلوتهای علمی داشت. به جرأت میگویم که آن ترجمهها در آن زمان بسیار راهگشا بودند. ما چاره دیگری نداشتیم. بهعلاوه اینکه درصد بالایی از آثار فارسی تألیفی در مدیریت، گردآوری و جمعآوری مباحث دیگر است.
♦️ امیدوارم زمانی برسد که کتاب بومی قوی و منطبق بر اقتضائات خاص اجتماعی، سیاسی، فرهنگی فضای رسانهای کشورمان نوشته شود.
♦️ اساتید سبکهای تدریس مختلفی دارند. من شخصاً ترجیح میدهم اگر هدف تقویت زبان است، این اتفاق در درس زبان یا توسط خود دانشجو بیافتد. بهعلاوه اینکه مباحث کلاس در درس سه واحدی مدیریت رسانه دقیقاً منطبق بر این منبع نیست و بحثهای متفاوت زیادی نیز مطرح میشود. این منبع صرفاً یکی از منابع مورد استفاده است. به همین دلیل، ترجمه آن میتوانست برای مرور سریعتر توسط دانشجویان مفید باشد، ضمن آنکه به پیشبرد بحثهای موجود درباره ماهیت رشته نیز کمک زیادی کرد.
♦️ کتاب مدیریت رسانههای الکترونیک علیرغم تمرکز روی
#رسانههای_الکترونیک، به رسانههای
#آنلاین و
#دیجیتال هم پرداخته بود. این هم یکی دیگر از منابع درسی در دانشگاههای معتبر دنیاست. خصوصاً اینکه مدیریت رسانههای جدید، مبحث بسیار نوینی است و این کتاب میتوانست یک نقطه شروع خوب باشد.
♦️ کتاب دستنامه مدیریت رسانه داستان جالبی دارد. گرت پرایس فرد تجربی توانمندی بود. یک کارگاه مدیریت رادیو و تلویزیونی توسط ایشان برگزار شد که من در آن کارگاه شرکت کردم. تجربههایی که زیربنای کتاب را تشکیل دادهاند، بومی منطقه آسیا هستند. این ویژگی به طور خاص در این کتاب جالب است. به گمانم دستگرمی خوب است که میتوان کار را با آن شروع کرد.
#اینفومدیا Channel
@sknmil