حکایتی ست
دوست داشتنت
به هر که می سپارمش
عیانتروُ بی پروا تر به سمتم باز میگردد
به آسمان می سپارمش
باران میشود چکه چکه می بارد وُ
به تکرار جوانه می زند در تاروُپودم
به شب می سپارمش
سپیده میزند وُضمیرم را
از بودنت سرشار میکند
به زخمه های ساز می سپارمش
دلنشین ترین آوای جانم میشود
به سرانگشتان حضورم می سپارمش
واژه ها را به تکاپو میکشد
شعر می شود
دست به دست می گردد وُ
درحافظه ی روزگار ثبت می شود
به بهانه ها وُ شیطنت ها میسپارمش
کودکانه پا میکوبد وُ بازمیگردد وُ
درآغوشِ صبوری ام پناه میگیرد
به نگاهم می میسپارمش
خواستنت با هر پلک زدن
در برقِ چشمانم
هویدا می شود
عشق یعنی همین
یعنی
دوست داشتنت شبیهِ نفس کشیدن
بی اراده در من تکرار وُتداعی می شود
#ساقی_یگانه
t.center/Royaydorazdastres