📚#کتاب_پیشنهادی:
📚#عقلانیت_و_عاشورا ؛ سروش محلاتی :
پیش گفتار کتاب:
قضیه کربلا
و ماجرای
عاشورا،پیام آور ارزش های فراوانی مانند ایثار،شجاعت،عشق،عزت،مقاومت،جهاد
و امر به معروف
و نهی از منکر است؛ولی پرسش اساسی این است که آیا امام حسین ،این ارزش ها را در فضای
عقلانیت و با اعتنا به ملاک های خردپسندانه دنبال می کرد
و آیا همه اقدامات حضرت بر اساس این مبنا قابل تحلیل
و ارزیابی است؟
پاسخ منفی به این پرسش تا جایی که به گذشته مرتبط می شود،مخصوصا وقتی که داوری درباره عمل یک شخصیت معصوم
و برتر از خطا
و گناه است،پیامد ناروایی ندارد،ولی وقتی که شعاع تاثیر این واقعه در گذشته محدود نمی ماند
و اثر آن بر نسل های بعدی ظاهر می شود
و در نتیجه مطرح کردن آن ها به معنی دعوت به شیوه ها
و روش هایی ست که پشتوانه منطقی ندارد
و چنین تحلیلی پیامدهای ناگورای به جا می گذارد.
مروری بر آرا مختلف در این باره نشان می دهد که برخی معتقدند در این واقعه باید سکوت کرد
و وظیفه خویش را از منابع دیگر به دست آورد؛
و بعضی در حالی که آن را فراتر از
عقلانیت می دانند،درس آموزی از آن
و مقاومت غیرعقلانی را تجویز
و ترغیب می کنند!
و بالاخره عده ای هم این حادثه را در همان چارچوب قواعد کلی عقلی
و شرعی تحلیل نموده
و آن را تجسمی از همان پیام ها معرفی می نمایند.
درباره آن پرسش
و این آرا،تاکنون پژوهش های مختلفی انجام گرفته
و هنوز هم لوزم تحقیق
و کاوش بیشتر احساس می شود.
این مجموعه که اینک تقدیم خوانندگان می شود،گفتارهای پراکنده ای با گرایش سوم را دنبال می کند
و بر ضرورت نقد گرایش دوم اصرار دارد؛ولی آیا شگفت انگیز نیست در عصری که عصر شکوفایی
عقلانیت است،نیاز به چنین نفی
و اثباتی احساس شود؟
و شگفت انگیز تر آن که،جامعه مذهبی ما چگونه
و چرا به چنین وضعی دچار شده است؟!
امید که در فرصتی دیگر،گفتارها
و نوشتارهای عاشورایی دیگری را نیز آماده
و تقدیم داریم.محمدسروش محلاتی-مرداد 1396
عاشورا،جهاد
عقلانیت-امام حسین(ع) قربانی استبداد دینی-تقدم اخلاق انسانی بر جهاد اسلامی-امکان یا امتناع مذاکره با دشمن - تنازل از فرهنگ عاشورایی
و ... فصل های مهم کتاب را تشکیل میدهند.
#بخشی_از_کتاب :"چگونه ممکن است که کسی دین دار باشد
و دست به چنین جنایتی بزند
و فاجعه ای مثل فاجعه کربلا را به وجود بیاورد؟جنایت هایی در کربلا اتفاق افتاده که کمتر نمونه ای در تاریخ برای این نوع فاجعه وجود دارد.تاریخ مملو ازجنگ است.لذا جنگیدن
و کشتن
و اسیرکردن،درطول تاریخ بسیار است.اما این که پس از حادثه،بدن ها را زیرسم اسبان قرار دهند
و خیمه ها را آتش بزنند
و جنایت های هولناک انجام بدهند،امرعادی
و طبیعی نیست!از یک طرف می دانیم به نام دین این کار را می کنند
و از طرف دیگر،جنایت های وحشتناکی انجام داده اند.باید توضیح دهین که مگر می شود انسان متدین
و دیندار چنین جنایاتی را مرتکب شود؟باید بررسی کرد که دین احساسات انسانی را تلطیف می کند
و انسانیت را در انسان رشد
و اعتلا می دهد یا انسان را به یک حیوان درنده تبدیل می کند...اگر این افراد متدین نبودند
و به نام دین این کار را نکرده بودند،لازم نبود ما به عنوان یک مسلمان،پاسخی بدهیم.تعدادی انسان شقی
و ظالم که قساوت قلب
و بیرحمی دارند،جنایاتی را مرتکب شدند،افراد بیرحم دیندار یا دیندار بیرحم،این ترکیب هاست که مشکل زاست.این تناقض نیست؟چطور ممکن است..."
yon.ir/cVpFO#قیام_امام_حسین #انجمن_اسلامی_رویش_دانشجویان_علم_و_صنعت@rouyesh_iust