Perspective | پرسپکتیو

#Alfred_Hitchcock
Канал
Искусство и дизайн
Музыка
Фильмы
Книги
Персидский
Логотип телеграм канала Perspective | پرسپکتیو
@Perspective_7Продвигать
225
подписчиков
243
фото
80
видео
162
ссылки
• پرسپکتیو‌؛ روزنه‌ای در آیینـهٔ هنر • هنر ؛ اشتراک ناگفته و نامکشوف همه انسانهاست. Admin: @Arya_bagheryy | موسیقی | معماری | نقاشی | ادبیات | نمایش | سیـنما
● آلفرد هیچکاک و سینمای برگمان


«اینگرید برگمن» ستاره چند فیلم مشهور از «آلفرد هیچکاک»، بعد از بازی در «سونات پاییزی»، بازی در موطنش در جوار یکی از فیلمسازان زادگاه خویش، از هیچکاک دعوت کرد که در جلسه‌ای خصوصی به تماشای فیلم بنشیند. سالن تاریک شد و فیلم بر روی پرده نقره‌ای به نمایش در آمد. از همان اوایل فیلم، در هیچکاک آثار بی‌قراری هویدا شد و این حالت مرتب اوج می‌گرفت. تا اینکه فیلم به فصل پرالتهاب مشهوری رسید که در آن مادر «اینگرید برگمن» و دخترش «لیو اولمان» در برخورد عاطفیِ شدیدی روبرو می‌شوند و سر هم داد می‌کشند و می‌خواهند همدیگر را از فرط استیصال تکه‌پاره کنند. اینجا بود که دیگر هیچکاک تاب نیاورد و از جا برخاست، و به طرف در خروجی رفت. ولی قبل از خروج درنگی کرد و برگشت و گفت « من رفتم سینما ! ».

منظور آلفرد هیچکاک از «سینما»، با لفظ رایج «movies» همان سینمای عامیانه - نه مفهومی و فلسفی - بود که به اصطلاح مصرفیِ روزمره‌اش، بینندۀ عادی سینما برای تفنن به سویش می‌رفت. نکته اینجاست که سینمای برگمان، هرچند که هيچگاه سینمای مطلوب هیچکاک نبود ولی او با جملۀ ظریف و دوپهلویِ « این فیلم (سونات پاییزی) را برتر از بقیه دانستن، کمی ناجوانمردانه است. بهتر آن است که خود فیلم را ببینیم. هیچ شرح و توصیفی رساتر و گویاتر از خود فیلم نیست. » موضعِ خودرا به سینمای برگمان و به سونات، در لفافه اعلام کرد.


▪️منبع:
در مصاحـبه‌ با «دیویـد فریـمن»،
مجله Première، شماره صدم، ۱۹۹۱

𝑨𝒖𝒕𝒖𝒎𝒏 𝑺𝒐𝒏𝒂𝒕𝒂 (𝟏𝟗𝟕𝟖)
𝑫𝒊𝒓: 𝑰𝒏𝒈𝒎𝒂𝒓 𝑩𝒆𝒓𝒈𝒎𝒂𝒏


👤| #Alfred_Hitchcock
👤| #Ingmar_Bergman
🌀| @Perspective_7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آلفرد هیچکاک:


« اوایل این فقط یک بازی بود امّا بعـدتر
مجبور شدم آن بازی را ادامه دهم. »


▪️هیچـکاک؛ از «مـستاجـر» تا «جـنـون»

▪️︎ ویدئویی از حضورهای کوتاه هیچکاک در آثارش
حضوری که به مرور بدل به شمایل و امضایی از آثار او شد.



👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @Perspective_7
▪️نظر فیلمسازان و منتقدین سینما درباره « آلفرد هیچکاک »
🎊 به مناسبت زادروز استاد تعلیق، مظهر سینما


👤| اینگمار برگمان:

💬 « هیچکاک آدمی دوست داشتنی نیست، بدجنس، خودپسند و در عین حال بسیار باهوش است... او سینماگر فوق العاده ای است، زیرا توانست تجربیات زیادی را در قلب صنعتی کاملاً تجاری کسب کند، و این خیلی مشکل بود. اگر شما فیلم جنون را _این فیلم عجیب که من خیلی آن را تحسین می‌کنم ببینید، باورکردنی نیست... این مرد مال‌پرست، با سرمایه‌ی خودش آن را ساخته باشد. با گروهی کوچک، و چنین منطق، دقت و وسواس در امر کیفیت سینماتوگرافی، این فیلم را تحسین می‌کنم. »


👤| مارتین اسکورسیزی:

💬 « هیچکاک در عین حال که همواره در تلاش خلق ارتباطی بین فاصله‌ی دوربین با عواطفی بود که از سوی کاراکترهای فیلم هایش تجربه می‌شد، هرگز به ایجاد جلوه‌های تصویری همت نمی‌گذاشت؛ جلوه‌ هایی که در عرصه‌ی واقعیت عاطفی فیلم فاقد زمینه باشند. از سوی دیگر، هم او از معدود کارگردان‌هایی است که اگر درصدد انجام کاری برمی‌آید، آن را با شهامت و تهور کامل به انجام می‌رساند. فکرش را بکنید فضای واقعی یک هتل به تدریج محو شده و جای خود را به «کمال مطلوب» گذشته در شکل اصطبل دهد. فقط یک هنرمند حقیقتاً با شآن و منزلت هیچکاک دست به چنین کاری می‌زند. »


👤| آرتور هیلر:

💬 « من تقریباً قصد دارم این را بگویم که لحظه‌ی محبوبم حضور بصری خود هیچکاک در آگهی فیلم طناب برای کاهش وزن است. از شوخی گذشته، صحنه های جذاب و جالب فراوانی در فیلم‌های هیچکاک هست، از جمله صحنه‌ی سقوط هواپیمای آمریکایی در فیلم خبرنگارخارجی است »


👤| ژیل دلوز:

💬 « هیچکاک تصویر ذهنی را وارد سینما می‌کند. منظور این است که او خودِ رابطه را موضوع تصویر می‌سازد و این رابطه صرفا به ادراک-تصویرها و کنش-تصویرها و عاطفه-تصویرها افزوده نمی‌شود بلکه این تصویرها را در قاب می‌گذارد و دگرگون می‌سازد. »


👤| ژان لوک گدار:


💬 « به اعتقاد من هیچکاک واقعا برای ۵ سال ارباب دنیا بود، بیش از هیتلر و ناپلئون و بیش از هر کس دیگری مهار مردم را در دست داشت. او یک شاعر بود، شاعری که برای دنیا شعر می‌گفت. یک شاعر نفرین شده‌ی محبوب! »


👤| دیوید فینچر :

💬 « بچه بودم و «پنجره عقبی» را با پدرم تماشا می‌کردم. ریموند نصف شب با چمدانی در خیابان راه می‌رود. نُه سالم بود و گفتم: «ریموند زن را کشت و جسدش را در چمدان گذاشت.» وقتی یادم می‌آید با خودم فکر می‌کنم آن ایده از کجا به کله‌ام رسید؟ همین سینماست. سینما همینی است که شما ایده‌ای را در ذهن تماشاگر فرو می‌کنی. یا هم‌زمان ایده را در فکر ۷۰۰ نفر قرار بدهی. هیچکاک مظهر سینماست. »


👤| اورسن ولز


💬 «هیچکاک یک کارگردان فوق‌العاده است. من آثار هیچکاک را مانند یخ، سرد می‌دانم... فیلم‌های او مملو از ابتکار است. سرشار از چیزهایی که دانشجویان سینما را مسحور می‌کند؛ آکنده از چیزهایی جادویی و تعلیق. من به هیچ یک از شخصیت‌های آثار آلفرد هیچکاک اعتقاد ندارم. فیلم‌های دوره جوانی او را در انگلیس بسیار تحسین می‌کردم... هیچکاک کم شور بود. اما بی‌شک یک ساحر بود... می‌دانم که برای بیش‌تر مردم او یک خداست. اما فکر نمی‌کنم تا بیست یا بیست و پنج سال دیگر او خدا بماند... از یادها می‌رود... تصور می‌کنم که ناپدید شود... و اگر من به او حمله می‌کنم، به این دلیل است که او مرده است... هیچکاک بیچاره! او نیز فیلم‌هایم را دوست نداشت. این مسئله دو طرفه بود. او جایی گفته بود که من همه چیزم را از او دزدیده بودم. »


👤| تئو آنجلوپولوس:

💬 « من همه فیلم‌های هیچکاک را دیده‌ام و از تک‌ تک آنها لذت برده‌ام. فکر می‌کنم انتخاب صحنه‌ای و برتری دادن آن به سایر صحنه‌ها کار منصفانه‌ای نباشد. اگرچه شاید «بدنام» بهترین فیلم او نباشد، اما من در برابر آن احساس ضعف دارم؛ شاید به خاطر چهره اینگرید برگمن. »


👤| میلوش فورمن :

💬 « هربار که در فیلم سرگیجه جیمز استیوارت را می‌بینم که در حال بالا رفتن از پله‌ها به جانب ناقوس برج است، قلب من از جا کنده شده و به شدت شروع به تپیدن می‌کند، از فرط نبوغ هیچکاک در کارگردانی و فهم سینما »


👤‌| هاوارد هاکس:


💬 « من به دیدن آثاری می‌نشینم که من را جلو ببرند. آثار فورد مرا جلو می‌برد آثار هیچکاک نیز مرا جلو می‌برد؛ او در نوع خود یگانه است. هیچکس قادر نیست شبیه فیلم‌های اورا بسازد. همین باعث می‌شود که آثار او مرا جلو ببرند. »


👤| فرانسوا تروفو:

💬 « هیچکاک بدون شک از معدود فیلمسازان جهان است که به محض آن که فیلم شروع شد، می‌توان امضایش را در اثر تشخیص داد. در واقع امروز دیگر کسی نمانده که لازم باشد در مورد هیچکاک متقاعد شود. آنان که در رسیدن به او و شناخت او تعلل کرده‌اند، عقب مانده‌اند. زمان به نفع او کار کرده است. هیچکاک عاقبت پیروز شده است. »



💬| #Quote
👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @Perspective_7
▪️ سلزنیک برای صحنه‌ی کابوس و رؤیای فیلم «طلسم شده» با «آلفرد هیچکاک» مشکل پیدا کرد. چون هیچکاک قصد داشت از «سالوادور دالی» کمک بگیرد. هیچکاک خودش در این باره می‌گوید : «سلزنیک فکر می‌کرد که من فقط دالی را به‌خاطر تبلیغاتِ فیلم می‌خواهم. مانند آنچه در آثار دهه‌ی ۱۹۲۰ با لوییس بونوئل: «سگ آندلسی» و «عصر طلایی» ، طراحی کرده بود». همان طور که سلز‌نیک گفته بود و هیچکاک هم قبول داشت، کار آن صحنه بسیار طول کشید و به صورت پیچیده و بغرنجی درآمد. سرانجام از صحنه‌ی بیست دقیقه‌ای کابوس و رؤیای فیلم، فقط یک یا دو دقیقه‌اش در فیلم آمد و این صحنه در نبود هیچکاک توسط «ویلیام کامرون منزيس» تنظیم و کار شد، اما اسم او در تیتراژ فیلم نیامد. بعدها که فیلم توفیق یافت، هیچکاک امتیاز آن را به پای خود گذاشت.


📚¦ پاره‌ای از کتاب «هـ همانند هیچکاک»
✍️¦ نویسنده: پرویز نوری

🎥 | #History_of_Cinema
👤¦ #Alfred_Hitchcock
🌀¦ @Perspective_7
▪️درباره شمال از شمال‌غربی


ارنست لمان، فیلم‌نامه‌نویس، در اوایل ۱۹۵۸ داستانی را با چندین صحنه تعقیب، به نام «از نفس‌ افتاده»، پس از مدت‌ها کار در جلسه‌های مختلف آماده کرد. داستان از همان شروع با «کری گرانت» در نقش اول نوشته شده بود، در حالیکه موقعیت حساس ایفای نقش و انتخاب بازیگر پیش آمده بود، جیمز استوارت از هیچکاک خواسته بود دربارۀ فیلمنامه نظر بدهد و خودش نیز گفته بود از شوق بازی در این فیلم هیچ پیشنهاد دیگری را نخواهد پذیرفت. هیچکاک بعدها گفت: نمی‌خواستم مستقیماً به جیمز بگویم ما گرانت را در نظر داریم؛ بنابراین گفتم ما هنوز روی کاغذ چیزی نداریم. بعد از یک روز زنگ زد و گفت کلمبیا نمی‌تواند به من اجازه دهد، چون قرار است با «کیم نوواک» در فیلم «زنگ کتاب و شمع» (در ایران: گربۀ جادوگر) بازی کنم. من البته آسوده خاطر شدم و خیلی ساده گفتم: «خُب... جیمی، حیف شد ما تو را از دست دادیم. فکر می‌کنم باید دنبال کس دیگری بگردیم. » و آنجا بود که با گرانت شمال از شمال‌غربی رقم خورد.

🎥¦ #History_of_Cinema
👤¦ #Alfred_Hitchcock
🌀¦ @Perspective_7
آلفرد هیچکاک :


« حدس می‌زدم زمانی‌که یک کارگردان را منتقدان جواب می‌کنند، و یا موقعی که کارگردانی می‌بینند که کارش را خیلی سبُک گرفته‌اند، یگانه چاره‌اش این است که خود را به سطح عامه مردم بشناساند. البته اگر فیلم‌ساز صرفاً به فروش گیشه سینما فکر کند، کارش ناچار پیش پا افتاده خواهد شد. و این هم خوب نیست به نظر من منتقدان اغلب در ایجاد این طرز تلقی مقصرند. در اصل آنها هستند که فیلمساز را به ساختن فیلم‌های به اصطلاح عوامانه و مردم‌پسند سوق می‌دهند؛ چون کارگردان در این صورت همیشه می‌تواند به خودش بگوید منتقدان هرچه می‌خواهند بگویند، فیلم‌های من پول در می‌آورد. در هالیوود اصطلاح معروفی وجود دارد: «انتقاد فیلم را نمی‌شود به بانک سپرد». بعضی از نشریات عمداً منتقدانی را انتخاب می‌کنند که علاقه‌ای به فیلم و سینما ندارند...ولی با یک جور بزرگ‌منشی و بنده‌نوازیِ خاص، راجع به فیلم‌ها مطلب می‌نویسند که خواننده خوشش بیاید. آمریکایی‌ها وقتی که چیزی خوب نیست، به اصطلاح خود می‌گویند «به درد پرنده‌ها می‌خورد» در نتیجه موقعی که فیلم‌ پرندگان درآمد خوب می‌دانستم منتظر چه چیزی باشم »


👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @Perspective_7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلفـرد هیـچکاک:

« وقتی گریس کلی باشید، حتی خرابی‎های شما هم فوق العاده است »

🎊 به مناسبت زادروز «گـریس کِـلی» - ملکۀ موناکو

👤| #Grace_Kelly
👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @Perspective_7
🖼 - «کیم نواک» و «جیمز استوارت» کنار «آلفرد هیچکاک» در پشت صحنه فیلم «سرگیجه»

Kim Novak & James Stewart by Alfred Hitchcock in behind the scene Of Vertigo (1962)

👤| #Alfred_Hitchcock
🎬| #Behind_The_Scene
🌀| @Perspective_7
آلـفـرد هـیـچـکاک :

« اقتباس، امری بسيار مشکل است. بستگی دارد که ما در چه‌ جهت می‌روی. ممکن است مشغول ساختن يك داستان جنایی-روانشناسی يا يك تعقيب باشی. من در انواع بسیار گوناگونی فیلم می‌سازم. صادقانه بگویم، چیز خاصی برایم رجحان ندارد. «محتوا» اصلا برایم جالب نیست. برایم مهم نیست فیلم درباره چیست. آنچه برایم اهمیت دارد این است که چگونه این مصالح را به کار گیرم که در تماشاگر نوعی «حس» بیافرینم. می‌بینم بسیاری از افراد به «محتوا» بیشتر توجه دارند. مثل این می‌ماند که بخواهی طبیعت بی‌جانی از چند سیب در بشقابی نقاشی کنی، و نگران باشی که سیب‌ها ترشند یا شیرین. مهم نیست. برای من که اهمیتی ندارد. ولی البته بسیاری از فیلم‌ها به محتوای‌شان است که زنده‌اند. »

⚰️¦ به بهانه سالمرگ «آلفرد هیچکاک» در [٢٩. آوریل]

👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @Perspective_7
▪️آثار مـورد علاقه آلـفـرد هیـچکاک

🎬¦ 𝑻𝒉𝒆 𝑨𝒗𝒆𝒏𝒈𝒊𝒏𝒈 𝑪𝒐𝒏𝒔𝒄𝒊𝒆𝒏𝒄𝒆 (𝟏𝟗𝟏𝟒)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑫. 𝑾. 𝑮𝒓𝒊𝒇𝒇𝒊𝒕𝒉

🎬¦ 𝑭𝒐𝒓𝒃𝒊𝒅𝒅𝒆𝒏 𝑭𝒓𝒖𝒊𝒕 (𝟏𝟗𝟐𝟏)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑪𝒆𝒄𝒊𝒍 𝑩. 𝑫𝒆𝑴𝒊𝒍𝒍𝒆

🎬¦ 𝑫𝒆𝒔𝒕𝒊𝒏𝒚 (𝟏𝟗𝟐𝟏)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑭𝒓𝒊𝒕𝒛 𝑳𝒂𝒏𝒈

🎬¦ 𝑻𝒉𝒆 𝑳𝒂𝒔𝒕 𝑳𝒂𝒖𝒈𝒉 (𝟏𝟗𝟐𝟒)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑭. 𝑾. 𝑴𝒖𝒓𝒏𝒂𝒖

🎬¦ 𝑼𝒏 𝑪𝒉𝒊𝒆𝒏 𝑨𝒏𝒅𝒂𝒍𝒐𝒖 (𝟏𝟗𝟐𝟗)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑳𝒖𝒊𝒔 𝑩𝒖ñ𝒖𝒆𝒍

🎬¦ 𝑩𝒊𝒄𝒚𝒄𝒍𝒆 𝑻𝒉𝒊𝒆𝒗𝒆𝒔 (𝟏𝟗𝟒𝟖)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑽𝒊𝒕𝒕𝒐𝒓𝒊𝒐 𝑫𝒆 𝑺𝒊𝒄𝒂

🎬¦ 𝑳𝒆𝒔 𝑫𝒊𝒂𝒃𝒐𝒍𝒊𝒒𝒖𝒆𝒔 (𝟏𝟗𝟓𝟓)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑯𝒆𝒏𝒓𝒊-𝑮𝒆𝒐𝒓𝒈𝒆𝒔 𝑪𝒍𝒐𝒖𝒛𝒐𝒕

🎬¦ 𝑷𝒆𝒆𝒑𝒊𝒏𝒈 𝑻𝒐𝒎 (𝟏𝟗𝟔𝟎)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑴𝒊𝒄𝒉𝒂𝒆𝒍 𝑷𝒐𝒘𝒆𝒍𝒍

🎬¦ 𝑩𝒍𝒐𝒘-𝒖𝒑 (𝟏𝟗𝟔𝟔)
👤¦ 𝑫𝒊𝒓: 𝑴𝒊𝒄𝒉𝒆𝒍𝒂𝒏𝒈𝒆𝒍𝒐 𝑨𝒏𝒕𝒐𝒏𝒊𝒐𝒏𝒊

📊¦ #Top10
👤¦ #Alfred_Hitchcock
🌀¦ @perspective_7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️ «آلفرد جوزف هیچکاک»، فیلم‌ساز صاحب‌سبک و مؤلف انگلیسی‌ تبار که به وی لقب «استاد تعلیق» را دادند؛ از ماهیت و کارکرد «دیالوگ» در سینمای صامت و ناطق می‌گوید.

🎊‌| به مناسبت زادروز «آلفرد هیچکاک» در ١٣ آگوست

🎤| #Interview
👤| #Alfred_Hitchcock
🌀| @perspective_7
▪️آلفرد هیچکاک و نحوۀ یافتن عنوان آخرین فیلمش

در نیمهٔ ماه ژوئيه هنوز عنوان مناسبی برای فیلم انتخاب نشده بود. در اواخر ماه بود، چند روز قبل از فیلم‌برداریِ آخرین صحنه، که کسی از بخش تبلیغات یونیورسال عنوان جدیدی برای فیلم پیشنهاد داد که ابهام جالبی در آن به چشم می‌خورد. فیلم دربارهٔ نقشه و ترفندی خانوادگی، ارثیهٔ گمشده، ربایندگان، دزدان جواهر و یک گور خالی است. بنابراین هیچکاک موافقت کرد که عنوان فیلم «توطئهٔ فامیلی» باشد. البته یک مشکل بزرگ دیگر ظاهر شدن لحظه‌ایِ کارگردان در فیلم بود. او در آن تابستان ظاهرِ وحشتناکی داشت. به خاطر داروی کورتیزونی که می‌زد، باد کرده بود. صورتش پف داشت و رنگ پریده بود. در چشمانش درد موج می‌زد و کاملا گیج و منگ شده بود. همان زمان گفت: «میل ندارم این طوری برای لحظه‌ای کوتاه در فیلم ظاهر شوم. از این فکر متنفرم. هر بار آزمایش سختی است. اما هر طور شده مجبورم این کار را بکنم. تصور میکنم یک جور خرافه شده است.»

عاقبت هم به شکل یک سایه‌، پشت شیشهٔ درِ دفتر ثبت تولد و مرگ برای یک لحظه‌ای کوتاه ظاهر شد. بااین‌حال فیلم‌بردار فیلم، «ليونارد سات»، که بیش از بیست سال فعالیت کرده بود‌؛ درباب هیچکاک آن‌موقع گفته بود: «او هنوز هم استاد تکنیک بود. مهم نبود تا چه حد خسته است. کارگردانی با چنین تمرین‌های تکنیکی که با حس هنری‌اش پیوند داشته باشد، خیلی نادر است. او تمامی لنزها را می‌شناخت و همهٔ نورها را. می‌پرسید چه لنزی روی دوربین است؟ و بعد نگاهی به صحنه می‌انداخت و می‌دانست چه چیزی روی پرده ظاهر می‌شود. هیچ‌وقت اشتباه نمی کرد... و هیچ وقت هم دوربین را بیهوده و بی‌دلیل حرکت نمی‌داد. وقتی می‌خواست تماشاگر را تکان دهد، دوربین را حرکت می‌داد؛ آن هم نه لزوما بازیگران را. هنوز هم نمی‌توان کسی مثل او را یافت! »

📚¦ پاره‌ای از کتاب «هـ همانند هیچکاک»
✍️¦ نویسنده: پرویز نوری

👤¦ #Alfred_Hitchcock
🌀¦ @Perspective_7
▪️ در طول زمان پیش‌تولید، هیچکاک فقط با مشاوران مالی ملاقات داشت و با آن‌ها درباره قراردادش با مترو گلدوین مایر مذاکره می‌کرد. قرار بر این شد که هیچکاک ۲۵۰ هزار دلار دستمزد بگیرد و ده درصد از منافع را تا حد هشت میلیون دریافت کند، و مالیاتی هم از این بابت نپردازد. نحوه پرداخت هم به این شکل باشد که ۷۵ هزار دلار طی فیلم‌برداری به او داده شود، و ۷۵ هزار دلار در پانزدهم ژانویه ۱۹۵۹ و پنجاه هزار دلار هم سالانه تا ۱۹۶۱ ... و همین طور ده درصد منافع هم در بیست سال آینده که در مجموع مبلغی حدود بیست میلیون دلار می‌شد. قرارداد کری گرانت هم هیچ بد نبود. باید ۴۵۰ هزار دلار به او پرداخت می شد. به اضافه درصدی مانند آنچه هیچکاک می‌گرفت به اضافه روزی پنج هزار دلار که شروع آن، هفت هفته پس از عقد قرارداد بود تا زمانی که فیلم‌برداری به پایان برسد که به هر حال درآمد گرانت به رقمی نجومی می‌رسید.


📚¦ پاره‌ای از کتاب «هـ همانند هیچکاک»
¦ نویسنده: پرویز نوری

🎥¦ #History_of_Cinema
👤¦ #Alfred_Hitchcock
🌀¦ @Perspective_7