در چند مورد اخیر دستگاه تبلیغات رژیم عملیاتهای بسیار موفقی در شبکههای اجتماعی داشته که نشان میدهد هنوز توان زیادی در زمینهی انحراف افکار عمومی دارد.
سادهلوحی عمومی هم تا حدودی به کمک ج.ا میآید و باعث به حاشیه بردن مسائل اصلی (که ج.ا از آنها ضربه میخورد) و پررنگ شدن نامسئلهها (خنثی یا مفید برای ج.ا) میشود.
خوراک و مواد اولیه این عملیاتهای روانی هم لزوما توسط خود ج.ا تولید نمیشوند و موفقترینشان حاصل موجسواری بر روی احساسات مخاطبان بوده.
برای مثال: حادثه کرمان و ابعاد پیچیدهاش تبدیل به نمایش "تسلیت" گفتن یا نگفتن شد تا جایی که اگر کسی حرف حسابی هم داشت شنیده نمیشد. اخیرا هم تلاش کردند قتل
#محمد_قبادلو رو به شکل بسیار مبتذلی به حاشیه ببرند. موارد بسیار دیگری هم هست که بعد از هر اتفاق بزرگ، ظهور میکنند.
فهم این الگوها سخت نیست اما معمولا احساسات افراد باعث عدم درک چنین پدیدههای سادهای میشود تا جایی که حتی مخالفین ج.ا همچون ابزاری در دستش عمل کرده و خود عامل بیجیره و مواجب نظام میشوند.
اما راهکار چیست؟ برای افرادی که هیچوقت از خود و مسیرشان سوالی نمیپرسند؛ راهکاری نیست و تا ابد در این چرخه باقی میمانند. برای افرادی که احساسات مسیر بینایی آنها را سد میکند هم راهی نیست.
ولی برای افرادی که واقعا بدنبال ایجاد تغییر هستند راه مشخص است (و اساسا درگیر این مشکلات نیستند که نیاز به راهکاری داشته باشند). افراد مصمم توجهی به حاشیهها ندارند، با هوش و زیرک هستند، کنشگر هستند (در مقابل واکشنگر). انقلابها از به هم پیوستن این افراد مصمم شکل میگیرند.
با این حال بدانید اگر موضوع یا شخصی وجود داشته باشه که همیشه نسبت به آن واکنش احساسی شدید نشون بدید، کنترل کردنتون خیلی ساده میشه.
چرا هرکس، هرجا هر حرف پرتی بزنه واکنش نشون میدید؟ باید برنامهها و کمپینهای خودتون رو راه بندازید و پروموتش کنید. نه اینکه درگیر این جنجالهای هدفمند باشید.
باید Proactive(کنشگر) بود نه Reactive(واکنشگر)؛ اگر دومی باشید، سرنوشت رو اونی تعیین میکنه که بهش واکنش نشون میدید!
دو فاجعه اخیر «انفجارهای کرمان» و «قتل حکومتی
محمد قبادلو» نشون داد، عزیزان براحتی وارد بازی کثیفِ مهرههای جدیدِ پروپاگاندا میشن و نامسئلهها رو پررنگ میکنند.
@PN_KFP