رفاقتیست میان من و شکیبایی
چنان که با تو عجین گشتهاست شیدایی
تو عاشقی و گواهش همین غزلهاییست
که در صراحتشان نیست بیم رسوایی
فروغ عشق تو شد رشک لیلی عربی
حسد برد به جنون تو قیس صحرایی
پر است دیدهاش از روی دلفریب ولی
ز حسن طبع تو آیینه شد تماشایی
ز سنگریزهی دشنام این و طعنهی آن
چه باک؟ چون دل آرام توست دریایی
خوشا که مامن عشاق مست، خانه توست
در این جهان سراسر شب هیولایی
همین که نام مرا میهمان شعر تو کرد
رواست چون تو زنم مرحبا به
تنهاییغبار شعر تو را می کشم به دیده خویش
که مفتخر کند این چشم را به بینایی
مرا ببخش که در شان مهربانی تو
نبود در قلمم بیش از این توانایی
برایم آن غزل ناب را دوباره بخوان
بخوان مگر گره از بغض من تو بگشایی
پاسخ برادرانهی
#سجاد_رشیدی_پور به اخوانیهی
#تنهایی که برای من جز شوق و شرم و شیدایی نیست.
#شعر_خوب_بخوانیم و
با دوست خوب بمانیم
❤️