🔴 اصطلاحا میگویند برادرکشی
متن از گروه نویسندگان
#سرخطصبح دیروز ۱ تیر ماە ۱۴۰۲ میان دو شاخە کوملە، سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان ایران و همچنین سازمان زحمتکشان کردستان درگیری مسلحانەای اتفاق افتاد کە بە کشتە شدن دو تن از پیشمرگەهای سازمان زحمتکشان و زخمی شدن چند تن دیگر در اردوگاە این احزاب در زرگویز منتهی شد.
با حمله آمریکا به افغانستان و سپس عراق میان بخشی از نیروهای چپ و مارکسیست، مائوئیست و ... این تصور ایجاد شد کە این تهاجمات پروندە چپگرایی در خاورمیانە را برای همیشە خواهد بست و در نتیجە با چرخش بە سمت ناسیونالیسم و توهم انطباق با وضعیت جدید، عملا هم بە بحران ایدئولوژیک بریدن از نبرد طبقاتی دامن زدند و هم زمینە استحالە در گفتمانهای رقیب مانند ملیگرایی و لیبرالیسم ملی را فراهم کردند.
این دو سازمان، ابتدا با انشعاب از شاخە کردستانی حزب کمونیست ایران کوملە، سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان ایران را تاسیس کردند اما در ادامە همین سازمان هم چندپارە شد و سازمان زحمتکشان کردستان ایران از آن منشعب شد.
رهبری این دو سازمان بر عهدە «عبداللە مهتدی»، دبیر کل سازمان شورشگر زحمتکشان کردستان و پسر عمویش «عمر ایلخانیزاده» دبیرکل سازمان زحمتکشان کردستان است. از اسامی این سازمانها میزان اختلاف ایدئولوژیک و سیاسی این دو را میتوان فهمید کە در واقع علت انشعاب نە مسئلەای فکری یا سیاسی بلکە بیشتر مسئلە بر سر قدرت است.
اعضای این دو سازمان در طول سالهای گذشتە چند باری با هم درگیر شدەاند اما تلاش برای اتحاد مجدد هم بودە، خصوصا با اوجگیری قیام ژینا، همگرایی میان این احزاب هم سرعت بیشتری گرفت و حتی بە اتحاد مجدد هم رسیدند، اما با پیوستن عبداللە مهتدی بە پیمان جرج تاون، فعالان کرد این اقدام را نوعی انتحار سیاسی تعبیر کردند و انتقادات علیە وی بالا گرفت و بە درون حزب مطلوب وی هم رسید و در نهایت این اختلافات و انتقادات دوبارە این دو سازمان را در آستانە انشعاب قرار داد. در همین راستا روز چهارشنبە ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ سازمان زحمتکشان کردستان با انتشار بیانیەای همگرایی با عبداللە مهتدی و حزب او را شکست خوردە توصیف کرد و اعلام کرد کە از این بە بعد در زیر نام سازمان زحمتکشان کردستان بە فعالیتهای خود ادامە میدهند.
در پی این اطلاعیە از دو روز پیش دفتر مرکزی این سازمان توسط نیروهای سازمان شورشگران زحمتکشان (عبداللە مهتدی) محاصرە شدە بود در نهایت دیروز این محاصرە بە جنگ و کشتە شدن دو تن از پیشمرگهای سازمان زحمتکشان کردستان (عمر ایلخانیزاده) بە نامهای
#سامان_ابراهیمی و
#هیوا_صادقی انجامید.
همزمان شادی و خوشحالی سلطنتطلبان و حامیان رضا پهلوی دست در دست ارتش سایبری جمهوری اسلامی و ارگانهای امنیتی حکومت از این اتفاق هرچند میزان پایبندی این نیروها را به افسانههایی چون «فعلا جمهوری اسلامی برود و بعد مردم انتخاب کنند» نشان میدهد، آشکار میکند این نیروها مانند برادران حزباللهیشان از حذف فیزیکی مخالفانشان خوشحال میشوند و اگر امروز دست به حذف نمیزنند به این دلیل است که قدرت ندارند اما در عینحال ناشی از بلاهت تاریخی فاشیسم ایرانی مجتمعشده حول رضا پهلوی هم است.
این نیروها نمیفهمند در صورتی که زمانی به قدرت دست یابند در مقابل مسئلهی ملی و بهطور مشخص مسئلهی کردستان یا باید دست به سرکوب و کشتار بزنند که نتیجهای بهتر از جمهوری اسلامی عاید آنها نخواهد شد یا باید بتوانند در میان ملتهای تحت ستم متحدان خائنی را بیابند که با دادن امتیاز به آنها نیروهای دیگر را سرکوب و منزوی کنند. اتفاقا نه فقط مهتدی که متحد سابق رضا پهلوی در پیمان جرج تاون بوده، بلکه همچنین ایلخانیزاده و گرایش غالب در این دو سازمان و تجربهی نیروهای مشابه در اقلیم کردستان عراق نشان میدهد که همین جریانات هستند که قابلیت سازش با فاشیسم مرکزگرای ایرانی-پهلوی را دارند و در سودای به دست آوردن قدرت به شکل بنیادین با جنبش «ژن ژیان ئازادی» و حق تعیین سرنوشت ملتهای تحت ستم در تضاد قرار میگیرند. حکایت دار و دستهی ابلهان حول پهلوی که حماقت فاشیستی توان تحلیل را از مغزهایشان ربوده است در ارتباط با درگیری داخلی متحدان بالقوه و بالفعل خودشان در کردستان، علاوه بر اینکه میزان دیگریستیزی فاشیستها را نشان میدهد، در ضمن حکایت آن کسی است که بر سر شاخ بن میبرید و البته انتظار داشتن چنین شعوری از چماقداران پهلوی بدون شک انتظار زیادی است.
#رهبر_ما_کارگران_سنگر_ما_خیابانhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN