کودکان کار و خیابان

#صمد_بهرنگی
Канал
Запрещенный контент
Социальные сети
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала کودکان کار و خیابان
@NA_BE_KAR_KOODAKANПродвигать
1,19 тыс.
подписчиков
10 тыс.
фото
6,79 тыс.
видео
8,07 тыс.
ссылок
نه به کار کودکان ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکت تو هستند بچه‌هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟ چرا که عده‌ی قلیلی دلشان می‌خواهد همیشه غاز سرخ شده در شراب سر سفره‌شان باشد.

آیا نباید به کودک بگوییم که بیشتر از نصف مردم جهان گرسنه‌اند و چرا گرسنه شده‌اند و راه برانداختن گرسنگی چیست؟ آیا نباید درک علمی و درستی از تاریخ و تحول و تکامل اجتماعات انسانی به کودک بدهیم؟ چرا باید بچه‌های شسته رفته و بی‌لک و پیس و بی سر و صدا و مطیع تربیت کنیم؟

#صمد_بهرنگی


امروز ۹ شهریور سالروز درگذشت معلم همیشگی کودکان و آموزگار راستین خلق صمد بهرنگی بود.
صمد ،معلم، منتقد اجتماعی، مترجم، داستان‌نویس، و محقق در زمینه‌ی فولکلور آذربایجانی بود.
[طبقه متوسط] مذهب‌شان صورت خاصی دارد. نه مثل مذهبی ها مذهبی هستند که راستی پایبند تمام دستورهای آن باشند (دستورهایی درباره زن، نماز، خمس و...)، نه جرأت آن دارند که یکباره آگاهانه دست از آن بکشند و دید مادی داشته باشند.
یک نوع میانه‌روی از روی محافظه کاری و بی‌عرضگی.

🔺 به خیال‌شان که دین و دنیای نو را سازش داده‌اند. مذهبیِ درست و حسابی نمی‌شوند که بتوانند از مظاهر زندگی نو بهره‌مند شوند و عقب مانده نامیده نشوند.
مادیِ درست و حسابی هم نمی‌توانند بشوند که عقلشان قد نمی‌دهد و از نوآوری گریزانند.

🔻 می‌خواهند خود را وابسته به دو گروه بکنند که اگر زد و یکی نادرست از آب در آمد، بتوانند به دامان دیگری پناه ببرند. رأی مستقل ندارند.
(جهت وزش باد است که بر فکر و رأی آنها فرمان می راند.)


📚 کند و کاو در مسائل تربیتی ایران "ص ۱۱۶"

#صمد_بهرنگی

#انقلاب_زن_زندگی_آزادی





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔺 دیگر وقت آن گذشته است که ادبیاتِ کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقينِ نصایحِ خشک و بی‌ بر و برگرد؛ نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف‌شنوی از بزرگان، سروصدا نکردن در حضور مهمان، سحرخیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به‌رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سياقِ بنگاه های خیریه و مسائلی از این قبیل که نتیجه کلی و نهایی همه‌ی اینها بی‌خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط و زندگی است.

🔺 آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکتِ تو، هستند بچه هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟
چرا که عده‌ی قليلی دلشان می‌خواهد همیشه غاز سرخ کرده در شراب سرِ سفره‌شان باشد


#صمد_بهرنگی

#انقلاب_زن_زندگی_آزادی



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
‍ این را فهمیده‌ام که بیشتر ماهی‌ها، موقع پیری شکایت می‌کنند که زندگیشان را بی‌خودی تلف کرده‌اند.
دائم نفرین و ناله می‌کنند که زندگیشان را بی‌خودی تلف کرده‌اند.
دائم ناله و نفرین می‌کنند و از همه چیز شکایت دارند.
من می‌خواهم بدانم که، راستی راستی، زندگی یعنی اینکه تو یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا اینکه طورِ دیگری هم توی دنیا می‌شود زندگی کرد؟


📚 برشی کوتاه از کتاب ماهی سیاه کوچولو

#صمد_بهرنگی

#انقلاب_زن_زندگی_آزادی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴مردود شدن کلاس اولی‌ها در غیاب آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری

رئیس «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک» در مصاحبه‌ای با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) اعلام کرد براساس آمار منتشرشده نزدیک به ۵۰ هزار کودک کلاس اول، معادل ۳ درصد کل دانش‌آموزان پایه اول در سال گذشته مردود شده‌اند. او گفت که بیشتر کودکان مردود شده، در مناطق دو زبانه ایران ساکن‌اند و یکی از علت‌های رد شدن کودکان در پایه اول دبستان این است که آن‌ها آمادگی لازم برای ورود به کلاس اول را ندارند.
کودکان اتنیک‌های غیرفارسی‌زبان، از جمله کودکان کورد، تورک، عرب، ترکمن و لر، افت تحصیلی بیشتری را تجربه می‌کنند.
بخشی از این موضوع ناشی از #ستم‌های_طبقاتی است که به توزیع نابرابر منابع و #تبعیض_سیستماتیک در دسترسی به امکانات آموزشی با کیفیت برمی‌گردد، اما بخش دیگری از آن حاصل سیاست‌های ادغام اجباری اتنیک‌ها و حذف فرهنگ‌ها و زبان‌ها در راستای پروژه دولت-ملت‌سازی است.
در چنین سیستم آموزشی تبعیض‌آمیزی، کودکان را در برابر زبانی جدید قرار می‌دهند که پیش‌تر فرصت یادگیری آن را نداشته‌اند. در خانه به زبان مادری صحبت می‌شود و در مدرسه و برنامه درسی نیز فرض بر آن است که همه فارسی‌زبان هستند. بنابراین حتی همان زبانی که زبان هویت مطلوب و معیار حکومت است نیز به شیوه مناسب آموزش داده نمی‌شود. این موضوعات را #صمد_بهرنگی دهه‌ها پیش در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران برجسته کرده است.

تا زمانی که حق برخورداری از #آموزش_زبان_مادری و #آموزش_به_زبان_مادری به رسمیت شناخته نمی‌شود، در همچنان بر همان پاشنه‌ی سرکوب و طرد کودکان غیرفارسی‌زبان می‌چرخد.




#حق_آموزش_زبان_مادری
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زنەی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
#جنین_زند_آجویی
#امرأة_حياة_حرية
#زن_زیویش_أزأیي



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
مثلا این را فهمیده ام که بیشتر ماهی ها، موقع پیری شکایت می کنند که زندگیشان را بیخودی تلف کرده اند. دایم ناله و نفرین می کنند و از همه چیز شکایت دارند. من می خواهم بدانم که ، راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا ، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟


📚 برشی از کتاب ماهی سیاه کوچولو

#صمد_بهرنگی

#کارگران_جهان_متحد_شوید




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
همه‌اش که نباید ترسید :
راه که بیفتیم ؛ ترسمان می‌ریزد... !

📚 "ماهی سیاه کوچولو"

#صمد_بهرنگی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔺 دیگر وقت آن گذشته است که ادبیاتِ کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقينِ نصایحِ خشک و بی‌ بر و برگرد؛ نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف‌شنوی از بزرگان، سروصدا نکردن در حضور مهمان، سحرخیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به‌رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سياقِ بنگاه های خیریه و مسائلی از این قبیل که نتیجه کلی و نهایی همه‌ی اینها بی‌خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط و زندگی است.

🔺 آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکتِ تو، هستند بچه هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟
چرا که عده‌ی قليلی دلشان می‌خواهد همیشه غاز سرخ کرده در شراب سرِ سفره‌شان باشد!


📖🖌 قصه های #صمد_بهرنگی
(معلم، اندیشمند و مبارز انقلابی)
(ص۱۳۲)



#صمد_بهرنگی



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
[طبقه متوسط] مذهب‌شان صورت خاصی دارد. نه مثل مذهبی ها مذهبی هستند که راستی پایبند تمام دستورهای آن باشند (دستورهایی درباره زن، نماز، خمس و...)، نه جرأت آن دارند که یکباره آگاهانه دست از آن بکشند و دید مادی داشته باشند.
یک نوع میانه‌روی از روی محافظه کاری و بی‌عرضگی.

🔺 به خیال‌شان که دین و دنیای نو را سازش داده‌اند. مذهبیِ درست و حسابی نمی‌شوند که بتوانند از مظاهر زندگی نو بهره‌مند شوند و عقب مانده نامیده نشوند.
مادیِ درست و حسابی هم نمی‌توانند بشوند که عقلشان قد نمی‌دهد و از نوآوری گریزانند.

🔻 می‌خواهند خود را وابسته به دو گروه بکنند که اگر زد و یکی نادرست از آب در آمد، بتوانند به دامان دیگری پناه ببرند. رأی مستقل ندارند.
(جهت وزش باد است که بر فکر و رأی آنها فرمان می راند.)


📙 کند و کاو در مسائل تربیتی ایران "ص ۱۱۶"
معلم، نویسنده و مبارز انقلابی کمونیست

🌹 #رفیق
#صمد_بهرنگی





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴 "آیا بازخوانی آثار صمد بهرنگی کافی است؟"

چرا باید راه و اندیشه صمد را زیست...

✍️ جعفرابراهیمی، معلم زندانی در بند، ۹ شهریور، سالروز مرگ صمد بهرنگی

در این یادداشت می‌کوشم فراتر از ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی به زمینه‎هایی اشاره نمایم که زیستن بر مدار اندیشه و روش صمد بهرنگی را یک ضرورت تلقی می‌کند.
این رویکرد بر اساس پرسش‎هایی است که در ارتباط با نحوه‎ی مواجهه با صمد شکل می‌گیرد. آیا بازخوانی و واکاوی صمد و اندیشه و روش‌اش کافی است؟ آیا زندگی و آثار صمد موضوع مناسبی برای نمایشگاه عکس و نقاشی و تحقیقات دانشگاهی است یا یک روش مواجهه با جهان پیرامون است؟

اگر چه واکاوی آثار صمد یک ضرورت است اما صرف بازخوانی کافی نیست و باید اندیشه و روش او را زیست. این موضوع را از دو منظر می‎توان مورد ارزیابی قرار داد؛ یکی از این وجوه شرایط عینی جامعه است و دیگری واکنش‎های مخالفان به اندیشه و روش صمد است. بررسی وضعیت اجتماعی نشان از اقبال جامعه به اندیشه‌های برابری‌خواهانه به صورت عام و اندیشه‌های بهرنگی به صورت خاص دارد. بررسی مطالبات جنبش‌های اجتماعی از کارگران و زنان تا دانشجویان و معلمان به ما نشان می‌دهد که عدالت‌خواهی در محور مطالبات این جریانات اجتماعی قرار دارد. عینیت این رویکرد در میان معلمان با مطالبات برابری‌خواهانه‌ای بارز می‌گردد که در طی سه سال اخیر و به کمک شبکه‌های اجتماعی مطرح شده‌اند؛ این مطالبات برابری‌خواهانه اجتماعی در کنار مطالبات معیشتی و رفاهی با تأکید بر آموزش کیفی، برابر و رایگان و نفی ساختار تبعیض‌آمیز نظام آموزشی یک رویکرد هژمونیک در نرخ مطالبات بوده است که ناظر به تغییر در مناسبات اجتماعی به سمت یک ساختار برابر است. به همان اندازه که دولت و مجلس در راستای بنگاهی کردن آموزش و حمایت از بخش خصوصی به آموزش عمومی تعرض نموده‌اند به اشکال مختلف اقشار مختلف جامعه به خصوص معلمان به این سیاست‌های ضد آموزشی واکنش نشان داده و در برابر آن مقاومت کرده‌اند. از این منظر ضرورت بازخوانی و زیست اندیشه‌ی صمد در دل تضادهای امروز بیرون می‌آید و به نظر می‌رسد جایگاه در خور خود را در جامعه بیشتر از قبل بارز خواهد نمود. اما وجه‌ی دیگر از ضرورت و اهمیت بازخوانی و زیست اندیشه‌های صمد در بررسی واکنش مخالفان وی بارز می‌گردد. برای درک این اهمیت کافی است به این مسأله دقت نماییم که چرا و چگونه اندیشه‌ی برابری‌خواهانه به صورت عام و راه صمد به صورت خاص طی همین چند سال اخیر مورد هجمه قرار گرفته است. هر چند طی این ۴۸ سال که از مرگ صمد می‌گذرد؛ صمد در عین محبوبیت و مقبولیت عمومی، همواره مورد هجمه‌ی برخی خواص و جریانات بوده است.

رسانه‌های سرمایه و بازار در قالب فحشنامه و به کمک شومن‌های رسانه‌ی ملی و حامیان و هواداران هنر و ادبیات حامی وضع موجود چهره‌ای که از صمد و همراهاناش در طی دهه‌ی ۴۰ و ۵۹ ارائه می‌کنند چهرهای است که با تروریسم و خشونت تداعی می‌گردد. این وارونه‌سازی حقیقت در سایه‌ی حمایت گسترده‌ی کارتل‌های بزرگ رسانه‌های جهانی مانند بی‌بی‌سی صورت می‌گیرد که در حال تئوریزه کردن و عادی‌سازی ارزش‌های منبعث از نئولیبرالیسم هستند؛ نئولیبرالیسمی که تمام شئون زیست انسانی را در سود و رقابت خلاصه می‌کند تا بیشتر بتواند ۹۹ درصد جامعه را به استثمار بکشد.

برای خواندن متن کامل، به لینک زیر بروید

bit.ly/3TqQEgG

#صمد_بهرنگی
#ژن_ژیان_ئازادی
🔴 "آیا بازخوانی آثار صمد بهرنگی کافی است؟"

چرا باید راه و اندیشه صمد را زیست...

✍️ جعفرابراهیمی، معلم زندانی در بند، ۹ شهریور، سالروز مرگ صمد بهرنگی

در این یادداشت می‌کوشم فراتر از ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی به زمینه‎هایی اشاره نمایم که زیستن بر مدار اندیشه و روش صمد بهرنگی را یک ضرورت تلقی می‌کند.
این رویکرد بر اساس پرسش‎هایی است که در ارتباط با نحوه‎ی مواجهه با صمد شکل می‌گیرد. آیا بازخوانی و واکاوی صمد و اندیشه و روش‌اش کافی است؟ آیا زندگی و آثار صمد موضوع مناسبی برای نمایشگاه عکس و نقاشی و تحقیقات دانشگاهی است یا یک روش مواجهه با جهان پیرامون است؟

اگر چه واکاوی آثار صمد یک ضرورت است اما صرف بازخوانی کافی نیست و باید اندیشه و روش او را زیست. این موضوع را از دو منظر می‎توان مورد ارزیابی قرار داد؛ یکی از این وجوه شرایط عینی جامعه است و دیگری واکنش‎های مخالفان به اندیشه و روش صمد است. بررسی وضعیت اجتماعی نشان از اقبال جامعه به اندیشه‌های برابری‌خواهانه به صورت عام و اندیشه‌های بهرنگی به صورت خاص دارد. بررسی مطالبات جنبش‌های اجتماعی از کارگران و زنان تا دانشجویان و معلمان به ما نشان می‌دهد که عدالت‌خواهی در محور مطالبات این جریانات اجتماعی قرار دارد. عینیت این رویکرد در میان معلمان با مطالبات برابری‌خواهانه‌ای بارز می‌گردد که در طی سه سال اخیر و به کمک شبکه‌های اجتماعی مطرح شده‌اند؛ این مطالبات برابری‌خواهانه اجتماعی در کنار مطالبات معیشتی و رفاهی با تأکید بر آموزش کیفی، برابر و رایگان و نفی ساختار تبعیض‌آمیز نظام آموزشی یک رویکرد هژمونیک در نرخ مطالبات بوده است که ناظر به تغییر در مناسبات اجتماعی به سمت یک ساختار برابر است. به همان اندازه که دولت و مجلس در راستای بنگاهی کردن آموزش و حمایت از بخش خصوصی به آموزش عمومی تعرض نموده‌اند به اشکال مختلف اقشار مختلف جامعه به خصوص معلمان به این سیاست‌های ضد آموزشی واکنش نشان داده و در برابر آن مقاومت کرده‌اند. از این منظر ضرورت بازخوانی و زیست اندیشه‌ی صمد در دل تضادهای امروز بیرون می‌آید و به نظر می‌رسد جایگاه در خور خود را در جامعه بیشتر از قبل بارز خواهد نمود. اما وجه‌ی دیگر از ضرورت و اهمیت بازخوانی و زیست اندیشه‌های صمد در بررسی واکنش مخالفان وی بارز می‌گردد. برای درک این اهمیت کافی است به این مسأله دقت نماییم که چرا و چگونه اندیشه‌ی برابری‌خواهانه به صورت عام و راه صمد به صورت خاص طی همین چند سال اخیر مورد هجمه قرار گرفته است. هر چند طی این ۴۸ سال که از مرگ صمد می‌گذرد؛ صمد در عین محبوبیت و مقبولیت عمومی، همواره مورد هجمه‌ی برخی خواص و جریانات بوده است.

رسانه‌های سرمایه و بازار در قالب فحشنامه و به کمک شومن‌های رسانه‌ی ملی و حامیان و هواداران هنر و ادبیات حامی وضع موجود چهره‌ای که از صمد و همراهاناش در طی دهه‌ی ۴۰ و ۵۹ ارائه می‌کنند چهرهای است که با تروریسم و خشونت تداعی می‌گردد. این وارونه‌سازی حقیقت در سایه‌ی حمایت گسترده‌ی کارتل‌های بزرگ رسانه‌های جهانی مانند بی‌بی‌سی صورت می‌گیرد که در حال تئوریزه کردن و عادی‌سازی ارزش‌های منبعث از نئولیبرالیسم هستند؛ نئولیبرالیسمی که تمام شئون زیست انسانی را در سود و رقابت خلاصه می‌کند تا بیشتر بتواند ۹۹ درصد جامعه را به استثمار بکشد.

برای خواندن متن کامل، به لینک زیر بروید

bit.ly/3TqQEgG

#صمد_بهرنگی
#ژن_ژیان_ئازادی
[طبقه متوسط] مذهب‌شان صورت خاصی دارد. نه مثل مذهبی ها مذهبی هستند که راستی پایبند تمام دستورهای آن باشند (دستورهایی درباره زن، نماز، خمس و...)، نه جرأت آن دارند که یکباره آگاهانه دست از آن بکشند و دید مادی داشته باشند.
یک نوع میانه‌روی از روی محافظه کاری و بی‌عرضگی.

🔺 به خیال‌شان که دین و دنیای نو را سازش داده‌اند. مذهبیِ درست و حسابی نمی‌شوند که بتوانند از مظاهر زندگی نو بهره‌مند شوند و عقب مانده نامیده نشوند.
مادیِ درست و حسابی هم نمی‌توانند بشوند که عقلشان قد نمی‌دهد و از نوآوری گریزانند.

🔻 می‌خواهند خود را وابسته به دو گروه بکنند که اگر زد و یکی نادرست از آب در آمد، بتوانند به دامان دیگری پناه ببرند. رأی مستقل ندارند.
(جهت وزش باد است که بر فکر و رأی آنها فرمان می راند.)


📙 کند و کاو در مسائل تربیتی ایران "ص ۱۱۶"
معلم، نویسنده و مبارز انقلابی کمونیست

🌹#رفیق
#صمد_بهرنگی





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔺تقدیم به جاودانهْ آموزگارِ کبیر 🔻

#رفیق
#صمد_بهرنگی


اگر از اعماقِ پرسش‌ها و ابعادِ خویشتن
بیرون شوم
اگر از حوادث و کلمات و دقایق
عبور کنم
شاید به کومه‌هایِ بوسه و
کتیبه‌هایِ عریانی،
یا به خانه‌ای بر بسترِ نور و صدا برسم
آن‌جا که:
پنجره‌ها و ریشه‌ها
به تبعید نمی‌روند
و هرگز!
از اسارتِ ماهی و کودک در حوضِ نقاشی و شهرِ قصه
خبری نیست
آری... همانْ حوالی
که دهانِ تو
رویشِ تُردِ ساقه‌ها در ضیافتِ خیسِ شبانه‌هاست
و گویی
الیاف و اندامِ پرندگان را
هلهله می‌کِشد

📚 #آدونیس ( علی احمد سعید اِسبر )

#ترجمه_امید_آدینه





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
#صمد_بهرنگی بیر داها گرمی‌نین سئل‌ین ده بوغولمودو.

صمد بهرنگی یک بار دیگر در سیل گئرمی* خفه نشد

* گئرمی یکی از روستاهای آذربایجان است در پی سیل تقریبا یک ماه پیش مردم خیلی آسیب دیدن ولی درخبرها انعکاس پیدا نکرد

#صمد_بهرنگی



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔺 دیگر وقت آن گذشته است که ادبیاتِ کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقينِ نصایحِ خشک و بی‌ بر و برگرد؛ نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف‌شنوی از بزرگان، سروصدا نکردن در حضور مهمان، سحرخیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به‌رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سياقِ بنگاه های خیریه و مسائلی از این قبیل که نتیجه کلی و نهایی همه‌ی اینها بی‌خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط و زندگی است.

🔺 آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکتِ تو، هستند بچه هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟
چرا که عده‌ی قليلی دلشان می‌خواهد همیشه غاز سرخ کرده در شراب سرِ سفره‌شان باشد!


📖🖌 قصه های #صمد_بهرنگی
(معلم، اندیشمند و مبارز انقلابی)
(ص۱۳۲)



#صمد_بهرنگی



https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
همه‌اش که نباید ترسید :
راه که بیفتیم ؛ ترسمان می‌ریزد... !

📚 "ماهی سیاه کوچولو"

#صمد_بهرنگی




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
کودکان کار و خیابان
#صمد_بهرنگی #زن_زندگی_آزادی https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN
🔴۲ تیر زادروز #صمد_بهرنگی

(زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز -- درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷ ارسباران) نویسنده و مترجم

او در خانواده‌ای تهیدست زاده شد و پس از تحصیلات دبیرستان، در سال ۱۳۳۶ از دانشسرای مقدماتی پسران تبریز فارغ‌التحصیل شد.
وی از مهر همان سال آموزگار شد و تا پایان عمرکوتاهش، در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهی‌نامه ادامه داد.
در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت و یک سال بعد داستان تلخون که برگرفته از داستان‌های آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر شد و این روند "بی‌نام" تا ۱۳۴۲ و داستان‌های دیگر ادامه یافت.
بعدها از او مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی» توفیق و ... با امضاهای متعدد و نامهای مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و ... به چاپ رسید.‌
وی ترجمه‌هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به‌فارسی و از فارسی به آذری (از جمله ترجمه شعرهایی از اخوان ثالث، شاملو، فروغ فرخزاد و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع‌آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شده‌است.
او در سال ۱۳۴۱  به‌جرم بیان سخن‌های ناخوشایند در دفتر دبیرستان و بین دبیران، اخراج و به دبستان انتقال یافت.
در سال ۱۳۴۲ کتاب الفبای آذری برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب به پیشنهاد جلال آل‌‌‎احمد برای چاپ به کمیته‌‌‎ پیکار جهانی با بیسوادی فرستاده شد، اما او با تغییراتی که قرار بود آن کمیته در کتاب ایجاد کند با قاطعیت مخالفت کرد و کتاب را پس گرفت.
سال ۱۳۴۳ به‌خاطر چاپ کتاب «پاره پاره» به‌مدت ۶ ماه از کار تعلیق شد و در این سال با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو شد و به‌سر کلاس بازگشت. سال‌های میانی دهه ۴۰ مصادف بود با دستگیری  تعدادی از نزدیکانش که موجب شرکت او در اعتصابات دانشجویی شد.
او در شیوه آموزشی و مضمون قصه‌های خود تلاش می‌کرد روح اعتراض به‌حکومت را در دانش آموزان پرورش دهد.
صمد بهرنگی در ۹ شهریور سال ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شام‌گوالیک غرق شد و پیکرش را ۱۲ شهریور در  چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
جلال آل‌احمد اين مرگ را به ساواك نسبت داد كه بعد آن را شايعه‌سازى دانست. صمد را در گورستان امامیه  تبریز به‌خاک سپردند.
حدود یک ماه قبل از مرگش، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرارگرفت.

#صمد_بهرنگی
#زن_زندگی_آزادی





https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
چنلی بئل، قلعهء محکم زنان و مردانی بود که قانونشان این بود: آن کس که کار می‌کند حق زندگی دارد و آن کس که حاصل کار و زحمت دیگران را صاحب می‌شود و به عیش و عشرت می‌پردازد،باید نابود شود.اگر نان هست ،همه باید بخورند و اگر نیست،همه باید گرسنه بمانند و همه باید بکوشند تا نان بدست آید، اگر آسایش و خوشبختی هست ،برای همه باید باشد و اگر نیست ،برای هیچکس نمی‌تواند باشد.

📚 کورادغلو و کچل حمزه

#صمد_بهرنگی

🌹دوم تیر، زادروز معلم کمونیست و انقلابی، یار و یاور زحمتکشان ،رفیق صمد بهرنگی، گرامی باد🌹


#صمد_بهرنگی


https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهی سیاه کوچولو گفت:«میخواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست.میدانی مادر ، من ماه هاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست و هنوز که هنوز است، نتوانسته ام چیزی سر در بیاورم. از دیشب تا حالا چشم به هم نگذاشته ام و همه اش فکر کرده ام.آخرش هم تصمیم گرفتم خودم بروم آخر جویبار را پیدا کنم.»مادر خندید و گفت:«من هم وقتی بچه بودم، خیلی از این فکرها میکردم. آخر جانم! جویبار که اول و آخر ندارد؛همین است که هست! جویبار همیشه روان است و به هیچ جایی هم نمیرسد.» ماهی سیاه کوچولو گفت:«آخر مادر جان، مگر نه اینست که هر چیزی به آخر میرسد؟ شب به آخر میرسد، روز به آخر میرسد؛هفته، ماه، سال.»مادرش میان حرفش دوید و گفت:«این حرفهای گنده گنده را بگذار کنار، پاشو برویم گردش.حالا موقع گردش است نه این حرف ها!» ماهی سیاه کوچولو گفت:«نه مادر، من دیگر از این گردش ها خسته شده ام،..من میخواهم بدانم که،راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟»

#صمد_بهرنگی

📚 #ماهى_سياه_كوچولو




https://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN
Ещё