📝 طناب دار مردسالاری بر گردن مردان
✍️ پرستو فرخی
🗓 بمناسبت روز جهانی مردان (امسال شعار این روز «رساندن
خودکشی مردان به صفر» و هدف آن جلوگیری از
خودکشی در مردان است.)
🔲مردان بیش از زنان در اثر
خودکشی جان خود را از دست میدهند؛آیا مردسالاری توهم است؟
🔺در این مقاله به پاسخ این سوال میپردازیم و درصدد خواهیم بود با ارائه ادله و نظریات اثبات شده، به تحلیل
خودکشی موفق بیشترمردان نسبت به زنان برمبنای نظریه جنسیت کانل بپردازیم. نتایج این پژوهش نه تنها فرضیه مرگ مردسالاری را تایید نمیکند بلکه برعکس مردسالاری را روح تپنده اجتماعی میداند که بیصدا جان مردان را میگیرد. این تحقیق با طرح مبانی مردانگیپژوهی با سیری در فرهنگ بواسطه اصطلاحات روزمره به نمایندگی از نظم جنسیتی نهادینه شده،
خودکشی مردان را یکی ازپیامدهای مردسالاری بر مردان و ناشی ازآسیب های فقدان برابری جنسیتی میداند.
تابوی اجتماعی سخن گفتن از
خودکشی و انگ و داغ ننگی که متوجه مردانگی هژمونیک است و مرزهای حساس مردسالاری و احتمال ترک برداشتن کلیشههای مردانگی سبب شده تا ناقوس مرگ مردان در کسوت
خودکشی به صدا درآید و تبدیل به اپیدمی خاموش جهانی شود که معمولا کتمان میشود و به همین دلیل برنامه یا بودجه قابل توجه و موثری در پیشگیری از آن اتخاذ نمیشود.
در زیر به تحلیل عوامل اجتماعی موثر در خودکشی مردان با استفاده از هرم جنسیتی کانل با ذکر مثالهایی از اصطلاحات عامیانه و روزمره به منظور درک ملموستر توضیح سازوکار جنسیت در جوامع مردسالار میپردازیم.
⭕بحران بیکاری (بابا نان داد)
تفویض بخش اعظم امتیازات پدرسالاری به مردان و انتقاع از سود سهام مردسالاری(Patriarchal dividend)بر شالوده نانآوری مردان بنیان گذاشته شده که بر تقسیم جنسیتی کار زنانه و مردانه در پی تحمیل روابط جنسیتی تاکید دارد، اگر زنانگی موکد بر زن خانهدار و خانهنشینی زن اصرار دارد، مردانگی هژمونیک بر فاکتور اقتصادی مرد نان آور مصر است. سوزان فالودی در فریب خورده:خیانت به مردان(Faludi 1999)به دنبال بررسی تجربه مردان آمریکائی در پایان سده بیستم از فاجعه بحران معنا یاد میکند که خیانتی در حق مردان مدرن صورت گرفته و نقش نان آوری آنان را تضمین کرده درحالیکه به آنان وعده توخالی داده بود، امروزه بیکاری های روزافزون به دنبال کاهش قدرت نان آوری مردان و تامین زندگی مرفه، دستمزدهای رو به کاهش، بحرانهای اقتصادی، ناامیدی از یافتن شغل ثابت و محرومیت اقتصادی، همچنین اقتضائات شغل مدرن از جمله ساعات کار طولانی و خستهکننده ذهنی جایگاه مردان را نسبت به نقش تعیینکننده نانآوری متزلزل ساخته و آنان را با بحران منافع و وضعیت آنومیک شکاف بین نقش محول و نقش محقق به دنبال تغییرات اجتماعی تضعیف کننده مردانگی سنتی رها کرده است.
حس خود ارزشمندپنداری و خودباوری که نسبت به توقع کارکرد جنسیتی مردانه تعریف میشود، جای خود را به احساس بیکارکردی، زائد بودن، شکست و احساس فشار و غیر مفید بودن و بی میلی نسبت به برقراری رابطه دوستی و انزوای اجتماعی و بیانگیزگی نسبت به آینده داده است.
⭕هیس!! تو مردی، مرد که افسرده نمیشود.
مردان چنین تربیت میشوند که رنج خود را مخفی کنند و یکی از اصول تربیتی مردانگی برای پسران از همان اوان کودکی آموزش خوددار بودن است، آنها قرار است در آینده مردانی متکی به خود و حامی غیر باشند بنابراین استیگماتیزه کردن افسردگی مردان سبب میشود که اجازه بروز ضعف نداشته باشند و در سایه نقش سنگین مردانگی قربانی میشوند که حتی کمتر کسی احتمال می دهد که آنان افسرده یا تحت فشار عصبی واسترس باشند. بار سنگین مخربی که جامعهپذیری مردان بر دوششان گذاشته، سبب شده در برابر درخواست کمک، مراجعه به خدمات مشاورهای و حمایتطلبی جبههگیری کنند. تقریبا دو سوم مردان مبتلا به اختلال سلامت، هرگز دنبال درمان نیستند چون معیارهای مردانگی هژمونیک در یک مرد نشکن، پنهان ساختن آسیب پذیری و نادیده گرفتن مراقبت از خود و مخفی کردن افسردگی را از مردان میطلبد.
⭕ سربازی
ایران جز معدود کشورهایی است که خدمت سربازی را تنها راه بهرهمندی مردان از خدمات اجتماعی تعیین کرده است. سربازی اجباری، به عنوان قرارگاهی برای بازتولید و تقویت مردانگی سمی در خدمت خشونت میلیتاریستی با ماهیت استرسزای خود به
خودکشی آنومیک و خودخواهانه ناشی از افسردگی، تنهایی وخشونت سازمان یافته منجر میشود. به گفته یکی از مشغولین به خدمت سربازی چنین اجباری ترکیبی از تحقیر، توهین، برده داری و فشار روانی است که آمار اعتیاد و
خودکشی را بالا میبرد. در عین حال اهتمامی برای توجه اساسی به این معضل وجود ندارد و مسئولین نظام وظیفه با توسل به مغلطه اختلال روحی روانی سربازان، از توجه به ریشههای ساختاری و اجتماعی
#خودکشی آنان طفره می روند.
#مردانگی#مردان_فمینیسمhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN