زنان بیچهره
در جوامع شرقی، خاورمیانه و بلوچستان، مهم نیست چه چیزی راست است، چه چیزی دروغ، مهم حرف مردم است!
هیچ یک از ما در یک فرهنگ مشابه زندگی نمیکنیم، فرهنگ از شهری به شهر دیگر، خانوادهای به خانواده دیگر و حتی گاهی از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
عقاید و سنتها، پایههایی هستند که ملتها بر آن بنا شدهاند و تاروپود جامعه از آن شکل گرفته است، جامعهای که مبتنی بر خوب و بد است.
هستی ناروئی، زن
بلوچ، که در جمعه خونین زاهدان، کشته شد.
دو هفته بعد از سرکوب معترضان، تنها یک اسم از او میدانیم، نمیدانیم چند سال داشت، چه چیزی را دوست داشت، از چه چیزی بدش میآمد، موسیقی موردعلاقهاش چیست، از هستی هیچ تصویری منتشر نشده است؛ تصویر زن
بلوچ، از ارزشهای فرهنگی مبتنی بر بد تلقی میشود.
چهره و ناموس، همیشه دو عضو جداناشدنی از همدیگر بودهاند، در این جاست که تصویر گم میشود و یا فقط میتوان آن را در جایی یافت که از انظار عمومی خارج شده است، به بهانه ناموس.
نگین محتشمی، مهرناز عمرزهی، سارا
بلوچ، فاطمه
بلوچکاری، عایشه
بلوچ، آرزو رئیسی(شاید لیست ادامه داشتهباشد)،
زنان و دختران شجاع چابهاری که تصمیم گرفتند در سمت درست تاریخ بایستند و در اعتراض به تجاوز به ماهو
بلوچ و همصداشدن با
جنبش زن، زندگی، آزادی راهی خیابان شدند و به اسارت گرفته شدند.
حاکمیت که حضور
زنان در جامعه را برنمیتابد و در مقیاس کوچکتر، جامعهای که تصویر
زنان را گناه میشمرد، در آگهی ترحیم اسمی از آنان برده نمیشود، دختر، مادر و همسر شخص دیگری معرفی میشوند. و در نهایت بر روی سنگقبرشان هم تصویری ندارند!
در اسلاید دوم، نقشی زیبا از نیکا شاکرمی، دیگر قربانی این سیستم زنستیز، توسط هنرمند اروپایی بر سنگفرش خیابان نقش میبندد، در صورتی که ما
زنان بلوچ، اسمهایی بیچهره هستیم!
#مهسا_امینی#زن_زندگی_آزادی#زال_زندمان_آزاتی#جنبش_زنان_بلوچ#بلوچ_زالبولانی_زرمبش#زنان_بی_چهرهhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN