📝 از دلالی محبت تا بخشی از بازار
✍شیلا جفریز
🖍 ترجمهی رسول قنبری
🔺روسپیگری (prostitution) رو به زوال نرفته است. بهرغم برداشتهای دلگرمکنندهی فمینیستها پیش از دههی 1980 (این که روسپیگری نشان و مثالی از انقیاد (subordination) زنان بود و پس از اینکه زنان به برابری دست یابند از بین خواهد رفت)، در پایان قرن بیستم روسپیگری به بخشی نوظهور و بسیار سودآور بازار تبدیل شد. اگر نظری به شیوههای نگرش فمینیستها به روسپیگری طی دو قرن گذشته بهمثابه یکی از مدلهای انقیاد زنان بیندازیم، چنین پیشرفتی حیرتآور خواهد بود (جفریز، 1985a). کیت میلت (Kate Millett) در دههی 1970 نوشت که روسپیگری «مسئلهای کلانالگووار (paradigmatic) و بهنوعی هستهی شرایط فمینیستی» بود که زنان را به «آلت زنانه» تقلیل داد (میلت، 1975، ص 56). فمینیستها در اواخر دهههای 60 و 70 قرن بیستم میپنداشتند که روسپیگری، اثر برجایمانده از جوامع مردسالار سنتی بود و با بهبود وضعیت برابری زنان از بین خواهد رفت. آن گونه که میلت میگفت، روسپیگری «حیاتی فسیلی» و شکلی قدیمی از روابط بردگی بود که هماکنون نیز وجود دارد (همان).
▫️باوجوداین، در اواخر قرن بیستم نیروهای متنوعی گرد هم آمدند تا حیاتی نوین در رگهای این «شیوههای فرهنگی پُرگزند» بدمند. مهمتر از همه، ایدئولوژی و روش اقتصادی نوین زمانهمان، یعنی نولیبرالیسم بود که در آن، رواداری «آزادی جنسی» به همراه ایدئولوژی بازار آزاد ظهور کرد تا روسپیگری را بهمثابه «شغل» قانونی بازنماید و بتواند صنعت ملی و بینالمللی سکس را شکل دهد. این کتاب فرایند صنعتیشدن و جهانیشدن روسپیگری را در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. کتاب خواستار آن است که این بخش روبهرشد بازار را باید به مثابه تجاریسازی (commercialization) انقیاد زنان درک کنیم و پیشنهادهایی را برای چگونگی پس راندن صنعت جهانی سکس ارائه میکند.
🔺روسپیگری در سالهای اخیر صنعتیسازی و جهانیسازی شده است. منظورم از جهانیسازی، روشهایی است که طی آن اشکال سنتی سازماندهی روسپیگری توسط نیروهای اجتماعی و اقتصادی تغییر یافته تا در مقیاسی انبوهتر و متمرکزتر، بههنجار و بخشی از فضای شرکتی جریان اصلی شود. روسپیگری از شکل غیرقانونی، کوچکمقیاس، محلی و بهلحاظ اجتماعی پستِ سوءاستفاده از زنان، به صنعتی بسیار سودآور و قانونی یا دستکم مقبول بینالمللی تبدیل شده است. فاحشهخانههای صنعتیشده در دولتهایی که صنعت بزرگمقیاس روسپیگری را قانونی کردهاند، صدها زن را تحت نظارت و قانونگذاری کارگزاران دولتی به استخدام خود درآوردهاند.
▫️جهانیسازی صنعت سکس بدین معنی است که بازار فروش بدن زنان دیگر محدود به مرزهای ملی نیست. قاچاق، گردشگری جنسی و سفارش پستی عروس، تضمین کرده است که با مهیا شدن امکان خرید زنان کشورهای فقیر برای استفادهی جنسی مردان کشورهای ثروتمند، نابرابری شدید زنان میتواند از مرزهای ملی فراتر رود (بلیائو، 2003).
🔺خریداران ثروتمند از کشورهای غنی یا گردشگران «منفرد»، بهدنبال زنان محلی یا زنان قاچاقشده در مقاصد گردشگری جنسی (بهعنوان بخشی از تورهای سازمانیافته) هستند. بنابراین مردان با برونسپاری انقیاد زنان در کشوری غیر از کشور خود یا نسبت به زنان وارداتی، زیان ناشی از حرکت زنان کشور خود به سمت برابری را جبران میکنند.
🟨 من در اینجا از زبانی استفاده میکنم که توجه مخاطب را به آسیبهایی که روسپیگری برای زنان به همراه دارد جلب میکند. بنابراین واژهی زنان روسپی را بهجای کارگران جنسی به کار میبرم، زیرا دلالت بر این دارد که چیزی پرگزند در قبال زنان اتفاق میافتد و مجرم را نیز مد نظر قرار میدهد. من بهجای اینکه خریداران مرد را خدمتگیرنده بنامم، از لغت «فاحشهباز» (prostitutors) استفاده میکنم که به واژهی اسپانیایی پرکاربرد prostituidor اشاره دارد؛ یعنی مردانی که زنان را به روسپیگری میکشانند، ترکیبی که تحقیرآمیز است و دیگر اینکه در زبان انگلیسی موجود نیست. کسانی را بهعنوان شخص ثالث کسب سود میکنند قوّاد و دلال محبت مینامم، اصطلاحاتی که امروزه شاید قدیمی به نظر بیایند اما بهنوعی تحقیر مشاغلی است که سودشان از درد زنان بهدست میآید. دولتهایی که صنعت روسپیگری را قانونی اعلام کردهاند را «دولت قوّاد» (pimp states) مینامم. همچنین از اصطلاح «قاچاق زنان» برای اشاره به روشهای انتقال زنان به اسارت بردگی (debt bondage) استفاده میکنم.
#روسپیگری #تن_فروشی #بدن_زنhttps://t.center/NA_BE_KAR_KOODAKAN