خونِ دلِ من است که میریزد از کجا؟
آنجا که باز عادت ماهانهی تو است
خون است و باردارِ همین عشقِ بیرقیب
از دل که بیملاحظه ویرانهی تو است
دختر! تنم شکست دلم لخته لخته شد
دور از تنت، در آینه تحلیل میروم
حالا چگونه هفت شب و روزِ جنگ را
بی خندهی تو لمس کنم، کشته میشوم!
هر لحظه بیقرارِ فرار از تنِ منی
هرچند با صدای من آرام میشوی
حتا اگر مرام تو خونریزی است و جنگ
دستی به صورتت بکشم رام میشوی
#مریم_جعفری_آذرمانی#پریود#زن_برای_زنیک کلمه این شعر را ویرایش کردم.
|
@Maryam_Jafari_Azarmani |