کانال شعر مریم جعفری آذرمانی

#مهدی_اخوان_ثالث
Канал
Книги
Искусство и дизайн
Образование
Музыка
Персидский
Логотип телеграм канала کانال شعر مریم جعفری آذرمانی
@Maryam_Jafari_AzarmaniПродвигать
1,11 тыс.
подписчиков
693
фото
192
видео
252
ссылки
آثار چاپ‌شده: هفده کتاب شعر و دو کتاب پژوهشی؛ دکترای زبان و ادبیات فارسی؛ لیسانس مترجمی زبان فرانسه؛ ارتباط با شاعر ⬇️ @maryamjafariazarmani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
ای شیر پیر بسته‌به‌زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد،
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صفّ کارزار نیامد...
#مهدی_اخوان_ثالث

۱۴ اسفند سال‌روز درگذشت #دکتر_محمد_مصدق
یادش گرامی

@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
#اوزان_کم‌کاربرد ۱۲ بخش ۱۳
#مستفعلن_فاعلاتن
یا #مفعول_مفعول_مفعو (= فع‌لن)
#مهدی_شعبانی

چیزی که چندان نپاید
دل‌بستگی را نشاید

امروز این‌یک بمیرد
و آن‌یک ز مادر بزاید

#وقار_شیرازی
(دیوان، ج ۱، قصیدهٔ ۱۳۸، به نقل از «آشنایی با اوزان عروضی»، غلام‌رضا پناهی، نشر پیام، ۱۳۹۶: ج ۲، ۸۹ و فرهنگ عروضی، شمیسا، نشر علم، ۱۳۸۶: ۱۲۴)

دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست؟ از دست دل بر سر من

عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن ناتوان شد
رفتی چو تیر و کمان شد، از بار غم، پیکر من

می‌سوزم از اشتیاقت، در آتشم از فراقت
کانون من سینهٔ من، سودای من آذر من

#صفای_اصفهانی
(دیوان، نشر اقبال، به کوشش احمد سهیلی، ۱۳۶۲: ۴۰۶)

مردی که آن‌سو نشسته‌ست، فرزند او برنگردید
آن دخترک را نگه کن، زن گشت و مادر نگردید

#فتح‌اله_شیبانی
(غزل‌های شاعران امروز، چاپ سنایی، به کوشش مجید شفق، ۱۳۷۷: ۵۲۳، منقول از «آشنایی با اوزان عروضی»، غلام‌رضا پناهی، نشر پیام، ۱۳۹۵، ج ۱، ص ۱۳۳، بخش ۴۴)

می‌آمد از برج ویران، مردی که خاکستری بود
خرد و خراب و خمیده، تمثیل ویران‌تری بود

#حسین_منزوی
(از کهربا و کافور، غزل شمارهٔ ۲۷۱ [از مجموع غزل‌های شاعر]، به نقل از کتاب با سیاوش از آتش، نشر پاژنگ، ۱۳۸۴: ۱۳۷) [محمدعلی بهمنی بر همین وزن شعری تقدیم منزوی کرده‌است: آمد به خوابم دوباره، مردی که خاکستری بود...]

ای عشق ازیادرفته!
گم‌گشته، بربادرفته!

اکنون پس از روزگاران
بعد از خزان‌ها، بهاران

ما بی‌دل و بی‌قراریم
بازیچهٔ روزگاریم

تیر بلا را نشانیم
مرغی خراب‌آشیانیم

بنشین که گویم غم خود
اندوه خود، ماتم خود

#مهدی_اخوان_ثالث
(ارغنون، ۲۵۶، به نقل از «آشنایی با اوزان عروضی»، غلام‌رضا پناهی، نشر پیام، ۱۳۹۶: ج ۲، ۸۹)

ای تکیه‌گاه و پناهِ زیباترین لحظه‌هایِ پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من

#مهدی_اخوان_ثالث
(آخر شاهنامه، نام شعر: غزل ۳، قالب این شعر نیمایی است و شاید منزوی در شعر «ای گیسوان رهای تو از آبشاران رهاتر» بر وزن مفعول مفعول مفعول مفعول مفعول مفعو (= فع‌لن) نظری به وزن سطرهایی از این شعر اخوان داشته‌است).

شلوار تاخورده دارد مردی که یک پا ندارد
خشم است و آتش، نگاهش، یعنی تماشا ندارد

#سیمین_بهبهانی
(مجموعه‌ اشعار، نشر نگاه: ۸۶۸)
[سیمین چندین غزل بر این وزن دارد].

از سینه بیرون میاور، بگذار خنجر بماند
تاوان این روسیاهی با نابرادر بماند

#محمود_سنجری
(شهد اما شوکران، کتابسرای تندیس، به کوشش مهدی مظفری، ۱۳۸۳: ۶۵۴، منقول از «آشنایی با اوزان عروضی»، غلام‌رضا پناهی، نشر پیام، ۱۳۹۵، ج ۱، ص ۱۳۳، بخش ۴۴)

دل‌خسته و سرشکسته، مادر ببین مریمت را
اما به رویت نیاور از دیدن او غمت را

#مریم_جعفری_آذرمانی
(دایره، نشر فصل پنجم، ۱۳۹۳)

#اوزان_کم‌کاربرد ۱۲ بخش ۱۳
#مستفعلن_فاعلاتن
یا #مفعول_مفعول_مفعو (= فع‌لن)
#مهدی_شعبانی

@ghazalshermahdishabani
شاعران! دست‌های من سرد است، وصفی از خوبیِ «بهار» كنيد
چارديوار بی«فروغ»م را، با دو تا شمع، «سايه‌»دار كنيد
كوه، قنديل بسته سنگاسنگ؛ شهر، تا دوردست يخ‌بسته
قطب‌زادم؛  نمی‌شود ديگر  روی موجی مرا سوار كنيد
شاعر: اسم مذكر و... من: زن،  گرچه تنهايم و «اميد»ی نيست
مانده‌ام در ميان «سنگستان»، تا مرا نيز «شهريار» كنيد
«كوچه‌»ام كهنه «خانه‌ام ابری»،  همه‌درهای آسمان بسته 
شعر هر فصل من «زمستان» است  غزلم را «اميد»وار كنيد
برف تا گردنم رسيد و هنوز:  شهر، شعرِ سپيد می‌گريد
بر سر من كلاه بگذاريد،  از تنِ برفی‌ام فرار كنيد

#مریم_جعفری_آذرمانی
کتاب پیانو

پ.ن: ۴ شهریور سالروز درگذشت جاودان‌یاد #مهدی_اخوان_ثالث

@maryam_jafari_azarmani