کانال شعر مریم جعفری آذرمانی

#مریم_جعفری_آذرمانی
Канал
Книги
Искусство и дизайн
Образование
Музыка
Персидский
Логотип телеграм канала کانال شعر مریم جعفری آذرمانی
@Maryam_Jafari_AzarmaniПродвигать
1,11 тыс.
подписчиков
693
фото
192
видео
252
ссылки
آثار چاپ‌شده: هفده کتاب شعر و دو کتاب پژوهشی؛ دکترای زبان و ادبیات فارسی؛ لیسانس مترجمی زبان فرانسه؛ ارتباط با شاعر ⬇️ @maryamjafariazarmani
به خاک و خون بکش این دیو آدمی‌خور را
نمی‌شود که نشست و فقط «خدایا!» کرد...

#مریم_جعفری_آذرمانی

سید حسن نصرالله کشته شد.
به امید هلاکت بقیه آدمکش‌های جمهوری اسلامی و وابستگانش

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
چه مانده است از این سرزمین شطرنجی
که خانه خانه، سفید و سیاه کشته شدند...

#مریم_جعفری_آذرمانی
#کتاب_تمایلات

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
امروز داشتم خودم را در آینه‌قدی می‌دیدم که لباس‌هایم مرتب باشد و با وحید برویم حیاط تا سیگاری بکشیم، وحید با خنده گفت: وقتی لب مرز بازداشتم کردند، آینه‌ای در بازداشتگاه امنیتی نبود و تا چند روز نمی‌شد خودت را در آینه ببینی، اما در اتاق بازجویی، شیشه‌ای که بین من و بازجو بود به صورتی آینه‌ای بود، من او را نمی‌دیدم اما او مرا می‌دید، داشتم ادا در می‌آوردم که مثلاً دندان‌هایم را نگاه می‌کنم، بازجو گفت: «خانم جعفری را که ‌می‌بردی دندان‌پزشکی، چرا دندان‌های خودت را درست نکردی؟»

بله همه مکالمات خصوصی ما در ایران ضبط می‌شد و بازجوها و مأموران امنیتی مو به مویش را از حفظ بودند، زندگی ما در ایران تماماً زیر نظر نهادهای امنیتی بود...

#خاطرات

#مریم_جعفری_آذرمانی

@vahidheroabadi

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
همین که عاشق مریم شدم قشنگ‌تر است
معاشقات خودم با خودم قشنگ‌تر است...

#مریم_جعفری_آذرمانی
#برای_خودم 🏳️‍🌈

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Audio
ای داغ و دردت فراوان! مریم چرا عاشقت شد؟
تصویر قلبت بیابان! مریم چرا عاشقت شد؟

با چکمه‌ها با چپرها، کشتی و آواره کردی
ای آرزوهات ویران! مریم چرا عاشقت شد

عمری نوشتم برایت، حقا که لایق نبودی
زندانی‌ات هم‌زبانان! مریم چرا عاشقت شد؟

از پرچمت خون چکیده، سبز و سفید تو سرخ است
آه ای هوادار دیوان! مریم چرا عاشقت شد؟

من مرده‌ات بودم و تو: با دشمنم سکس کردی
ای تف به رویت وطن جان! مریم چرا عاشقت شد؟

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۹ اوت ۲۰۲۴ ژنو

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Audio
ریاضیات چه دشوار کرده دنیا را
بدونِ چُرتکه حل می‌کنم معما را

ستاره‌ای که به خورشید خیره شد می‌گفت:
خدا مهندس برق است؛ می‌کُشد ما را

صدای چاقِ یکی از پرنده‌ها ترکید
حروف خاطره‌اش رنگ زد دکل‌ها را

سوار پنجره بودم که صحنه را دیدم
که ماسه‌های سِمِج می‌خورند دریا را

به سمت کوه نرفتم، چرا که مغرور است
بعید نیست که ویران کند تماشا را

زباله‌دانیِ تاریخ را نشان ندهید
به شاعری که خودش کشف کرده فردا را

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۳ آبان ۱۳۹۰
#کتاب_تریبون

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام «گوهر عشقی»، به نام نامیِ زن
شروع می‌شود این شعر در عزای وطن

لباس و روسری‌‌ات؛ چادرت عزادار است
وطن تویی، به دلت داغ‌های بسیار است

که خاک و خاطره‌ات را به خون کشیده، جنون
که آه و آینه‌ات را جنون، کشیده به خون

قسم به حرمتِ «ستّار»های مُثله شده
به بغضِ حنجره‌ها، تارهای مُثله‌شده

اگرچه بوق و دروغِ ستم، به شور و شر است
صدای زخمیِ تو، هم‌چنان بلیغ‌تر است

سلاح‌ها چه ذلیلانه از تو می‌ترسند
تباه‌ها چه ذلیلانه از تو می‌ترسند

ولی میان همین ظلمت و پریشانی
امیدِ توست که در روزگار ویرانی

برای این همه جان - یک‌کلام - مادر شد 
و زن برنده‌ی این جنگِ نابرابر شد

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۰ آذر ۱۴۰۰

یکم شهریور سالروز تولد #ستار_بهشتی است.

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر من وحشی است...

#مریم_جعفری_آذرمانی
#زن_برای_زن

یادآوری برای تو که این شعر را دوست داشتی... 🍾

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
ShaeraneAziz.Azarmani
<unknown>
به شاعرانِ..‌ ببخشید: ماعرانِ عزیز،
بگو چه کار کنند این همه جوان عزیز

که ذوق آینه‌شان کشته شد به سنگِ شما؛
- کهن‌گراییِ‌تان - «در-گذشته»گان عزیز!

به آن بلاغت مجروح روح‌تان لعنت!
چه ظالمانه تلف می‌شود زمان عزیز،

برای نقدِ همان «اضطراب سبکی‌»ِتان
چقدر جمله هدر رفته از زبان عزیز

به قدر سلطنت مصر، نوچه هم دارید
نمی‌شود به شما گفت: مهربان عزیز

که از تغزّلِ‌تان عشق مبتذل شده است
جگردریده‌زلیخا، شده: بیان عزیز

جهان، جهان کثیفی‌ست؛ پس دعا کردم
که جاودانه بمانید شاعران عزیز!

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Doshmanaan.Azarmaani
<unknown>
دشمنانِ وطنی! ننگ به نیرنگِ شما
خونِ هر جانِ جوان می‌چکد از چنگِ شما

نه عجیب است نه تازه، که در این جشن جنون
دیو و پتیاره برقصند به آهنگ شما

مگر این مجلسِ ویران‌شده رأیی بدهد
به وزیرانِ عقب‌مانده‌ی الدنگِ شما

همگی گوش به فرمان، که چه وهمی دارد
عقلِ منقل‌زده و حافظه‌ی بنگِ شما

صفحه‌ای نیست که آرام غزل بنویسم
خط به خط پر شده است از خبرِ جنگِ شما

حیف از این طبع که در وصف شما صرف کنم
غزلم مُثله شد از قافیه‌ی تنگ شما

#مریم_جعفری_آذرمانی
۷ اسفند ۱۳۹۸
#کتاب_تمایلات

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
تن نیستی برای تو آغوش وا کنم
باید به جای داشتنت ادعا کنم

ای قبله‌ی خصوصیِ بی‌پرده و صریح
من مؤمنِ توام چه نیازی ریا کنم؟

می‌شد، ولی ـ به عکسِ زلیخا ـ دلم نخواست
با حیله‌ی زنانه خودم را خدا کنم

یعنی به افتخار تو، در جشنی از جنون
هی کارد دست‌شان بدهم، خون به پا کنم

یوسف! ببین تمام زنان عاشقِ تواند
مجبورم این میانه، خودم را فدا کنم

پس عاشقِ خودم شدم آخر به جای تو
تا حقِ عشق را به تمامی ادا کنم

#مریم_جعفری_آذرمانی
۵ آبان ۱۳۹۷
#کتاب_زنان_دلشده

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
کانال شعر مریم جعفری آذرمانی
برای درد دلم هم‌زبان درست کنم ببوسم آینه را، قهرمان درست کنم وطن دروغ و دغل بود؛ واقعی که نبود! ببین که مجبورم داستان درست کنم در آسمان ژنو گریه می‌کنم هر صبح که باز پرچم رنگین‌کمان درست کنم میان ابر و ستاره نشسته‌ای زن من! که شب به شب غمی از کهکشان درست…
maryam jafari azarmani
<unknown>
یکی از مخاطبان در ایران این موزیک را با هوش مصنوعی روی شعرم ساخته و به نظرم جالب توجه است، فقط دو سه جا هوش مصنوعی دقیق نخوانده مثلاً آنجا که «نشسته‌ای» را «نشسته آی» خوانده ولی فارغ از این‌ها من خوشم اومد. ممنونم از این مخاطب عزیز ❤️

#مریم_جعفری_آذرمانی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
در این عدم که هنر نیست غیرِ بی‌هنری
منم که جلوه ندارم برای جلوه‌گری

کجاست باور انسان در این شکسته‌زمان؟
ـ زمانِ جنبل و جادو، زمان دیو و پری ـ

کجا عجیب‌تر از این که با مداد سپید
خطوط تیره کشیدند روی لفظ ِ دری

کنار این همه ویرانه، این منم که هنوز
دلم خوش است به ترمیمِ خانه‌ی پدری


تمام شاعریِ من شبیهِ مولانا
مورّخ است به هجریِّ شمسی و قمری

#مریم_جعفری_آذرمانی
۷ دی ۱۳۹۳
#کتاب_ضربان

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
عجوزه بس که بَزَک کرده مثل ماه شده
و سال‌هاست که عفریته دل‌بخواه شده

کسی که آینه‌ها را کلوخ می‌بیند
مِلاکِ مطلقِ تشخیصِ راه و چاه شده

برای حسّ تمدّن، بساط اهل قلم
اگرچه گاهی از اوقات رو به راه شده،

حروفِ معتبرِ متنِ حق به جانبِ من
میان شهرتِ بازیگران، تباه شده

ـ نمایشی که در آن نورِ صحنه کافی نیست
برای این همه تصویرِ روسیاه شده ـ

چگونه پشت سرِ این زباله ها بدوم؟
که دست و پای من از صبرِ من، گیاه شده

هنوز زاویه‌ای حادّه‌ست خلوت من
در این عمارتِ کوچک، که خانقاه شده

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۸ بهمن ۱۳۹۴
#کتاب_راویه

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
DandaaneAghl.Azarmani
<unknown>
هر چه می‌خواستم شروع کنم باز دیدم برای من زود است
که رهایی هنوز ممکن نیست ذهنِ شاعر به شعر محدود است

چار دندان عقل، لق شده بود طبق تشخیص، هم‌زمان بودند
دکترم گفته بود در روحم تکه‌هایی شکسته مشهود است

تخته‌های کتاب‌خانه‌ی من دارد از وزن شعر می‌شکند
لشکری موریانه می‌خواهم شاید اوضاع رو به بهبود است

«رودکی چنگ بر گرفت و نواخت»* من ولی با فشار انگشتان
کاغذی را مچاله می‌کردم که در آن شعر تازه‌ای بوده‌ست

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
کتاب «صدای ارّه می‌آید»

* رودکی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
گوشی‌ات را که نبینی، نگران می‌کنی‌ام
به تماشای شبی تلخ، روان می‌کنی‌ام

می‌رسی، حنجره‌ام آینه می‌بارد و بعد -
می‌شکافد دلِ من، جامه‌دران می‌کنی‌ام

عشق را دوست ندارم که ذلیلم کرده
تو هوس هستی و هر لحظه جوان می‌کنی‌ام

میلِ آغوش تو، از عشق و وفاداری بیش -
تر شد از بس که چنینم که چنان می‌کنی‌ام

حسِ تأخیر تو را هر شبِ من می‌خواهد
اشک می‌ریزم و هی قطره‌چکان می‌کنی‌ام

 دست‌های تو، تنی ساخته از مریمِ تو
که خرابت بشوم، باز همان می‌کنی‌ام

#مریم_جعفری_آذرمانی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Ещё