خاکها: سوخته، باغها: بیثمر
قبرها: سرگران، خانهها: بیپدر
سرزمین: بینشان، وصلهای بر جهان
نخ به نخ دوخته، روسریها به سر
رنجِ زندان به زندان، زنانی جوان
جاده در جاده: بیامنیت، دربهدر
دیوِ بیمردم: آن جِرمِ بیخاصیت
میکُشد میخورد، موج خون تا کمر
میتواند بخندد به هر گریهای
داغدارند - این مادران ـ مُستمر
بیخشونت مگر میشود دیو کشت؟
ارّه را لوله کن توی سوراخِ شر
#مریم_جعفری_آذرمانی ۹ تیر ۱۴۰۰
#کتاب_تمایلات #نشر_مهری_لندن|
@Maryam_Jafari_Azarmani |