نشستی خنده را امضا کنی؛ خودکار در دستت
زنی لغزان
و آبیپوش بود انگار در دستت
به دستِ دیگرت افتادم از داغِ حسودی باز
وهی میسوختم،
میسوخت هی سیگار در دستت
تو حتا دیو هم باشی به چشمم شاه خواهی شد
بنا بر قولِ حافظ «دولتِ بیدار» در دستت
خودم را عینِ یک زیبای خفته خواب میبینم
که میآیی که آزادم کنی، دیوار در دستت ـ
بهشتِ بیشبیهی میشود لبریزِ خندیدن
و مریم چشمهای گل میشود سرشار در دستت
دلم بیدار شد اما هنوز آن چشمه میجوشد
خودم خودکارِ آبی میشوم این بار در دستت
#مریم_جعفری_آذرمانی ۱۶ خرداد ۱۳۹۷
#تو_رها_باش_و_دوست_داشته_باش@maryam_jafari_azarmani