☭🌟مارکسیسم سنتر🌟☭

#مارکس
Канал
Образование
Политика
Новости и СМИ
Социальные сети
Персидский
Логотип телеграм канала ☭🌟مارکسیسم سنتر🌟☭
@MarxismcenterПродвигать
2,84 тыс.
подписчиков
1,51 тыс.
фото
409
видео
256
ссылок
☭مارکسیسم سنتر انجمن پژوهشی علمی و تاریخی است که در راستای شناسایی تاریخ سوسیالیسم و بررسی علمی مارکسیسم فعالیت میکند☭ لینک گروه: https://t.me/+J63rne9qjo8xNjUx وبسایت www.marxismcenter.org
Forwarded from انتلکت
زنبور در ساختن خانه ی خود از بسیاری از معماران چیره‌دست تر است. اما آنچه که ماهرترین زنبور را از بدترین معمار متمایز میسازد این است که یک معمار پیش‌از آن که ساختمان را در واقعیت برپا سازد آن را ذهن خود می‌آفریند. نتیجه ی کار یک کارگر پیش از آن که وجود واقعی به خود بگیرد در تخیلش وجود دارد.
#مارکس
#سرمایه
https://t.center/intellectuele
Forwarded from کافه شهروند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻در این مجموعه پنجگانه، پاول ماسون مفاهیم اساسی اندیشه‌ #مارکس برای جهان امروز را بیان میکند.
🔺دومین قسمت ( #کمونیسم ) را در این‌جا👆 ببینید
#2
@cafe_shahrvand
Forwarded from کافه شهروند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻در این مجموعه پنجگانه، پاول ماسون مفاهیم اساسی اندیشه‌ #مارکس برای جهان امروز را بیان میکند.
🔺اولین قسمت ( #ازخودبیگانگی ) را در این‌جا👆 ببینید.
#1
@cafe_shahrvand
🔻 فراسوی پارادایم‌های فنی و اجتماعی: خوانش سیاسیِ کار انتزاعی به‌منزله‌ی جوهر ارزش

✍🏻 ماسیمو د آنجلیس
ترجمه‌: عادل مشایخی

🔸 به نظر می‌رسد به رغم بسیاری از تفاوت‌ها، میان نویسندگان مارکسیست توافقی نهفته و بنیادین بر سر این نکته وجود دارد که آثار مارکس با مناسبات اجتماعی، و به‌ویژه مناسبات اجتماعی در سرمایه‌داری، سروکار دارد. اما به‌محض این‌که مؤلفان مختلف از توضیحات کلی آثار مارکس به‌سوی مطالعات جزئیِ متمرکز بر مقولات متفاوت او حرکت می‌کنند، این توافق ضمنی محو می‌شود: مقولاتی نظیر ارزش، بت‌وارگیِ کالایی، نرخ سود، و غیره. در اکثر این مطالعات مقولاتِ به‌کار رفته حیاتی مستقل پیدا می‌کنند و سرشت اجتماعیِ آن‌ها، این واقعیت که بازنمودِ مناسبات اجتماعی‌اند، صرفا گونه‌ای اعتبار اکتشافیِ حاشیه‌ای پیدا می‌کند.

🔸 من در این مقاله از مسیری به مقوله‌ی ارزش نزدیک می‌شوم که رابطه‌ی سرمایه-کار را در مرکز مفاهیم مارکس قرار می‌دهد. به طور خاص، استدلال خواهم کرد که مقوله‌ی کار انتزاعی، یعنی جوهر ارزش، بازنمودِ تحلیلیِ رابطه‌یِ طبقاتیِ ستیزه‌آمیز میانِ کار و سرمایه است.

اینجا بخوانید👈🏻https://radicald.net/kp5e


#ماسیو_د_آجلیس #کار_انتزاعی #نظریه‌ارزش #تجربه‌ی‌زیسته #کار_ازخود‌بیگانه #کار_تحمیلی #کار_بی‌پایان #رابطه‌ی‌قدرت #مبارزه‌طبقاتی #مارکس #ریکاردو #عادل‌مشایخی


🔘 دموکراسی رادیکال را دنبال کنید:
https://t.center/RadicalD
ﺗﺎ ﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.
آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن درﺑﺎرۀ ﺧﺪا،درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﮐﺮدﻩاﻧﺪ.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩهاﯼ ﺧﻮد زاﻧﻮ زدﻩاﻧﺪ.ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ ﻧﻬﺎدﻩاﻧﺪ، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ.....

#ایدولوژی_آلمانی
#مارکس_و_انگلس

@marxismcenter
«نیروهای مولده و مناسبات تولیدی»

✍️پدیده های اجتماعی نیز مانند پدیده های طبیعی قرن هاست فکر دانشمندان را به خود مشغول می دارد. اما تا پیش از پیدایش مارکسیسم، علوم اجتماعی، علم به معنای واقعی کلمه نبودند و بیش از آنچه واقعیت خارج را منعکس کرده و قوانین تکامل آن را کشف و بررسی کنند، مجموعه ای از حدسیات، نظریات شخصی و تصورات ذهنی به می دادند، و به گفته لنین:
«جامعه شناسی و تاریخ نویسی قبل از مارکس فاکت های خام از هم گسیخته را روی هم می انباشت و تصوری از برخی جوانب روند تاریخ به دست می داد.»

✍️تنها پس از پیدایش مارکسیسم است که علوم اجتماعی، نظیر علوم طبیعی، بر پایه استوار علمی قرار گرفته و با مقوله ها و قوانین روشن و مشخص علمی سر و کار یافته اند. مارکس با کشف درک ماتریالیستی تاریخ، ادامه و گسترش ماتریالیسم بر عرصه پدیده های اجتماعی، بررسی این پدیده ها را از ذهن گرایی رهانیده و نشان داد که سیستم مناسبات اجتماعی نیز، نظیر پدیده های طبیعی دارای قانونمندی عینی تکامل است و می توان شرایط اقتصادی تولید را_(یا دقت علوم طبیعی) مورد بررسی قرار داد.

📝کشف مارکس مانند هر کشف عظیم دوران سازی، نبوغ آمیز و در عین حال ساده است. مارکس این فاکت کاملا ساده و بدیهی را بیان می کند که:
«انسان ها نخست باید بخورند، بنوشند، مسکنی داشته و لباسی بپوشند تا بتوانند به سیاست، علم، هنر، مذهب و غیره بپردازند. بنابراین، تولید وسایل مادی ابتدایی زیست، و لذا درجه تکامل اقتصادی هر خلق یا هر دوران، پایه ای را تشکیل می دهد که بر روی آن نهاد های دولتی، نظریات قضایی، هنر و حتی اندیشه های مذهبی انسان های مربوطه فرا می روید. پس، از روی آن پایه است که باید اینها را توضیح داد و نه برعکس، آن طور که تاکنون معمول بود.»

#مارکس
#زیر_بنای_اقتصادی

@marxismcenter
«نیروهای مولده و مناسبات تولیدی»

✍️پدیده های اجتماعی نیز مانند پدیده های طبیعی قرن هاست فکر دانشمندان را به خود مشغول می دارد. اما تا پیش از پیدایش مارکسیسم، علوم اجتماعی، علم به معنای واقعی کلمه نبودند و بیش از آنچه واقعیت خارج را منعکس کرده و قوانین تکامل آن را کشف و بررسی کنند، مجموعه ای از حدسیات، نظریات شخصی و تصورات ذهنی به می دادند، و به گفته لنین:
«جامعه شناسی و تاریخ نویسی قبل از مارکس فاکت های خام از هم گسیخته را روی هم می انباشت و تصوری از برخی جوانب روند تاریخ به دست می داد.»

✍️تنها پس از پیدایش مارکسیسم است که علوم اجتماعی، نظیر علوم طبیعی، بر پایه استوار علمی قرار گرفته و با مقوله ها و قوانین روشن و مشخص علمی سر و کار یافته اند. مارکس با کشف درک ماتریالیستی تاریخ، ادامه و گسترش ماتریالیسم بر عرصه پدیده های اجتماعی، بررسی این پدیده ها را از ذهن گرایی رهانیده و نشان داد که سیستم مناسبات اجتماعی نیز، نظیر پدیده های طبیعی دارای قانونمندی عینی تکامل است و می توان شرایط اقتصادی تولید را_(یا دقت علوم طبیعی) مورد بررسی قرار داد.

📝کشف مارکس مانند هر کشف عظیم دوران سازی، نبوغ آمیز و در عین حال ساده است. مارکس این فاکت کاملا ساده و بدیهی را بیان می کند که:
«انسان ها نخست باید بخورند، بنوشند، مسکنی داشته و لباسی بپوشند تا بتوانند به سیاست، علم، هنر، مذهب و غیره بپردازند. بنابراین، تولید وسایل مادی ابتدایی زیست، و لذا درجه تکامل اقتصادی هر خلق یا هر دوران، پایه ای را تشکیل می دهد که بر روی آن نهاد های دولتی، نظریات قضایی، هنر و حتی اندیشه های مذهبی انسان های مربوطه فرا می روید. پس، از روی آن پایه است که باید اینها را توضیح داد و نه برعکس، آن طور که تاکنون معمول بود.»

#مارکس
#زیر_بنای_اقتصادی

@marxismcenter
کالا چیست؟
عوامل دوگانه کالا:ارزش مصرف وارزش
مارکس بررسی مناسبات تولیدی را از کالا آغاز میکند و شیوه تولید سرمایه داری عالی ترین شکل تولید کالایی متکی بر مالکیت خصوصی است،و کالا سلول این ساختار اقتصادی را تشکیل میدهد . درک اندام بغرنج و به هم یافته اقتصاد سرمایه داری زمانی مقدور میشود که سلول تشکیل دهنده آن به درستی شناخته شود.

کوشش برای شناسایی و تحلیل کالا شاید در نظر اول عجیب بنماید . هر کدام از ما که در جامعه سرمایه داری زندگی میکنیم در دریایی از کالا های گوناگون غرقه ایم . هر روز هزاران کالا را به چشم میبینیم،به خرید و مصرف و تولید و فروش کالا ها اشتغال داریم و آنچنان به وجود آنها خو گرفتیم که اگر از ما بپرسند کالا چیست؟ شاید در آغاز تعجب کنیم و آن را بحث در بدیهیات بدانیم.

با این حال،چه بسا میلیون ها انسانی که در شب و روز با کالا سر و کار دارند درباره کالا و ماهیت آن به دقت نیندیشیده باشند،همچنان که تمام عمر خود تنفس میکنند ولی کمتر به ترکیب و خواص فیزیکی هوا میاندیشند . راستی کالا چیست؟

اگر نظری به انواع کالاهای موجود در بازار بیندازیم،قبل از هر چیز تنوع آنها توجه ما را به خود جلب میکند . میلیون ها شئ کاملا متفاوتی که کمترین شباهتی به هم ندارند؛از میخ و پشم و ماست گرفته تا صندلی هواپیما و کفش و روغن و ماشین،کالا نامیده میشوند . چرا؟در ورای این گوناگونی و تفاوت آشکار چه خصوصیات و چه ماهیت مشترکی میان آنان موجود است که اطلاق نام واحد را ممکن میسازد؟ نخستین خصوصیت مشترک همه اشیائی که به عنوان کالا در بازار عرضه شده اند آن است که به درد انسان میخورند،یعنی میتوانند یکی از نیاز های انسانی را برآورده سازند . این خصوصیت،یعنی سودمندی کالا،ارزش مصرف کالا نامیده میشود.
#کالا
#قسمت_اول
#سرمایه
#مارکس

@marxismcenter
مغز ناپخته عام، تمایز طبقاتی را با کوچکی و بزرگی کیف پول می سنجد!
#مارکس

@Marxismcenter
ﺗﺎ ﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.
آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن درﺑﺎرۀ ﺧﺪا،درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﮐﺮدﻩاﻧﺪ.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩهاﯼ ﺧﻮد زاﻧﻮ زدﻩاﻧﺪ.ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ ﻧﻬﺎدﻩاﻧﺪ، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ.....

#ایدولوژی_آلمانی
#مارکس_و_انگلس

#punk

@marxismcenter
#نظریه_ماتریالیسم_تاریخی
#مارکس

🔴بررسی نظام های تاریخی

🔺مارکس معتقد است:

تاریخ همواره مسیر خود را پیش می رود و کسی یارای مقابله با آن را ندارد و هرکس در برابر آن مقاومت کند،در زیر چرخ های ارابه ی تاریخ نابود خواهد شد.

لذا در این بینش انسانها فقط وظیفه دارند که تاریخ را کشف و وصف نمایند نه اینکه خود تاریخ بسازند.

مارکسیسم معتقد است که جوامع در سیر تاریخی خود همواره پنج مرحله یا دوره نظام تاریخی را به ترتیب طی کرده اند :

۱-     کمون اولیه یا جامعه ی اشتراکی ابتدائی

۲-     برده داری

۳-     زمین داری یا فئودالیزم

۴-     سرمایه داری یا کاپیتالیزم

۵-     سوسیالیسم که مرحله ی نهایی آن ((کمونیسم یا جامعه ی بی طبقه))است(کمون ثانوی)

این پنج دوره مسیرهای مشخص و از یش تعیین شده ای هستند که گذر از آنها سرنوشت محتوم هر جامعه ای است.مارکس معتقد است که با توجه به مطالعات علمی که بر روی جامعه و تاریخ انجام داده،موفق به کشف این قوانین و مسیرها شده است.

بدین جهت مارکس و انگلس معتقدند که سوسیالیسم آنها علمی است و سوسیالیستهایی نظیر اوئن و سن سیمون و غیره را نکوهش کرده و آنها را سوسیالیست تخیلی می نامند.

بنظر مارکس و  انگلس سوسیالیستهای تخیلی فقط در گوشه ای نشسته اند و مدینه ی فاضله ای در ذهن خود تصور کرده اند و سپس مردم را با بند و وعظ دعوت می نمایند تا کاری کنند که کم کم آن مدینه فاضله بوجود آید.

بنابراین گرچه مدینه فاضله ی آنها سوسیالیستی است یعنی بر مبنای نفی مالکیت خصوصی است اما در عین حال تخیلی و غیر علمی است؛زیرا به قول انگلس :

(( آنان می خواهند از توی مغز خود چیزی را بیرون آورند که باید از داخل متن جامعه در بیاید.))

📚در سوسیالیسم علمی کسی حکم نمی دهد بلکه قانون علمی تاریخ آنرا حکم می کند. هر کس چه بخواهد و چه نخواهد این سرنوشت محتوم او  و جبر تاریخ است.

مارکس در مقدمه کتاب سرمایه می گوید: ((انسان،مامای تاریخ است.))

یعنی همانطور که ماما در پیدایش بچه هیچ نقشی بر عهده ندارد و تنها می تواند اندکی از رنج زایمان بکاهد انسان نیز تنها کاری که می تواند انجام دهد زایانیدن تاریخ است!

در ادوار تاریخی مارکسیسم به غیر از کمون اولی و کمون ثانوی در هر دوره دو طبقه ی کاملا متمایز استثمارگر شامل برده دار،زمین دار،سرمایه دار و استثمار شده شامل برده،دهقان و کارگر وجود دارد.

.از نظر مارکس طبقه عبارت است از گروهی از افراد که دارای سود اقتصادی مشترک هستند.ضابطه ای که مشخص کننده طبقه ی هرکس است عبارت است از رابطه ی او با ابزار تولید ؛یعنی در هر دوره اگر کسی از مالکیت ابزار تولید برخوردار باشد جزو طبقه ی استثمارگر است و اگر از آن محروم باشد جزو طبقه استثمار شده است.

@marxismcenter
ﺗﺎ ﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.
آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن درﺑﺎرۀ ﺧﺪا،درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﮐﺮدﻩاﻧﺪ.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩهاﯼ ﺧﻮد زاﻧﻮ زدﻩاﻧﺪ.ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ ﻧﻬﺎدﻩاﻧﺪ، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ.....

#ایدولوژی_آلمانی
#مارکس_و_انگلس

#punk

@marxismcenter
ﺗﺎ ﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ.
آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن درﺑﺎرۀ ﺧﺪا،
درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و
ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﮐﺮدﻩاﻧﺪ.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩهاﯼ ﺧﻮد زاﻧﻮ زدﻩاﻧﺪ.ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ ﻧﻬﺎدﻩاﻧﺪ، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ.

"ایدولوژی آلمانی"

#مارکس_انگلس

@marxismcenter
«نیروهای مولده و مناسبات تولیدی»

✍️پدیده های اجتماعی نیز مانند پدیده های طبیعی قرن هاست فکر دانشمندان را به خود مشغول می دارد. اما تا پیش از پیدایش مارکسیسم، علوم اجتماعی، علم به معنای واقعی کلمه نبودند و بیش از آنچه واقعیت خارج را منعکس کرده و قوانین تکامل آن را کشف و بررسی کنند، مجموعه ای از حدسیات، نظریات شخصی و تصورات ذهنی به می دادند، و به گفته لنین:
«جامعه شناسی و تاریخ نویسی قبل از مارکس فاکت های خام از هم گسیخته را روی هم می انباشت و تصوری از برخی جوانب روند تاریخ به دست می داد.»

✍️تنها پس از پیدایش مارکسیسم است که علوم اجتماعی، نظیر علوم طبیعی، بر پایه استوار علمی قرار گرفته و با مقوله ها و قوانین روشن و مشخص علمی سر و کار یافته اند. مارکس با کشف درک ماتریالیستی تاریخ، ادامه و گسترش ماتریالیسم بر عرصه پدیده های اجتماعی، بررسی این پدیده ها را از ذهن گرایی رهانیده و نشان داد که سیستم مناسبات اجتماعی نیز، نظیر پدیده های طبیعی دارای قانونمندی عینی تکامل است و می توان شرایط اقتصادی تولید را_(یا دقت علوم طبیعی) مورد بررسی قرار داد.

📝کشف مارکس مانند هر کشف عظیم دوران سازی، نبوغ آمیز و در عین حال ساده است. مارکس این فاکت کاملا ساده و بدیهی را بیان می کند که:
«انسان ها نخست باید بخورند، بنوشند، مسکنی داشته و لباسی بپوشند تا بتوانند به سیاست، علم، هنر، مذهب و غیره بپردازند. بنابراین، تولید وسایل مادی ابتدایی زیست، و لذا درجه تکامل اقتصادی هر خلق یا هر دوران، پایه ای را تشکیل می دهد که بر روی آن نهاد های دولتی، نظریات قضایی، هنر و حتی اندیشه های مذهبی انسان های مربوطه فرا می روید. پس، از روی آن پایه است که باید اینها را توضیح داد و نه برعکس، آن طور که تاکنون معمول بود.»

#مارکس
#زیر_بنای_اقتصادی

@marxismcenter
کالا چیست؟
عوامل دوگانه کالا:ارزش مصرف وارزش
مارکس بررسی مناسبات تولیدی را از کالا آغاز میکند و شیوه تولید سرمایه داری عالی ترین شکل تولید کالایی متکی بر مالکیت خصوصی است،و کالا سلول این ساختار اقتصادی را تشکیل میدهد . درک اندام بغرنج و به هم یافته اقتصاد سرمایه داری زمانی مقدور میشود که سلول تشکیل دهنده آن به درستی شناخته شود.

کوشش برای شناسایی و تحلیل کالا شاید در نظر اول عجیب بنماید . هر کدام از ما که در جامعه سرمایه داری زندگی میکنیم در دریایی از کالا های گوناگون غرقه ایم . هر روز هزاران کالا را به چشم میبینیم،به خرید و مصرف و تولید و فروش کالا ها اشتغال داریم و آنچنان به وجود آنها خو گرفتیم که اگر از ما بپرسند کالا چیست؟ شاید در آغاز تعجب کنیم و آن را بحث در بدیهیات بدانیم.

با این حال،چه بسا میلیون ها انسانی که در شب و روز با کالا سر و کار دارند درباره کالا و ماهیت آن به دقت نیندیشیده باشند،همچنان که تمام عمر خود تنفس میکنند ولی کمتر به ترکیب و خواص فیزیکی هوا میاندیشند . راستی کالا چیست؟

اگر نظری به انواع کالاهای موجود در بازار بیندازیم،قبل از هر چیز تنوع آنها توجه ما را به خود جلب میکند . میلیون ها شئ کاملا متفاوتی که کمترین شباهتی به هم ندارند؛از میخ و پشم و ماست گرفته تا صندلی هواپیما و کفش و روغن و ماشین،کالا نامیده میشوند . چرا؟در ورای این گوناگونی و تفاوت آشکار چه خصوصیات و چه ماهیت مشترکی میان آنان موجود است که اطلاق نام واحد را ممکن میسازد؟ نخستین خصوصیت مشترک همه اشیائی که به عنوان کالا در بازار عرضه شده اند آن است که به درد انسان میخورند،یعنی میتوانند یکی از نیاز های انسانی را برآورده سازند . این خصوصیت،یعنی سودمندی کالا،ارزش مصرف کالا نامیده میشود.
#کالا
#قسمت_اول
#سرمایه
#مارکس

@marxismcenter
#نظریه_ماتریالیسم_تاریخی
#مارکس

🔴بررسی نظام های تاریخی

🔺مارکس معتقد است:

تاریخ همواره مسیر خود را پیش می رود و کسی یارای مقابله با آن را ندارد و هرکس در برابر آن مقاومت کند،در زیر چرخ های ارابه ی تاریخ نابود خواهد شد.

لذا در این بینش انسانها فقط وظیفه دارند که تاریخ را کشف و وصف نمایند نه اینکه خود تاریخ بسازند.

مارکسیسم معتقد است که جوامع در سیر تاریخی خود همواره پنج مرحله یا دوره نظام تاریخی را به ترتیب طی کرده اند :

۱-     کمون اولیه یا جامعه ی اشتراکی ابتدائی

۲-     برده داری

۳-     زمین داری یا فئودالیزم

۴-     سرمایه داری یا کاپیتالیزم

۵-     سوسیالیسم که مرحله ی نهایی آن ((کمونیسم یا جامعه ی بی طبقه))است(کمون ثانوی)

این پنج دوره مسیرهای مشخص و از یش تعیین شده ای هستند که گذر از آنها سرنوشت محتوم هر جامعه ای است.مارکس معتقد است که با توجه به مطالعات علمی که بر روی جامعه و تاریخ انجام داده،موفق به کشف این قوانین و مسیرها شده است.

بدین جهت مارکس و انگلس معتقدند که سوسیالیسم آنها علمی است و سوسیالیستهایی نظیر اوئن و سن سیمون و غیره را نکوهش کرده و آنها را سوسیالیست تخیلی می نامند.

بنظر مارکس و  انگلس سوسیالیستهای تخیلی فقط در گوشه ای نشسته اند و مدینه ی فاضله ای در ذهن خود تصور کرده اند و سپس مردم را با بند و وعظ دعوت می نمایند تا کاری کنند که کم کم آن مدینه فاضله بوجود آید.

بنابراین گرچه مدینه فاضله ی آنها سوسیالیستی است یعنی بر مبنای نفی مالکیت خصوصی است اما در عین حال تخیلی و غیر علمی است؛زیرا به قول انگلس :

(( آنان می خواهند از توی مغز خود چیزی را بیرون آورند که باید از داخل متن جامعه در بیاید.))

📚در سوسیالیسم علمی کسی حکم نمی دهد بلکه قانون علمی تاریخ آنرا حکم می کند. هر کس چه بخواهد و چه نخواهد این سرنوشت محتوم او  و جبر تاریخ است.

مارکس در مقدمه کتاب سرمایه می گوید: ((انسان،مامای تاریخ است.))

یعنی همانطور که ماما در پیدایش بچه هیچ نقشی بر عهده ندارد و تنها می تواند اندکی از رنج زایمان بکاهد انسان نیز تنها کاری که می تواند انجام دهد زایانیدن تاریخ است!

در ادوار تاریخی مارکسیسم به غیر از کمون اولی و کمون ثانوی در هر دوره دو طبقه ی کاملا متمایز استثمارگر شامل برده دار،زمین دار،سرمایه دار و استثمار شده شامل برده،دهقان و کارگر وجود دارد.

.از نظر مارکس طبقه عبارت است از گروهی از افراد که دارای سود اقتصادی مشترک هستند.ضابطه ای که مشخص کننده طبقه ی هرکس است عبارت است از رابطه ی او با ابزار تولید ؛یعنی در هر دوره اگر کسی از مالکیت ابزار تولید برخوردار باشد جزو طبقه ی استثمارگر است و اگر از آن محروم باشد جزو طبقه استثمار شده است.

@marxismcenter
#نظریه_ماتریالیسم_تاریخی
#مارکس

🔴بررسی نظام های تاریخی

🔺مارکس معتقد است:

تاریخ همواره مسیر خود را پیش می رود و کسی یارای مقابله با آن را ندارد و هرکس در برابر آن مقاومت کند،در زیر چرخ های ارابه ی تاریخ نابود خواهد شد.

لذا در این بینش انسانها فقط وظیفه دارند که تاریخ را کشف و وصف نمایند نه اینکه خود تاریخ بسازند.

مارکسیسم معتقد است که جوامع در سیر تاریخی خود همواره پنج مرحله یا دوره نظام تاریخی را به ترتیب طی کرده اند :

۱-     کمون اولیه یا جامعه ی اشتراکی ابتدائی

۲-     برده داری

۳-     زمین داری یا فئودالیزم

۴-     سرمایه داری یا کاپیتالیزم

۵-     سوسیالیسم که مرحله ی نهایی آن ((کمونیسم یا جامعه ی بی طبقه))است(کمون ثانوی)

این پنج دوره مسیرهای مشخص و از یش تعیین شده ای هستند که گذر از آنها سرنوشت محتوم هر جامعه ای است.مارکس معتقد است که با توجه به مطالعات علمی که بر روی جامعه و تاریخ انجام داده،موفق به کشف این قوانین و مسیرها شده است.

بدین جهت مارکس و انگلس معتقدند که سوسیالیسم آنها علمی است و سوسیالیستهایی نظیر اوئن و سن سیمون و غیره را نکوهش کرده و آنها را سوسیالیست تخیلی می نامند.

بنظر مارکس و  انگلس سوسیالیستهای تخیلی فقط در گوشه ای نشسته اند و مدینه ی فاضله ای در ذهن خود تصور کرده اند و سپس مردم را با بند و وعظ دعوت می نمایند تا کاری کنند که کم کم آن مدینه فاضله بوجود آید.

بنابراین گرچه مدینه فاضله ی آنها سوسیالیستی است یعنی بر مبنای نفی مالکیت خصوصی است اما در عین حال تخیلی و غیر علمی است؛زیرا به قول انگلس :

(( آنان می خواهند از توی مغز خود چیزی را بیرون آورند که باید از داخل متن جامعه در بیاید.))

📚در سوسیالیسم علمی کسی حکم نمی دهد بلکه قانون علمی تاریخ آنرا حکم می کند. هر کس چه بخواهد و چه نخواهد این سرنوشت محتوم او  و جبر تاریخ است.

مارکس در مقدمه کتاب سرمایه می گوید: ((انسان،مامای تاریخ است.))

یعنی همانطور که ماما در پیدایش بچه هیچ نقشی بر عهده ندارد و تنها می تواند اندکی از رنج زایمان بکاهد انسان نیز تنها کاری که می تواند انجام دهد زایانیدن تاریخ است!

در ادوار تاریخی مارکسیسم به غیر از کمون اولی و کمون ثانوی در هر دوره دو طبقه ی کاملا متمایز استثمارگر شامل برده دار،زمین دار،سرمایه دار و استثمار شده شامل برده،دهقان و کارگر وجود دارد.

.از نظر مارکس طبقه عبارت است از گروهی از افراد که دارای سود اقتصادی مشترک هستند.ضابطه ای که مشخص کننده طبقه ی هرکس است عبارت است از رابطه ی او با ابزار تولید ؛یعنی در هر دوره اگر کسی از مالکیت ابزار تولید برخوردار باشد جزو طبقه ی استثمارگر است و اگر از آن محروم باشد جزو طبقه استثمار شده است.

@marxismcenter
کالا چیست؟ عوامل دوگانه کالا:ارزش مصرف و ارزش
مارکس بررسی مناسبات تولیدی را از کالا آغاز میکند و شیوه تولید سرمایه داری عالی ترین شکل تولید کالایی متکی بر مالکیت خصوصی است،و کالا سلول این ساختار اقتصادی را تشکیل میدهد.درک اندام بغرنج و به هم یافته اقتصاد سرمایه داری زمانی مقدور میشود که سلول تشکیل دهنده آن به درستی شناخته شود.

کوشش برای شناسایی و تحلیل کالا شاید در نظر اول عجیب بنماید.هر کدام از ما که در جامعه سرمایه داری زندگی میکنیم در دریایی از کالا های گوناگون غرقه ایم.هر روز هزاران کالا را به چشم میبینیم،به خرید و مصرف و تولید و فروش کالا ها اشتغال داریم و آنچنان به وجود آنها خو گرفتیم که اگر از ما بپرسند کالا چیست؟ شاید در آغاز تعجب کنیم و آن را بحث در بدیهیات بدانیم.

با این حال،چه بسا میلیون ها انسانی که در شب و روز با کالا سر و کار دارند درباره کالا و ماهیت آن به دقت نیندیشیده باشند،همچنان که تمام عمر خود تنفس میکنند ولی کمتر به ترکیب و خواص فیزیکی هوا میاندیشند.راستی کالا چیست؟

اگر نظری به انواع کالاهای موجود در بازار بیندازیم،قبل از هر چیز تنوع آنها توجه ما را به خود جلب میکند.میلیون ها شئ کاملا متفاوتی که کمترین شباهتی به هم ندارند؛از میخ و پشم و ماست گرفته تا صندلی هواپیما و کفش و روغن و ماشین،کالا نامیده میشوند.چرا؟در ورای این گوناگونی و تفاوت آشکار چه خصوصیات و چه ماهیت مشترکی میان آنان موجود است که اطلاق نام واحد را ممکن میسازد؟ نخستین خصوصیت مشترک همه اشیائی که به عنوان کالا در بازار عرضه شده اند آن است که به درد انسان میخورند،یعنی میتوانند یکی از نیاز های انسانی را برآورده سازند.این خصوصیت،یعنی سودمندی کالا،ارزش مصرف کالا نامیده میشود.
#کالا
#قسمت_اول
#سرمایه
#مارکس

@marxismcenter
تقسیم کار در رژیم های پدرسالارانه،کاستی،نظام فئودالی و صنفی بنا به قواعد خاصی در کل جامعه وجود داشت.آیا این قواعد از سوی قانون گذار مقرر شده اند؟_خیر.در آعاز از شرایط تولید مادی پدید آمده اند و بعد ها به قانون ارتقاء داده شدند.بدین نحو،این اشکال مختلف تقسیم کار،به همان تعداد،زمینه ساز سازمان های اجتماعی شدند.
#مارکس___فقر_فلسفه

@marxismcenter
#نظریه_ماتریالیسم_تاریخی
#مارکس

🔴بررسی نظام های تاریخی

🔺مارکس معتقد است:

تاریخ همواره مسیر خود را پیش می رود و کسی یارای مقابله با آن را ندارد و هرکس در برابر آن مقاومت کند،در زیر چرخ های ارابه ی تاریخ نابود خواهد شد.

لذا در این بینش انسانها فقط وظیفه دارند که تاریخ را کشف و وصف نمایند نه اینکه خود تاریخ بسازند.

مارکسیسم معتقد است که جوامع در سیر تاریخی خود همواره پنج مرحله یا دوره نظام تاریخی را به ترتیب طی کرده اند :

۱-     کمون اولیه یا جامعه ی اشتراکی ابتدائی

۲-     برده داری

۳-     زمین داری یا فئودالیزم

۴-     سرمایه داری یا کاپیتالیزم

۵-     سوسیالیسم که مرحله ی نهایی آن ((کمونیسم یا جامعه ی بی طبقه))است(کمون ثانوی)

این پنج دوره مسیرهای مشخص و از یش تعیین شده ای هستند که گذر از آنها سرنوشت محتوم هر جامعه ای است.مارکس معتقد است که با توجه به مطالعات علمی که بر روی جامعه و تاریخ انجام داده،موفق به کشف این قوانین و مسیرها شده است.

بدین جهت مارکس و انگلس معتقدند که سوسیالیسم آنها علمی است و سوسیالیستهایی نظیر اوئن و سن سیمون و غیره را نکوهش کرده و آنها را سوسیالیست تخیلی می نامند.

بنظر مارکس و  انگلس سوسیالیستهای تخیلی فقط در گوشه ای نشسته اند و مدینه ی فاضله ای در ذهن خود تصور کرده اند و سپس مردم را با بند و وعظ دعوت می نمایند تا کاری کنند که کم کم آن مدینه فاضله بوجود آید.

بنابراین گرچه مدینه فاضله ی آنها سوسیالیستی است یعنی بر مبنای نفی مالکیت خصوصی است اما در عین حال تخیلی و غیر علمی است؛زیرا به قول انگلس :

(( آنان می خواهند از توی مغز خود چیزی را بیرون آورند که باید از داخل متن جامعه در بیاید.))

📚در سوسیالیسم علمی کسی حکم نمی دهد بلکه قانون علمی تاریخ آنرا حکم می کند. هر کس چه بخواهد و چه نخواهد این سرنوشت محتوم او  و جبر تاریخ است.

مارکس در مقدمه کتاب سرمایه می گوید: ((انسان،مامای تاریخ است.))

یعنی همانطور که ماما در پیدایش بچه هیچ نقشی بر عهده ندارد و تنها می تواند اندکی از رنج زایمان بکاهد انسان نیز تنها کاری که می تواند انجام دهد زایانیدن تاریخ است!

در ادوار تاریخی مارکسیسم به غیر از کمون اولی و کمون ثانوی در هر دوره دو طبقه ی کاملا متمایز استثمارگر شامل برده دار،زمین دار،سرمایه دار و استثمار شده شامل برده،دهقان و کارگر وجود دارد.

.از نظر مارکس طبقه عبارت است از گروهی از افراد که دارای سود اقتصادی مشترک هستند.ضابطه ای که مشخص کننده طبقه ی هرکس است عبارت است از رابطه ی او با ابزار تولید ؛یعنی در هر دوره اگر کسی از مالکیت ابزار تولید برخوردار باشد جزو طبقه ی استثمارگر است و اگر از آن محروم باشد جزو طبقه استثمار شده است.

@marxismcenter
Ещё