#قسمت_اول #مفاهیمفلسفی #استدلال 🔹 استدلال🔹ما با گزارهها، همچون سنگهای بنا،
استدلال میسازیم. وقتی به گزارهای بر مبنای گزارههای دیگر میرسیم یا آن را تصدیق میکنیم، میگوییم یک استنتاج انجام دادهایم. استنتاج یک روند است که میتواند گروههای از گزارهها را به هم پیوند دهد.
بعضی استنتاجها تضمینی (یا صحیح) هستند و بعضی دیگر چنین نیستند. برای تعیین صحت استنتاج، منطقیها چنین گروهه گزارههایی را تحلیل میکنند. آنها گزارهها را از جایی که این روند آغازشده تا پایان آن و نیز روابط بین آنها را بررسی میکنند. چنین گروههای از گزارهها تشکیلدهنده یک
استدلال هستند.
استدلالها موردتوجه اصلی در منطق هستند.
استدلال یک اصطلاح فنی در منطق است و نباید محل اختلافنظر و مجادله باشد. در منطق، یك
استدلال بهطور صریح گروهی گزاره است، با این ادعا كه یكی از گزارهها دستآمدِ بقیه گزارهها است، به قسمی که این بقیه ْگزارهها زمینهساز و پشتیبان درستی آنیک گزاره باشند. برای هر
استدلال یک استنتاج نظیر نیز وجود دارد.
🔹مقدمه و نتیجه در
استدلال🔹معمولاً قطعات گفتاری یا نوشتاری شامل گزارههای مرتبط هستند و حالآنکه میتوانند شامل هیچ استدلالی نباشند.
یک
استدلال صرفاً گردآمدهای از گزارهها نیست.
استدلال گروههای ساختیافته است که دربردارنده یا نمایان کننده یک استنتاج باشد. ما این ساختیافتگی را با دو اصطلاح نتیجه و مقدمه شرح میدهیم. نتیجه در یك
استدلال گزارهای است كه تائید آن بر مبنای بقیه گزارههای
استدلال انجام میپذیرد، و این بقیه گزارهها كه برای پشتیبانی این نتیجه، مورد تأیید (یا مفروض) قرارگرفتهاند، مقدمات نام دارند.
استدلال ها اقسام گوناگون و در زمینههای گوناگون هستند. ما
استدلال را — در زمینههایی چون سیاست، اخلاق، ورزش، دانش و نیز آنها که برخاسته از زندگانی روزانه هستند — تحلیل میکنیم. همه، چه آنان که از این
استدلالها دفاع میکنند و چه آنان که به آنها حمله میکنند، در پی آناند تا درستی (یا نادرستی) نتایج دست آمده را ثابت نمایند. البته ما نیز، گرچه منطقی، میتوانیم همچون یک شهروند یا یک مباشر درباره درستی یا نادرستی نتایج دست آمده عمیقاً دلنگران باشیم. لیکن بهعنوان یک منطقی همه آن دلبستگیها را به کنار خواهیم نهاد. ما عمدتاً به دنبال دو چیز هستیم.
⬅یکم در پی صورت
استدلال موردبررسی، تا معین کنیم آیا آن
استدلال از آن گونه صور است که نتیجه خود را تضمین میکند؟
⬅دوم در پی کیفیت
استدلال هستیم تا معین کنیم آیا
استدلال درواقع نیز نتیجهای تضمینی به دست داده است؟
استدلالها در حد زیادی در میزان درهمتنیدگیشان متفاوت هستند. بعضی بسیار سادهاند. بعضی دیگر، همانطور که خواهیم دید، کاملاً پیچیده هستند؛ این گاهی به خاطر ساختار یا پیکربندی گزارههای متشکله آنهاست، گاهی به خاطر رابطه میان مقدمات و گاهی به خاطر رابطه بین مقدمات و نتیجه.
سادهترین نوع
استدلال شامل یك مقدمه و یك نتیجه است كه بهطور ضمنی مدعی است نتیجه از مقدمه دست آمده. ممكن است مقدمه و نتیجه هركدام در یك جمله ظاهر شده، مانند
استدلال زیر كه به كتاب درسی زیستشناسی ایالت آلاباما[آمریكا] با یك برچسب ضمیمه گردیده:
☜وقتی حیات در زمین آغاز شد كسی وجود نداشت. بنابراین هر آنچه در مورد پیدایش حیات گفته میشود فقط بهعنوان یك نظر ارزش دارد نه واقعیت.
و یا ممكن است مقدمه و نتیجه هردو دریك جمله ظاهر شوند. مانند
استدلال زیر:
☜ازآنجاکه اكنون روشنشده، نوع بشر سرچشمهیافته از اجداد آفریقایی خود است، عقیده به تفاوتهای عمده نژادی همان اندازه مسطح بودن کره زمین مهمل است.
همچنین ترتیب آمدن مقدمات و نتیجه میتواند متفاوت باشد، لیکن در تعیین کیفیت
استدلال نقش تعیینکننده ندارد. چیز معمولی است که در یک
استدلال نتیجه قبل از مقدمه آمده باشد.
☜وقتی بیب روث(قهرمان بیسبال) هفتصدیم ضربه برندگی را در مسابقات داخلی (۱۳ ژوئن ۱۹۳۴) زد، روزنامه نیویورکتایمز اینگونه
استدلال کرد:
رکورد امروز در استادیوم ناوین فیلد، وقتی بیب روث هفتصدیم ضربه برندگی در طول عمر حرفهای خود را زد، به قهرمانی همیشگی نزدیک شد. زیرا تعداد کمی از چنین طول عمری در شمایل نامیرای قهرمانی بهره مند بودهاند؛ و فقط دو بازیکن دیگر در تاریخ بیسبال بیش از ۳۰۰ ضربه برندگی در مسابقات داخلی زدهاند.
این نمونه استدلالی است که هردو مقدمه آن بعد از نتیجه آمدهاند. و نیز از آن نمونه
استدلالهای بسیار محتملی است که نتیجه آن نادرست است،
☜ در ۲۱ ژوئن ۱۹۷۳، یعنی سیونه سال بعد، هنک آرون هفتصدمین ضربه برندگی را در مسابقات داخلی به ثمر نشاند.
(ادامه در قسمت دوم )
#punk @marxismcenter