#داستانک 🔹داستان واقعی
🔸#امام_زمان فرمودند:
زیارت #اربعین تو قبول نشد!▪️بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام، با پای پیاده، مثل همین زائران
اربعین خودمان، اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد.
کاظمین، سامرا، کربلا...
در مسیر بازگشت نه اینکه پیاده می آمد مسیر را، از خستگی خوابش برد...
▫️خواب امام زمان ارواحنافداه را دید، برای دستبوسی رفت خدمت حضرت، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نیافتاده؟! »
▪️رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟
آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای
#ظهورِ ما
#دعا نکردی!، مگر نه اینکه من
منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟»
از خواب پرید و به کربلا برگشت...
#نکته_مهم :
💠 اگر این روزها زائر اربعينی را میبینی حتماً بهش بگو تا می توانی بازار دعایِ فرج مولا جانت را گرم کن،به همه ی مسافران جادهی کربلا بگو مهمترین احتیاج و دعای ما ظهور امام زمانمان است...
ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکررا جهانی کنیم✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان
zil.ink/mahdaviat_semuni