📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۴۵
ای آشنا که هستی من شد فدای تو
اشکی نثار کن ز وفا بر مزار من
#محمد_علمی ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایۀ عنایت
#حافظ ای آفتِ یک جهان دل و جان
شد از تو بنای صبر ويران
#آشفته_ایروانی ای آنکه ز کفرْ دین تو بیرون آری
وز خارْ ترنجبین تو بیرون آری
#عطار ای آن که گاهگاه ز من یاد میکنی
پیوسته شاد زی که دلم شاد میکنی
#سیمین_بهبهانی ای آن که میخوری غم عمرِ گذشته را
مگذار حال، باقیِ عمرت هدر شود
#کریم_هژبری (پیام)
ای آهِ سحرگاه، تو آخر اثری بخش
ای نالۀ شبگیر، خدا را ثمری بخش
#مؤید_ثابتی ای ابرِ غم ببار در این کامِ پُرعطش
همچون صدف به دامن دریا نشستهام
#نصرت_رحمانی ای اشکِ من که در غم او همدم منی
امشب بزن ز مهرْ تو آبی بر آتشم
#عباس_فروتن ایّامِ بهار است و گل و لاله و نسرین
از خاک برآیند، تو در خاک چرایی
#حافظای باد، اگر به گلشن روحانیان رَوی
یارِ قدیم را برسانی دعای یار
#سعدی ای بادِ خوش که از چمن عشق میرسی
بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست
#مولانا ای بادِ سحر بویی از آن یار به من آر
ما سایۀ آن سرو گلندام ندیدیم
#زینالدین_کیایینژاد ای باد مکش طرّۀ جانانه ما را
زنجیر مجنبان دل دیوانۀ ما را.
#کمال_خجندی#مشاعرهخاکستر ققنوس