📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#غ ۱
غیر را سر چو به زانوی تفکّر نگرم
سوزم از غم، که مبادا به خیال تو بوَد
#شیدای_اصفهانی غم نیست گر به خنجر کین میکشد مرا
بهر رقیب میکشد، این میکشد مرا
#شرفجهان_قزوینی غم درون سینه و از تنگی جا دل برون
میهمان در خانه، صاحبخانه جای دیگر است
#مشتاق_اصفهانی غصّهام میکشد ای دل سخن صبر مگو
وه چرا گویی از آن کار که نتْوانی کرد
#امیرخسرو_دهلویغلطاست آنکه گویند به دل رهاست دلرا
دل من ز غصّه خون شد دل او خبر ندارد
#لاادری غوطه در هر قطرۀ اشکم زند پروانهای
گر به بزم عاشقی چون شمع مهمانم کنند
#ابوالحسن_ورزی غمم کُشد چو دل از دستدادهای بینم
چرا که جز تو درین شهر دلربایی نیست
#بهار_شیروانیغلام همّت دُردیکشان یکرنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
#حافظ غم مرا دگران میخورند بیش از من
همیشه روزی من رزق دیگران باشد
#صائب غم بهقدر غمگسار از آسمان نازل شود
زان غم من زود آخر شد که بیغمخوارهام
#وحشی_بافقی غم هجوم آورده، میدانم که زارم میکشد
وین غم دیگر که دور از روی یارم میکشد
شب هلاکم میکند اندیشۀ غمهای روز
روز فکر محنت شبهای تارم میکشد
#وحشی_بافقی غم عشقی کرامت کردهای جان و دل ما را
که حقنشناسم ار یکذرّه غمخواری دلم خواهد
#یزدانبخش_قهرمان غم به هرجا که رود سرزده آید به دلم
چهکنم؟ خانۀ من بر سر راه افتادهست.
#سنجر_کاشانی#مشاعرهخاکستر ققنوس