📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#الف ۲۷
اشکم نیافت بوی وفا تا دلم نسوخت
هر شبنمی که میچکد از گل گلاب نیست
#اهلی_شیرازی اشکم ولی به پای عزیزان چکیدهام
خارم ولی به سایۀ گل آرمیدهام
#رهی_معیری اشکی که تو را بر گل رخسار دویده
باران بهار است که بر لاله چکیده
#جامی اشگ اندوهم، ز چشم روزگار افتادهام
آتشم اما چه حاصل کز شرار افتادهام
#امیرحسین_شفا (نوا)
اشگ گلگون در دل صد پاره پهلو میدهد
گل به دامن میکند سیلاب را ویرانهام
آقا میر
#محمدباقر_تابع اطاعت کم کن از نفست اگر خواهی سعادت را
که این آتش بسوزاند نهال زندگانی را
#شاهین_دژشکن اظهار عجز پیش ستمپیشگان خطاست
اشک کباب باعث طغیان آتش است
#صائب اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
#صائب اعتمادی نیست بر مهر و وفای این و آن
یار دارا دست از بهر سکندر میزند
#کیومرث_سپهر افتاد به کف زلف تو و کام گرفتیم
شب بر سر دست آمد و آرام گرفتیم
میرزا داود
افتادگیای به طالعم هست
در پای خمی چرا نیفتم
#میرجمله_شهرستانی افتاده را دوباره فکندن کمال نیست
آن را که خاک راه تو شد بر زمین مزن
#صائب افتاده ز بس صید به دام از هوس ما
شد تنگتر از دام فضای قفس ما
#جلال_یزدی افتد از پرده برون گر غم پنهانی ما
جگرِ لاله شود خون ز پریشانی ما
#حسین_دانشبدی (حکیم)
#مشاعرهخاکستر ققنوس