📚 ابیات کتاب مشاعره
گزینش مهدی سهیلی
#ب ۱۹
بیتابی دلم قفس سینه را شکست
از بس تپید عکس من، آیینه را شکست
#فطرت_مشهدیبه رخسارش نه گیسوی سیاهاست
نگه میسوزد و دود نگاهاست
#نصیر_هندیمیر ناصرعلی←تذکره نگارستان سخن
به تکلّم، به خموشی، به تبسّم، به نگاه
میتوان برد به هر شیوه دل آسان از من
#کلیم_کاشانی بیند چوکسی سوی تو گیرم سر راهش
تا ذوق تماشای تو دزدم ز نگاهش
#نوری_اصفهانی بهما بیگانگیها چیست گاهی؟
تبسّم گر نمیخواهی، نگاهی!
میرزا هدایت
برق را دست و گریبان به گیاهی دیدم
بیگنهسوزْ نگاهِ تو بهیادم آمد
#صائب به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم امّا
چه رازی میتوان خواند از نگاه سرد خاموشی؟
#رهی_معیری به نگاهی فروختم خود را
چه کنم؟ بیشتر نمیارزم!
#تقی_اوحدیبت من سخت میترسم که از اهل جفا باشی
به گل بسیار میمانی، مبادا بی وفا باشی!
#ابوالحسن_فراهانیبسی شب از هجوم آرزو در کنج تنهایی
ترا حاضر تصوّر کردم و بر گرد سر گشتم
#فرقتی_جوشقانیابوتراببیگ
به ماه روی تو این آرزو که من دارم،
هزار سال اگر بینمت هنوز کم است
#فغانی_شیرازی به محفل من و دل از تو گفتگوست هنوز
عجب زدل، که گرفتارِ آرزوست هنوز.
#علی_مزارعی#مشاعرهخاکستر ققنوس