نوشتن در وضعیت
#خانهمانی✔️«از دانشجویانم در کارگاه نوشتن خواستهام که نوشتن
#یادداشتهای_روزانه را شروع کنند. همه باید این کار را بکنند. ما مسلما دورهٔ فاجعهبار و در عین حال تاریخی را میگذرانیم. از امروز تا فردا، زندگی روزانهمان به چیزی منحصرفرد تبدیل میشود، عجیب و غیرقابل فهم. زندگیمان دگرگون شدهاست، بازگویش کنید. به آنان سفارش کردم که اول برای خودتان بنویسید، اما بعد برای هر کسی که در سالهای آینده نوشتههایتان را خواهد خواند و نیاز خواهد داشت تا روزهای خیلی دور ویروس
#کرونا را بفهمد.»
این جملات
#روبرتو_فروچی، نویسندهٔ شصت ساله ایتالیایی، است که این روزها در اتاقش _با پنجرهای مشرف به شهر زیبای
#ونیز _ نشسته و مشغول نوشتن است...
✔️در فرانسه هم قرنطینه الهامبخش نوشتن برای نویسندگان بوده است.
حدود شصت نویسنده فرانسوی، از عامهنویسانی چون
#مارک_لوی و
#میشل_بوسی، تا اعضای آکادمی فرانسه مثل اریک
#اورسنا، تصمیم گرفتند در یک کتاب مشترک، مجموعهای از داستانهایی را که در دوران قرنطینه نوشتهاند، منتشر کنند.
این کتاب قرار است که با عنوان
#کلماتی_از_پنجره" در روز شانزدهم آوریل منتشر شود.
در این روزها که در سراسر دنیا حرف از فداکاریها و نقش مهم پرستاران و پزشکان در مداوای بیماران مبتلا به کروناست، مضمون اصلی داستانهای این نویسندگان نیز همین موضوع است و قرار است که سود ناشی از فروش آن نیز به بیمارستانهای فرانسه اهدا شود.
✔️ یکی از این کتابها که این روزها به ویژه در اروپا به آن اقبال شده، خاطرات
#آنه_فرانک، دختر یهودی آلمانی است که از ترس کشتار نازیها به هلند پناه برده بود. او مدتی در یک مخفیگاه در آمستردام بود، اما بالاخره دستگیر و به اردوگاه کار اجباری منتقل شد و در نهایت در اردوگاه درگذشت.
دقیقا هفتاد و پنج سال پس از درگذشت آنه فرانک، یادداشتهایی که او در مخفیگاهش نوشته، سندی ماندگار از جنگ جهانی دوم است. اما در عین حال، این
#یادداشتها از نظر ادبی، نمونهای مشهور از نوشتن در انزوا، آن هم انزوای تحمیلی است.
آنه فرانک در این خاطراتش، خواننده را با خود به درون چاردیواری میبرد که در آن محصور شده بود: "با این دیوارهای لخت، اتاق کوچک ما خیلی خالی به نظر میآمد. به لطف بابا، که از قبل همه کارت پستالهایم و عکسهای ستارههای سینما را آورده بود، توانستم دیوارها را بپوشانم ... این طور خیلی شادتر است."
از قضا، شیوع ویروس کرونا، موزه آنه فرانک در آمستردام را به تعطیلی کشانده، اما کتاب او که به زبانهای مختلف از جمله فارسی ترجمه شده، در دسترس علاقهمندان است.
✔️نویسندگانی که از انزوا و قرنطینه نوشتهاند، لزوما خودشان ممکن است چنین فرصتی را تجربه نکرده باشند.
یکی از بهترین نمونهها در این زمینه در ادبیات معاصر جهان، رمان
#قرنطینه نوشتهٔ ژان گوستاو
#لوکلزیو، نویسنده فرانسوی برنده جایزه
#نوبل است.
لوکلزیو برای نوشتن این رمان، از زندگی واقعی پدربزرگ مادری خود الهام گرفته است. او داستان شخصی به نام الکسی را روایت میکند که به دلیل شیوع بیماری آبله از کشتی خارج میشود و در جزیرهی کوچکی در نزدیکی جزیره موریس در اقیانوس هند، ماهها در قرنطینه قرار گرفته است.
شخصیت
لوکلزیو در این رمان، قرنطینه را زندان در نظر نمیگیرد، بلکه برای او، این محدودیت عین آزادی است.
✔️گوشهنشینی و عزلت برای برخی از نویسندگان، چنان مایه پرورش تخیل و احساس است که در آثارشان حتی به ستایش آن میپردازند. همچنین در انزوا و توقف در مکان، به درک دیگری از زمان و وقایع میرسند.
مارسل پروست، نویسندهی بزرگ قرن بیستم و خالق رمان سترگ «در جستوجوی زمان از دست رفته»، در اتاقهای بسته با پردههای کشیده تخیل میکرد و مینوشت.
او که گوشهی انزوا را جایی آرمانی برای نوشتن میدانست، در جلدی از این رمان با عنوان «زندانی» مینویسد: از درون اتاقم بود که زندگی بیرون را درک کردم.
منبع
KhabGard
@ketabeabii