اوزان تازه و نادر در دیوان خواجو:
#خواجو از شاعران عروضی بوده است که برخی از اوزان غزلیات او نادر و یا تازه است.
۱- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفا (غزل ۲۱)
اگر مُردم، بشوییدم به آب چشم جام
وگر دورم بخوانیدم به آواز رباب
۲- مستفعلن فعل مستفعلن فعل (غزل ۲۲)
ای کرده ماه را از تیره شب نقاب
در شب فکنده چین بر مَه فکنده تاب
۳- فعلاتن فعلاتن فعلاتن (غزل ۱۷۰)
شِکر تنگ تو تنگ شِکر آمد
حقهٔ لعل تو درج گهر آمد
۴- مفتعلاتن مفتعلن مفتعلاتن مفتعلن (غزل ۲۲۱)
ای شب زلف غالیهسا، وی مَه رویت غالیهپوش
نرگس مستت بادهپرست، لعل خموشت بادهفروش
۵- مفتعلاتن فعلاتن مفتعلاتن فع (غزل ۲۵۲)
ای دل من بسته در آن زنجیر سمنسا دل
کرده مرا در غم عشقت بیسر و بیپا دل
۶- فعلات فاعلاتن فعلات فع لن (غزل ۲۷۹)
به تو کی توان رسیدن، چو ز خویش رفتم
ز تو چون توان بریدن، چو ز خود بریدم
۷- فعلاتن مفاعلاتن فعلاتن مفاعلاتن (غزل ۲۸۶)
ای رُخت شمع بتپرستان، شمع بیرون بر از شبستان
بر لب جوی و طرف بستان، دادِ مستان ز باده بستان
۸- مفاعیلتن فعلاتن مفاعیلتن فعلاتن (غزل ۳۳۰)
تو آن ماه زهرهجبینی و آن سرو لالهعذاری
که بر لاله غالیهسائی و از طرّه غالیهباری
۹- مفاعیلن فاعلن مفاعیلن فا (غزل ۳۳۱)
چو رویش کو لالهای چو قدّش سروی
چو خالش کو مهرهای چو زلفش ماری
۱۰- مستفعلن مستفعلن مس (مسمط ص ۳۵۶)
ای رویت از فردوس بابی
وز سنبلت بر گل نقابی
۱۱- مستفعلتن فعل مستفعلتن فعل (غزل ۱۰)
من مستم و دل خراب، جان تشنه و ساغر آب
برخیز و بده شراب، بنشین و بزن رباب
۱۲- مفتعلن مفتعلن مفتعلن فع (غزل ۱۳۸)
خسروِ انجم به گَه بام برآمد
یا مَه خَلُخ به لب بام برآمد...
📃مقاله: اوزان تازه و نادر در دیوان خواجو
🖊نگارنده:
#سیروس_شمیساادامه در کانال
👇@bazjost_adabi@ketabeabii