☸️نان یا آزادی؟ کدام یک اولویت دارد؟
«کدام یک را ترجیح میدهی: آنکه
ناناَت میدهد و آزادیاَت میگیرد یا آنکه
ناناَت میبُرد و آزادیاَت میدهد؟»(آلبر کامو)
✍️محمدباقر تاج الدین
✅واقعیت این است که این پرسش از آن دست پرسش های دشواری است که آلبر کامو نویسندۀ مشهور فرانسوی پیش پای ما می گذارد که پاسخ به آن نیز دشواری هایی دارد. این پرسش ناظر به وضعیتی است که طی آن انسان ها بین انتخاب
نان و آزادی اختیار داشته باشند که دست کم یکی را برگزینند اما اگر چنین انتخابی در میان نباشد آن وقت است که وضع از این هم دشوارتر می شود. برای مثال در حکومت های توتالیتر و تمامیت خواه وضع به گونه ای است که هم
نان را می بُرند و هم آزادی را می گیرند که در چنین شرایطی دیگر پرسش مورد نظر تا حد زیادی بی معنا و بلا موضوع می شود!!
✳️اما اگر فرض کنیم که در برخی جوامع انسان ها را بین انتخاب این دو مقوله مخیّر کنند آن گاه چه می توان گفت؟ چند درصد از انسان های چنین جوامعی آزادی را بر می گزینند و
نان را وا می نهند و یا بالعکس چند درصد
نان را بر می گزینند و آزادی را وا می نهند و این که اساساً کدام یک در اولویت است؟ آزادی یا
نان؟ چنین پرسش هایی به لحاظ فلسفی نوعی دو راهه های حادّی است که در برخی مواقع انسان ها گرفتارشان می شوند. اگر اشتباه نکنم آلبر کامو در کتاب بیگانه در این زمینه سخن نغز دیگری هم دارد:«اگر کسي
نانِ شما را ببُرد، آزادي شما را نيز گرفته است. اما اگر آزادي شما را بگيرد يقين داشته باشيد که
نانِتان نيز در خطر است، زيرا از آن پس
نانِتان وابسته به هوس و دلخواه ارباب خواهد بود نه به تلاش خودتان».
❇️ممکن است کسانی بگویند که این موضوع تا حدود زیادی روشن است که آدمی در بادی امر و بیش از هر چیزی به
نان نیاز دارد چرا که بدون
نان ادامۀ زندگی غیرممکن خواهد شد.
نان، جزیی گریز ناپذیر و کاملاً ضروری از همان نیازهای فیزیولوژیک است که روان شناس مشهور آبراهام مازلو در هرم نیازهای انسانی از آن نام برده است، چرا که بی
نان ماندن معنایی جز در خطر افتادن حیات زیستی آدمی ندارد!! اما واقعیت این است که اگر آزادی هم نباشد
نان آدمی نیز در خطر خواهد افتاد چرا که در آن صورت بسیاری از فرصت های در اختیار داشتن شغل مناسب، پیشرفت در زندگی، کسب و کار، سلامتی، کیفیت زندگی، شادی، تفریح، رفاه و خلاصه تمام آن چیزهایی که هر انسانی برای زیستن مطلوب نیازمندشان است از بین می رود.
✅هنگامی که دانشمند بزرگی چون آمارتیاسن کتاب "توسعه به مثابه آزادی" را می نویسد دقیقا ناظر به همین موضوع مهم و بنیادین است که بدون آزادی امکان توسعه نیز از انسان ها و جوامع سلب خواهد شد و در نتیجه اگر توسعه ای در کار نباشد
نان شان نیز در خطر خواهد بود. در این صورت است که آزادی شرط نخست و بنیادین برای هر انسان و جامعه ای محسوب می شود چرا که زمینه ساز به دست آوردن
نان و وضع مطلوب اقتصادی نیز خواهد بود. این گونه به نظر می رسد که آنان که تنها برای به دست آوردن
نان مبارزه کرده اند اگرچه در کوتاه مدت نانی مختصر و به اصطلاح قوت لایموتی به چنگ شان آمده است اما تردید نباید کرد که آزادی شان تضمین نشده و در دراز مدت و حتی میان مدت آن
نان مختصر نیز از دست شان رفته است!!
✳️ناگفته نماند که آزادی "هدف" نیست بلکه "روش" است آن هم روشی برای رسیدن به اهداف ارزشمندی چون در اختیار داشتن زندگی "ارزشمند"، "خوش" و "خوب". آزادی روشی است برای تضمین کم و بیش همیشگی برخورداری از یک زندگی مطلوب و باکیفیت از هر لحاظ و بدون دخالت دولت اقتدارگرا. چرا که در صورت فقدان آزادی آن هم آزادی های مدنی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هر آن ممکن است دولت اقتدارگرا تمام زندگی شهروندان را دستخوش تلاطم ها، دشواری ها و محدودیت های فراوانی نماید که در این صورت دیگر نانی هم برای خوردن وجود نخواهد داشت. لذا اگر گفته شود که آزادی با خود
نان می آورد و نه بالعکس سخنی گزاف گفته نشده است!! روشن است که در جامعه ای که ازادی وجود داشته باشد زمینه های مناسب و مطلوب برای هر گونه پیشرفت و توسعه نیز فراهم خواهد بود و این یک واقعیت است که تجربۀ تاریخی دست کم دویست سال اخیر کشورهای پیشرفته به خوبی به ما نشان می دهد. عکس آن هم این است که کشورهایی که حکومت های شان آزادی را از شهروندان شان گرفته اند و محدود کرده اند
نان این شهروندان نیز به طرز چشمگیری در خطر افتاده است!!!
#نان#آزادی#انسان#جامعه#حکومت@tajeddin_mohammadbagher