#بهنام_لایق_پور
۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱، خیابان لاکانی رشت، جمعیت معترضان در خیابان موج میزند، همه در حال دویدن، پشت سر آنها هم تعداد زیادی موتورسوار، دو ترکه، مسلح، با کلاه کاسکتهای سیاه.
بهنام به دوستدخترش غزل قاسمی میگوید:«بدو»
بهنام همانطور در حال فرار در کوچهای بنبست گیر ماموران امنیتی میافتد، مامور موتور سوار از فاصلهای نزدیک سه تیر به سمت او شلیک میکند،
بهنام با صورت روی زمین میافتد، مأموری که به
بهنام شلیک میکند، از موتور پیاده میشود، به تماشای جاندادن
بهنام، اجازه نمیدهد غزل و دیگران نزدیک
بهنام بشوند، با اسلحه بالای سر
بهنام همچنان میایستد، خونریزی
بهنام شدیدتر میشود، ماموران که محل را ترک میکنند، یکی از همسایههای پزشک بالای سر
بهنام میرود، اما میگوید کاری نمیشود کرد.
بهنام ۳۷ ساله، در راه بیمارستان جان خود را از دست میدهد، خانواده باخبر میشوند و به بیمارستان میآیند، پیکر بیجان
بهنام در سردخانه روی زمین رها شده بود، آنها زیپ کاور را که میکشند، با بدن بیجانی مواجه میشوند که خواهر
بهنام از شدت ساچمه آن را به آبکش ترسیم میکند.
در همان حین، ماموران برای بردن پیکر
بهنام به بیمارستان میآیند، خانواده مقاومت میکنند، اما روز سوم مهر
بهنام بیجان تحویل میشود با این شرط که بگویند این طراح تتو و هنرمند سکته کرده است.
در قبرستان به خانواده قبر نفروختند تا اینکه در انتهای قبرستان با حضور شدید ماموران به خاک سپرده شد .
دوست دخترش، غزل قاسمی را بازداشت کردند، در بیمارستان اعصاب و روان بستری کردند.
خواهر
بهنام، در همان زمان گفت: «به ما گفتند، سکوت کن ، اما داد میزنیم که بشنوند،
بهنام برای تکتک خواستههای ما جانش را داد،
بهنام برای رهایی جان خود را از دست داد.»
آنها امید، عشق و رویا را کشتند، به قتل رساندند.
#ژن_ژیان_ئازادی#زن_زندگی_آزادی#قادین_یاشام_آزادلیق#جنین_زند_آجویی#امرأة_حياة_حرية#زن_زیویش_أزأیي@javananeenghlabe@DaadBaan2021