يادت هست؟ گفتی نشانی ميهن من همين گندمِ سبز همين گهوارهی بنفش همين بوسهی مايل به طعمِ ترانه است؟ ها ریرا...! من به خانه برمیگردم، هنوز هم يک ديدار ساده میتواند سرآغازِ پرسهای غريب در کوچهْباغِ باران باشد.
💫 يادت هست؟ گفتی نشانی ميهن من همين گندمِ سبز همين گهوارهی بنفش همين بوسهی مايل به طعمِ ترانه است؟ ها ریرا...! من به خانه برمیگردم، هنوز هم يک ديدار ساده میتواند سرآغازِ پرسهای غريب در کوچهْباغِ باران باشد.
اشتباه از ما بود اشتباه از ما بود که خوابِ سرچشمه را در خيالِ پياله میديديم دستهامان خالی دلهامان پُر گفتگوهامان مثلا يعنی ما! کاش میدانستيم هيچ پروانهای پريروز پيلگیِ خويش را به ياد نمیآورد.
حالا مهم نيست که تشنه به رويای آب میميريم از خانه که میآئی يک دستمال سفيد، پاکتی سيگار، گزينه شعر فروغ، و تحملی طولانی بياور احتمالِ گريستنِ ما بسيار است!