در تمثیل پروانه و شعله، پروانه شدیداً در اشتیاق رسیدن به شعله است اما مانع این رسیدن، وجودِ خودِ پروانه است،
درست به همین شکل این "شخصی" که در جستجوی حقیقت است خودش حجاب آن حقیقت است. حقیقتِ تو این "شخص" نیست، این شخص صرفاً یکی پنداشتنِ خودت یعنی آگاهی با مجموعهای از افکار و تصاویر و خاطرات است با منشأیی در گذشته. در نظر داشته باش چیزی مقدم بر این افکار و تصاویر و خاطراتِ گذشته وجود داشت که آنقدر به این چیزها نزدیک شد که حالا خودش را "عین" همانها میپندارد، آگاهیای مقدم بر آنها وجود داشت که حالا خودش را با این محتویاتِ خودش یکی میپندارد. حالا این یکیانگاری که به آن "شخص" میگوییم و خودمان را آن میپنداریم به دلیل سرخوردگیهای پیاپی از تحملِ این تصویرِ محدود، به دنبال رهایی یا روشنشدگی است غافل از اینکه وجودِ خودِ این شخص است که مانع آن حقیقتِ نامحدود شده است و این پارادوکسی بهشدت جادویی و عجیب است که به گفته
#رامش بالسکار:
«طنزِ ماجرا اینجاست که این ایگو یعنی «من» است که به دنبال روشنشدگی است و از طرفی هم تا زمانی که «من» از بین نرود روشنشدگی نمیتواند بیاید.»
و یا به گفته
#موجی: «آنچه تو میخواهی این است که در قالب ایگو یا این شخص رها باشی، اما ماجرا اینجاست که تو باید از خودِ این ایگو یا این شخص رها شوی.
این شخص، ظاهراً در جستجوی رهایی است اما ماجرا رها شدن از خودِ این شخص است و نه رها شدنِ شخص. شما باید از خودِ این شخص، آزاد و رها شوید زیرا هیچ شخصی تاکنون آزاد نبوده.»
بله حقیقت عجیب ماجرا اینجاست که:
«خودِ این شخصِ جستجوگر، حجابِ همان چیزی است که در جستجویش است.»
آن چیزی دستیافتنی و تجربه کردنی نیست آن چیزی به یاد آوردنی و بودنی است. بر این پندارِ محدود بمیر تا آن حقیقتِ نامحدود که خودِ این پندارِ محدود نیز از دل همان بوجود آمده ادراک شود.
همان که جناب صائب به زیبایی فرمودند:
«پرده پندار سد راه وحدت گشته است
چون حباب از خود کند قالب تهي، دريا شود»
دنبال چیزی نباش، از آن کسی که به دنبال چیزی است خالی شو.
که به فرمودهی جناب شبستری:
«چو تو بیرون شدی او اندر آید
به تو "بی تو" جمال خود نماید»
«تو آن چیزی که فکر میکنی هستی نیستی بلکه تو آن چیزی هستی که از این شخصی که گمان میکنی هستی آگاه است.»
خالی شو تا پر شوی
که «هیچ کس را تا نگردد او فنا
نیست ره در بارگاه کبریا»
#مولانااین اشتیاق شخص به رهایی همان اشتیاق پروانه به شعله است. آتش و رهایی در نبودِ پروانه و شخص ادراک میشوند.