بهم ميگی تحمل كن، درست ميشه. درست شدن تا يه جايی ارزش داره، تا يه جايی لبخند رضايت رو لبت مياره. از يه جايی به بعد حتی اگه همه چيز درست بشه هم ارزشی نداره تو رو خوشحال نميكنه، تو رو راضی نميكنه. چيزی كه تو ٥ سالگی تو ويترين مغازه ديدی و خواستی وقتی ٢٠ سالگی بهت بدن ديگه خوشحالت نميكنه، غذايی كه يكشنبه هوس كردی وقتی جمعه بهت بدن ديگه راضيت نميكنه. حرفی كه امروز بايد آرومت كنه رو چند روز بعد بشنوی ديگه خاصيت نداره. همينه! زندگی همه چيزش يا خيلی زوده يا خيلی ديره. سرِ موقع هاش هم اونقدر كمه كه خاطرات به ياد مونديمون ميشه...
آدمي از يه جايي به بعد واسه خودش زندگي نميكنه، واسه آدم هاي ديگه، واسه آرزو هاي بزرگش ، واسه خنده هاي از سر خيال راحتي بعد از هر سختي، واسه بهشتي كه واسه خودش متصور شده زندگي ميكنه، واسه همينه كه نميتونه بگذره و بره، واسه همينه كه آخه چجوري از خير تو بگذرم، اين غير ممكنه.