وقتی کسی میگوید حالم خوش نیست، دنبال اتفاقات بزرگ نگردیم و نگوییم این که چیز مهمی نیست، به دلایل متعدد بازتاب یک اتفاق بیرونی در درون ممکن است بسیار بزرگ باشد.
به رسمیت شناختن هرازگاهِ «حق کم آوردن» برای دوست، امنیت بخشترین قسمت دوستی است و شناخت این حق برای خود، نشان از صلح با خود دارد در عمیقترین لایههای وجود.
فرزندی پدید نیاورید مگر زمانی که قادر باشید آفرینندهای بیافرینید. بیحساب بچهدار شدن اشتباه است، بچهدار شدن برای کاستن از تنهایی خویش غلط است، هدفدار کردن زندگی با تولید چون خودی اشتباه است. و اشتباه است اگر با تولید مثل، در صدد رسیدن به جاودانگی باشیم
کسانی که احساس خالی بودن میکنند، هرگز با یکی شدن با فرد ناکامل دیگری شفا نمییابند. دو پرنده بالشکسته که یکی شدهاند تنها پرواز دست و پا شکستهای خواهند داشت. انتظار پرواز کشیدن بیفایده خواهد بود، تا زمانی که افراد، جدای از هم، زخمهایشان را درمان کنند
اغلب از خود میپرسم که چرا ترس بر شب غالب میشود؟ فکر میکنم که شب زاییدهی تاریکی نیست. شب همواره هست، فقط در نورِ روز قابل رویت نیست!
من آدمهای زیادی را دیدهام که از خودشان متنفرند و با مطبوع جلوه دادن خود در نظر دیگران، آن تنفر را جبران میکنند. فقط در این صورت میتوانند نسبت به خود حس بهتری داشته باشند. جالب اینجاست که در سخن نیچه "تنفر از خود" جای شب را میگیرد و "مطبوع جلوه دادن خود"، جای روز را و آن وقت؛ این جمله را دوباره باید خواند: "شب همواره هست، فقط در نورِ روز قابل رویت نیست."
زن چهل و چهارسالهای که پزشک مسئول و با وجدانی بود، یک روز بعدازظهر هنگام دعوا با همسرش کنترل از دستش خارج شد و ظرفها را به سمت دیوار پرت کرد. وقتی دو روز بعد از این ماجرا به من مراجعه کرد به نظر میرسید شدیدا افسرده است و احساس گناه میکند. میخواستم به او دلداری بدهم و گفتم اینکه آدم گاهی کنترلش را از دست بدهد فاجعه نیست. ولی حرف مرا قطع کرد و گفت، نه من احساس گناه نمیکنم، ولی پشیمانم که چرا تا چهل و چهارسالگی صبر کردم تا احساسات واقعیام را نشان دهم.
پدربزرگ من ... چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد. هر بار که بازیمون تموم میشد و مهره ها رو توی جعبه ش میذاشتیم، یه چیز بهم می گفت، هنوز صدای آرومش تو گوشمه:" میبینی کرول! زندگی مثل شطرنجه، وقتی بازی تموم میشه همه مهره ها، پیاده ها، شاه ها و وزیرها همه به یک جعبه برمیگردن."