به نام خدا عزیزم سلام یه کمی بی حالو مریضم الان خیلی واست نوشتم دریغ از جواب حس میکنم که اینروزا غریبم برات اینجا هر کی تویه حسش غرقه این دیوارا انگاری طلسمش کرده خونه ی سالمندان خودت فکر کن این کلمه حتی خود اسمش تلخه میگن زندگی یعنی نفس کشیدن باید تا آخر عمر تو این قفس بشینن این یعنی رسیدن به آخرای عمرم روزی که منو آوردی اینجا مردم بعضی وقتا اینجا قدم میزنم آلبومه جوونیامو ورق میزنم تنها یادگاری که میتونم بگیرم تو دستام قطره های اشکا چیکیدن رو عکسا