انسانها با مهرشان کار خورشید را بر عالم هستی میکنند به دلهای تاریک روشنایی میبخشند اندیشه کن تا پیشهور مهربانی باشی هدیه شما عشق و آرامش باشد تا آسمان در قلبها، جاودان بماند.
بعد از شنیدن خنده ی مادرم و دعا کردن پدرم در حقم، چیزی که باعث میشود ته دلم آرام شود این است که به من میگویید گاهی «امید» را به دل و ذهنتان یادآور شدهام. انگار که شما هم نشانهای از سوی خدا باشید و با همین حرف مرهمی بگذارید روی تمام نشدنها و آرام در گوشم میگویید: میشه، میشه. یکم دیگه صبر کن فقط.
پاشو پاشو کوچولو از پنجره نگاه کن با چشمان قشنگت به منظره نگاه کن آن بالا بالا خورشید تابیده بر آسمان یک رشته کوه پایین تر پایین ترش درختان نگاه کن آن دورها کبوتری میپرد شاید برای بلبل از گل خبر می برد
بعد از شنیدن خنده ی مادرم و دعا کردن پدرم در حقم، چیزی که باعث میشود ته دلم آرام شود این است که به من میگویید گاهی «امید» را به دل و ذهنتان یادآور شدهام. انگار که شما هم نشانهای از سوی خدا باشید و با همین حرف مرهمی بگذارید روی تمام نشدنها و آرام در گوشم میگویید: میشه، میشه. یکم دیگه صبر کن فقط.
انسانها با مهرشان کار خورشید را بر عالم هستی میکنند به دلهای تاریک روشنایی میبخشند اندیشه کن تا پیشهور مهربانی باشی هدیه شما عشق و آرامش باشد تا آسمان در قلبها، جاودان بماند.