شعر
#محمد_سلمانی آوا
#عبدالله_صبوریحالا که قراره من سر به بیابون بذارم
بذارین یه بارکی اسممو مجنون بذارم
هی میگن خونه بشین گوش میکنم بشرطی که
بذارن چشمامواز پنجره بیرون بذارم
کاش یه روز خیابونا خبر بِدٓن داره میاد
تا چشامو جای فرشای خیابون بذارم
من و از هُولُ و ولای عاشقی نترسونین
پای عشقش حاضرم سر بذارم جون بذارم
دوست دارم وقتی میاد به خونه مون روپله ها
جای هر گل غزلی میونِ گلدون بذارم
تا بدونه چی دارم می کشم از نبودنش
دلِ گُر گرفتمو رو سر قلیون بذارم
هی میگن گریه نکن ، گریه برا مردا بده
واسه اینه که می خوام اسممو بارون بذارم
شایدم خودش می خواد یه جوری دیوونم کنه
نمی شه هر چیزی رُ گردن شیطون بذارم
@GreenShadows6