#نیماییفضایی خلوت و سرب سکوت و
#قهوه ای مطلوب؛؛
من و تو...
کلبه ای تنها ؛
و عطر بوسه ای خاموش
رقصارقص گیتاری
هجوم ساحل آغوش
بلور قاصدک در باد
دلی شوریده از یک شعله ی بوسه
که حاشا می کند قلبم و گهگاهی کنار کافه ی چشمم بسان آبشاری می شود پیدا
و آنجا آسمان لختی گل افشان عشق می ریزد و با لمس نفس هایت کنار پنجره آرام از سر می پرد خوابم و چون یک آبگینه می شوم رسوا
چرا که چهره ی شعرم هویدا می کند که
#دوستت_دارم.
#فرشته_تشکری