دم شده چایم بیا ! قند بجایم بیا !
شور و شر شعر شب! کم شده نایم بیا
شیشه ی سردم هنوز،شاهد دردم،هنوز
پنجره ای رو به غم.، های و هوایم بیا!
زلزله در ارگ بم ، با تب تو از عدم...
خاک شدم هر قدم ، تا که بیایم ، بیا!
«پاشنه، آشیلِ من! قاتل و قابیل من!
طایفه و ایل من! ای تو نیایم! بیا!
سرو سهی! ساحره! باغ مرا یکسره...
خاطره در خاطره ، سورِ سرایم بیا
بند تو ام بند تو، بنده ی پابند تو
از غزل آکنده تو، خوب خدایم! بیا!
هر نفس آرام تو، من قفس و، بام، تو
در تب و تابم، ببین هول و وَلایم، بیا!
وای من ای وای من! خوش قد و بالای من
سایه ی حالای من! من که فدایم ، بیا!
آینه ی خانه ای ، نور به کاشانه ای
جانی و جانانه ای، جامِ جدایم بیا!
گرد و غبارم همه، مانده به غارم همه
خستگی ام را بِبَر ، شانه برایم بیا!
سازی و سوزت منم، در شب و روزت منم
پیله به تن می تنم ، بال رهایم بیا!
#مطرب هر محفلت، گمشده در ساحلت
موج نگاهی بزن ، غرق وفایم ، بیا!
#مطرب🎶#ابراهیم_حسینیآوا؛
#شاهرخ_صفرنژاد کلیپ؛
#شهره_سالارکیا تنظیم ؛
#میثم_قهرمانی