هیچ دلم نمیخواست مادری زیباتر و هوشمندتر از مادر خودم بیاید و به من شب خوش بگوید. نه؛ به همانگونه که باید او میبود و چهرهاش را که گویا نقصی
در بالای چشم داشت که من به اندازهی بقیهی صورتش دوست میداشتم به سویم خم میکرد، تا بتوانم شادان و با آرامش بیخدشهای بخوابم، که هیچ معشوقهای از آن پس نتوانست به من بدهد.
چون حتی
در لحظهای که باورشان داریم به آنان شک میکنیم و هرگز نمیتوانیم دلشان را آنگونه تصاحب کنیم که مادرم دلش را یکسره، بی هیچ تهماندهی تردیدی، بی هیچ اثری از نیتی که برای من نباشد، با بوسهای به من میداد.
📒 #در_جستجوی_زمان_ازدست_رفته(طرف خانه سوان)
👤 #مارسل_پروست