اگر من خیاطِ زندگی بودم
کاغذ الگو را از جنس آدمهای خوب برش میدادم ....
زخمها را رفو میکردم .
خطاهای دیگران را تا میزدم .
شادی هارا کوک دندان موشی میزدم تا بیشتر دیده شوند .
از نگرانیها درز میگرفتم .
برای بغضها یک"جا بغضی "مثل جای دکمه باز میکردم
دلخوریها را سَردوزی میکردم تا هرگز دوباره سَر باز نکنند .
برای به دست آوردن دلها تمام ساسونهای کینه و کدروت را میشکافتم .
دوستیهای بی پایه و اساس را کوک شُل میزدم.
یک زیپ بزرگ بر دهانهایی که جز تلخی چیزی نمیگویند می گذاشتم .
لبخندها را گلدوزی میکردم تا به قهقهه تبدیل شوند .
وسعت قلب هر شخصی را با متری از احساس اندازه میگرفتم و برایش لباسی به قامت انسانیت میدوختم
و در پابان
ماسوره ام را با نخی از اعتماد پر میکردم و
پیوندهای حقیقی را چنان با صداقت چرخ میکردم تا قیچی هیچ نابکاری نتواند آن را از هم باز کند.
#حمیرا_آریانژاد_مرتضوی