💥گزارشی از بانو صدیقهی مالکیفرد همسر مهندس هاشم خواستار دربارهی سومین بیدادگاهی که امروز جمهوری اسلامی برای این
معلم زندانی تشکیل داده است:
امروز سهشنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۹:۳۰صبح (سومین پرونده هاشم خواستار در زندان) بدون وکیل، بدون هیئت منصفه بصورت آنلاین در زندان وکیلآباد مشهد برگزار شد!
به هاشم خواستار نه تنها مرخصی و ملاقات حضوری نمیدهند بلکه دادگاههای ایشان را هم بصورت آنلاین برگزار میکنند که مبادا در راه رفتن از زندان به دادگاه وی خورشید و سبزه و درختی را ببیند!
۵ سال است که ایشان زندان هستند نه شب ماه و ستارگان را دیدهاند نه روز خورشید و سبزه و....
از مرداد ۹۸ که ایشان را بازداشت کردهاند.، ۷ ماه در زندان انفرادی اداره اطلاعات مشهد بودند.
از اواخر بهمن ۹۸ که ایشان را به زندان وکیلآباد آوردهاند در بند امنیتی ۶/۱ زندان محبوسند، ارتباطشان را با زندانیان داخل حتی در حد یک سلام و احوالپرسی قطع کردهاند.
موقعیکه برای ملاقات کابینی میرویم ایشان را زمانی میآورند که همه
زندانیها نشستهاند و با خانوادههای خود صحبت میکنند و هنوز خانوادهها مشغول صحبت هستند مامور همراهشان ایشان را میبرد که مبادا با یک
زندانی صحبت کنند!
ملاقات حضوری که هر ۴۵ روز حق هر
زندانی است، متاسفانه در این ۵ سال دو نوبت ملاقات حضوری دادهاند.
به هر
زندانی به محض ورود به زندان
باید کارت تلفن بدهند، متاسفانه از هاشم خواستار پول کارت را میگیرند ولی کارت دست خود زندانبانان هست که بعصی روزها اگر سرشان خلوت باشد وی را میآورند که در حضور خودشان حداکثر ۱۰ دقیقه با (همسر و خانواده و فرزندانش) تلفن بزند.
با هر خانواده حداکثر ۳ دقیقه میتواند صحبت کند.
هاشم خواستار ۷۱ ساله با بیماریهای گوارشی و فشارخون بالا، کمردرد و پادرد که همه این بیماریها سوغات زندان است در این مدت هیچ درخواست و تقاضایی از زندانبانان نکرده چون
زندانی بودن خود را غیرقانونی میداند....
ولی من برای مرخصی و ملاقات حضوری با ایشان به قاضی ناظر بر زندان (نوید طباطبایی) مراجعه میکنم، میگوید پرونده وی زیر نظر من نیست بروید پیش دادستان، پیش دادستان میروم ۵ سال است که هر دفعه یا نیستند یا جلسه دارند یا میگویند پیگیری میکنم ( آتشریز رئیس دفتر دادستان شاهد است...).
پیش رحمانی معاون امنیتی دادستان میروم، میگویند بروید پیش دشتبان دادسرای اجرای احکام بلوار وکیلآباد ۸ ، پیش دشتبان میروم میگویند شما را اشتباه فرستادند، این پرونده به ما مربوط نیست!!
بالاخره من متوجه نشدم که پرونده وی به چه کسی مربوط است و از چه مرجعی
باید دادخواهی کنیم!!
به همه آنها گفتهام من انتظار جواب مثبت از شما ظالمان ندارم، لااقل جواب مرا بدهید حتی اگر جواب منفی است مرا مثل توپ فوتبال به هم پاس ندهید.
ظلم و ستم و بیقانونی در مورد وی و خانوادهشان خیلی زیاد است ولی من به علت آریتمی شدید قلبی حال نوشتن ندارم اینها که نوشتم مشتی بود نشانه خروارها ظلم و ستم آنها...
صدیقه مالکیفرد، همسر هاشم خواستار و نماینده معلمان آزاده ایران
زندانی بند ۶/۱ زندان وکیل آباد مشهد
۴ مهر ۱۴۰۲
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد